امروز خراسان جنوبی_محمد راعی فرد
شب یلدا؛ بلندترین شبِ سال و شاید آشناترین آینه برای روزگار ما. شبی که قرار بود فقط بهانهای باشد برای کنار هم نشستن، برای خندیدنِ ساده، برای این که انار سرخ شود و دلها گرم، اماحالا، سفرهها کوتاهترند و آهها بلندتر. شب یلدا مردم بیشتر از هر زمان، طولِ شب را میفهمند؛ نه از روی تقویم، از روی معیشت. شبِ ما فقط تاریکیِ آسمان نیست تاریکیِ حسابهای تهی است. نگرانیِ فردا. شرمندگیِ پدری که قیمتِ میوه را با نگاه میسنجد. مادری که لبخندش را پشتِ عیبی ندارد، پنهان میکند و جوانی که آیندهاش را در صف وعدهها گم کرده است. یلدا قرار بود جشن امید باشد اما امید، این روزها مثل شمعیست که مدام به آن فوت میکنند؛ یک روز با خبرهای تلخ. یک روز با تصمیمهای بیپشتوانه، یک روز با شعارهایی که بیشتر از آن که نان شوند، نردبان میشوند.حکایتِ ما عجیب است در سرزمینی که خورشیدش دیر یا زود طلوع میکند. در این شبِ بلند، فال حافظ میگیریم، اما در دل میپرسیم: کدام گشایش؟ وقتی که حقیقت، زیر انبوهِ توجیهها خسته میشود. وقتی که قانون، برای بعضیها پناه است و برای بعضیها شمشیر. وقتی که ناکارآمدی، بیهزینه است و صداقت، پرهزینه. وقتی که سفره مردم کوچک میشود و سهم رانت بزرگ. با این همه، یلدا هنوز چیزی در خودش دارد که نمیشود از آن گذشت. وعده صبح ، با همه زخمها، هنوز دور هم مینشینند. هنوز قصه میگویند. هنوز از میان همین تاریکی، راهی برای روشن نگه داشتنِ خانه پیدا میکنند. این معجزه ملت است. امید را از دست نمیدهد، حتی وقتی امید را از او دریغ میکنند. اما هیچ شبی، هرقدر هم بلند، ابدی نیست. یلدامبارک نه از سرآسودگی، از سر ایستادگی.

وبسایت روزنامه امروز خراسان جنوبی