سرمقاله – دشمن شناسی

امروز خراسان جنوبی _ محمد راعی فرد

شاید تنها ابزار برای فرار از واقعیات کشور و اجتماع درون آن همین استفاده از کلمه دشمن باشد. اگر تورم بالا می‌رود، اگر دلار قیمت اش پر می‌کشد، اگر یک گرم طلای ۱۸عیار بیشتر از حقوق حداقلی کارگر می‌شود، اگر کارمندان و معلمان این کشور واقعا در عسر و حرج زندگی می‌کنند، اگر اختلاسهای باورنکردنی تبدیل به یک رویه شده است، اگر قانون برای عده ای تیغ برنده است و برای عده دیگر تیغی که آب را هم نمی بُرد، اگر رانت خواری و تملق و چاپلوسی به یک عادت سخیف اما چرب و نرم شده است، اگر فاصله طبقاتی تبدیل به گسل زلزله خیز مرگبار شده است، اگر فساد و فحشا شاخصه اش در حال صعود است، اگر ناترازی و ورشکستگی آبی و برق و گاز و ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی هر روز رکورد تازه ای را جابجا می‌کند، اگر فساد و رشوه گیری مد شده و هزاران اگر دیگر … چه ارتباط ارگانیک و منطقی با دشمن دارد؟مگر کشور رییس جمهور و رییس مجلس و رییس قوه قضائیه با هزاران زیر محموعه ندارد؟ پس دشمن کجا کمین کرده که چون مرد نامرئی دیده نمی‌شود؟ این کلمه دشمن دستمال کثیفی است که نمی توان با آن شیشه شفافیت و آینه رفتارها و تصمیمات مدیران را تمیز کرد. یک خبرگزاری خبر آورده بود که بالارفتن دلار کار دشمن است، دیگری از فتنه گفته بود و قس علیهذا… .هرچه فکر کردیم و سخنان علما را سرچ کردیم کمتر نشانی از اثر و گفتار محکم و خواست‌های مردمی را یافتیم. براستی گناه مردم چیست؟ اینان درهیچ مورد و زمینه ای کم نگذاشتند. چرا فقط مردم باید مقاومت کنند و چرا زندگی مدیران که هزاران نفر را شامل می‌شوند مانند مردم نیست؟ کدام یک از آنان حقوق و مزایای شان چون یک معلم یا بازنشسته و یا کارگر است که رنج را بفهمند و خرد شدن و لگدمال شدن کرامت انسانی را درک کنند. این وضع با این شرایط امکان ادامه نخواهد داشت مگر اینکه جراحی های بزرگ و دردناک را شروع کرده و فاتحه ثروت‌های بادآورده و مؤسسات بودجه خوار بی کیفیت را خواند. و گرنه روزهای پرتنشی در راه خواهد بود. دوران حرف درمانی و ماشاا… و ان شاءا…گفتن و نصیحت کردن و دستوردادن در هرزمینه ای سالهاست که گذشته؛ مردم را معطل شاید و اگر ها نگذارید.