چشم مان شده است متر و معیار زندگی. ظاهر زندگی دیگران را می بینیم و میگذاریم در کفه ترازویی که زندگی واقعی خود را در کفه دیگر آن گذاشته ایم. بعد هم احساس می کنیم کم آورده ایم. همین احساس هم می شود مهندس که نه، مخرب زندگی مان. کدام بازنده است که از زندگی خود راضی باشد که ما دومینش باشیم؟ اما آیا واقعاً بازنده ایم یا مقایسه باطن زندگی با ظاهر زندگی دیگران ما را به این نتیجه می رساند؟ واقعیت این است که ما از پشت پرده زندگی دیگران خبرنداریم. پشت پرده خود را با روی پرده شان می سنجیم و آن حس تلخ، کام مان را چنان تلخ می کند که هیچ شهد و شکری نتواند آن را شیرین کند. مدام مقایسه می کنیم اما نمیدانیم که مقایسه را، دزد خاموشِ آرامش زندگی نامیده اند. یک نام گذاری درست و دقیق. دقیقاً ناظر به کارکردی که دارد. باید از اهل حکمت شنید و زندگی را با قدمهای خود گام به گام پیش رفنت. درست گفته اند که حتی اگر آهستهتر از دیگران باشی، در مسیر درست حرکت، زیبایی در مسیر توست، نه در مقصدِ آنها. رسیدن به فهمی چنین است که انسان را از افتادن به ورطه مقایسه و قبول باخت نجات می دهد. بله، گاهی فراموش میکنیم که هر زندگی، کتابیست با فصلهای پر شمار آشکار و پنهان، سخت و آسان… و ما، در تماشای دیگران، تنها جلد براق دیگران را میبینیم. معلوم است نگاهی چنین ما را به اشتباه می اندازد. اگربخواهیم مقایسه مرداب نشود برای ما باید به آن جهت دهیم همان که حضرت علی(ع) پیش پای ما میگذارد تا گام ها را به سمت موفقیت شتاب دهد؛” اگر انسان بخواهد برای او رضایت از زندگی پدید بیاید باید به زیردستان خود نگاه کند؛ چراکه در این صورت، حالت رضایت و شُکر برای او پدید میآید. ولی اگر میخواهید رشد و تعالی داشته باشید باید به بالاتر از خودتان نگاه کنید. این دو زاویه را اگر در حوزه مادیات و معنویات به کار گیریم راه به سلامت و سعادت خواهیم برد اما اگر خطا کنیم و جا به جایی اتفاق افتد، خواهیم باخت. ساختها مان هم سوخت خواهد شد. بکوشیم درست ببینیم تا درست حرکت کنیم.
وبسایت روزنامه امروز خراسان جنوبی