امروز خراسان جنوبی_ محمدراعی فرد
در انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم، باتوجه به شرایط ویژه ای که برکشور حاکم بود، بسیاری از کسانی که از فیلتر شورای نگهبان عبور کردند به لحاظ وزن سیاسی و اجتماعی در مجموع آنقدر وزین نبودند که توان رفع مشکلات پیچیده و عدیده کشور را داشته باشند. چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ جهان بینی و قدرت تحلیل و نه کاریزمایی در خور توجه. هرچه بود با پایان رقابتها و مشخص شدن چهره ریاست جمهوری چهاردهم، اتفاقاتی از همان روز اول رخ داد که مشخص کننده سالی پر از جدل و آشفتگی با اتفاقاتی تراژیک بود. سریالی از تنشها و ناآرامی های سیاسی و فرهنگی و نبود یک استراتژی مشخص در بین گروه ها و مثلاً احزاب. قرار بود جنگ نشود که شد. البته این جنگ از مدتها قبل برنامهاش ریخته شده بود. قرار بود فیلترینگ از گلو و مجرای تنفسی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کشور حذف شود تا پس ازسالها مردم هوایی تازه کنند که نشد تا بشود. و این اثباتی بود بر اینکه ریاست جمهوری در سیستم حاکم برکشور قدرت آنچنانی ندارد. قرار بود که فضای رسانهای کشور پوست اندازی کند و راه نو بپیماید که با لایحه دوفوریتی دولت به مجلس حباب آن شعارهم ترکید! واقعیتهای میدانی پساجنگ و ورشکستگی انواع انرژی که تلنبار دههها بی کفایتی مدیریتهای کلان بود؛ چهره کریه وادادگی برنامه محور را رونمایی کرد. جامعه ما جامعه ای متکثر و در عین حال با ضعفهای نهادینه شده در آن بود که تاب آوری خود را از کف داده است و با کوچکترین التهابی به موج می افتد. جنگ دوازده روزه رمز گشایی بزرگی بود از داشته ها و ناداشته های کشور. فاصله بزرگ شعار و عمل را به خوبی نشان داد. تندروهایی که تنها تخصص شان چوب لای چرخ گذاشتن است در امتحانی واقعی نه اینکه تجدید نشدند بلکه کاملاً مردود شدند اما همچنان بر مسند تصمیم گیریها و تصمیم سازی ها نشسته و طلبکار عالم و آدم اند. امید را باکلمات نمیسازند. امید بهای زندگیست تا دربستری حداقلی شکوفه دهد و به میوه نشیند .ما چنته خالی نخبگانی کشور را به عینه داریم میبینیم و لمس و تجربه میکنیم. ما در امتحان روز مرهگی با تک ماده قبول شدهایم و ظاهراً باید دائم با آن هم آغوشی کنیم.