خاموشی معادن؛ مقصر کیست؟

معادن خراسان جنوبی، با تمام ظرفیت‌های طلایی و پنهان‌شده، هنوز نتوانسته‌اند به موتور محرک توسعه پایدار استان تبدیل شوند؛ ظرفیت‌هایی که استاندار بارها بر آن تأکید کرده و گفته است: «در استان روی ظرفیت‌های طلایی خوابیده‌ایم، اما هنوز راه‌های تحقق این ظرفیت‌ها برای بهبود معیشت مردم هموار نیست.» اما چه چیزی مانع بهره‌برداری کامل از این ظرفیت‌ها شده است؟ و چرا سرمایه‌گذاری‌ها و بهره‌برداری‌ها به آن شکلی که انتظار می‌رود، جلو نمی‌رود؟
در نشست شورای معادن استان، سید محمدرضا هاشمی با صراحت از ضعف مدیریتی و کوتاهی مسئولان سخن گفت و افزود: «وضعیت معادن استان ناشی از کوتاهی مدیران، مسئولان و سیاست‌گذاران است که فرصت‌های واقعی استان را به خوبی مدیریت نکرده‌اند.» او از ضرورت حمایت همزمان از سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان و همچنین تقویت مسئولیت اجتماعی شرکت‌های معدنی سخن گفت و خاطرنشان کرد: «در مناطق معدنی حاشیه‌ای، مردم نباید با مشکلاتی مانند کمبود آب، خدمات‌رسانی ناکافی و آلودگی گرد و غبار مواجه شوند». اما اعداد و آمارها نیز گواه این عقب‌ماندگی هستند: تاکنون بیش از هزار و ۷۰۰ بهره‌بردار برای استفاده از ۳۵ هزار کیلومترمربع معادن آزادسازی‌شده ثبت‌نام کرده‌اند، اما وضعیت بهره‌برداری و فعالیت واقعی معادن همچنان کند و محدود است. مدیرکل صنعت، معدن و تجارت استان نیز تأکید کرده که با وجود ثبت هزار و ۴۷۵ محدوده معدنی جدید و صدور صدها پروانه بهره‌برداری، هنوز توسعه پایدار و استفاده بهینه از منابع معدنی محقق نشده است. حتی برخی پروانه‌ها سلب صلاحیت شده‌اند که نشان‌دهنده نیاز جدی به نظارت و مدیریت دقیق‌تر است. هاشمی با اشاره به تجربه سفر رئیس جمهور به اصفهان و جمله معروف او مبنی بر اینکه «ما روی زمین طلا خوابیده‌ایم اما هنوز به همه ظرفیت‌ها نرسیده‌ایم و گرسنه‌ایم»، یادآوری کرد که استان هم با شرایط مشابهی مواجه است و مسئولان باید پاسخگو باشند. او افزود: «مدیران و سیاست‌گذاران نقش تعیین‌کننده‌ای در این مسیر دارند و باید پروژه‌ها بر اساس اولویت‌های شهرستان‌ها و نیازهای واقعی مردم پیگیری شوند».
اما پرسش این است که چه کسی باید پاسخگو باشد؟ استاندار و مدیران به صراحت ضعف مدیریت، نبود نظارت کافی و کوتاهی در پیگیری پروژه‌ها را عامل اصلی ناکامی در توسعه معادن می‌دانند. این ناکامی نه تنها بر اقتصاد استان سایه افکنده، بلکه فرصتی طلایی برای ارتقای اشتغال، درآمد و رفاه مردم را نیز از بین برده است. در این میان، اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت‌های معدنی نیز بارها از سوی استاندار و مدیران یادآوری شده است. آنها تأکید دارند که توسعه معدن نباید به قیمت رنج مردم محلی و آسیب محیط زیست باشد و هزینه‌های اجتماعی و خدمات رفاهی باید به درستی تخصیص یابد. مدرسه‌سازی، درمانگاه و توجه به زیرساخت‌های زندگی مردم مناطقی که معادن در آن قرار دارند، تنها بخشی از این مسئولیت‌هاست.
نمایشگاه‌ها و فرصت‌های معرفی ظرفیت‌ها، از جمله نمایشگاه معدن و صنایع معدنی در تهران و نمایشگاه مشترک ایران و افغانستان در بیرجند، به عنوان فرصت‌های طلایی برای جذب سرمایه و رونق فعالیت‌های معدنی یاد می‌شوند، اما بدون مدیریت مؤثر و پیگیری جدی، این فرصت‌ها هم نمی‌توانند اثرگذاری واقعی داشته باشند.
خاموشی معادن خراسان جنوبی، داستانی طولانی از فرصت‌های از دست رفته و وعده‌های نیمه‌کاره است؛ معادنی که می‌توانستند موتور توسعه استان باشند، اما زیر سایه ضعف مدیریتی، کم‌توجهی به مسئولیت اجتماعی و ناکافی بودن سیاست‌گذاری‌ها، همچنان نیمه‌خاموش مانده‌اند. حالا سؤال اصلی پیش روی مردم و مسئولان است: آیا زمان آن نرسیده که با مدیریت قاطع، نظارت دقیق و بهره‌گیری واقعی از ظرفیت‌ها، معادن خاموش استان را روشن کنیم و به وعده توسعه پایدار و رفاه واقعی مردم جامه عمل بپوشانیم؟