امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / خطی از خوشحالی بر دفتر زندگی، نقش می بست وقتی می خواندیم که منحنی نزاع، رو به کاهش است. این بردار، برای ۵ سال همچنان شیب بزهکاری در این حوزه را نشان می داد.
این هم شعار نبود بلکه خبری مستند به آمارهای سازمان پزشکی قانونی بود که اگر چه کم نمی توان گرفت و زیاد هم باید خواند اما چنان که سایت انتخاب گزارش داده است، رو به کاهش داشته، به طوری که از عدد ۶۰۷ هزار و ۳۴۰ که در سال ۱۳۹۲ در شهرهای مختلف ایران ثبت شده، به عدد ۵۸۹ هزار و ۶۰۳ در سال ۱۳۹۳ رسیده و بعد از آن با ثبت آمار ۵۶۴ هزار و ۲۲۳ در سال ۱۳۹۴، ۵۴۷ هزار و ۰۲۱ در سال ۱۳۹۵ و عدد ۵۴۴ هزار و ۴۷۰ در سال ۱۳۹۶، روند نزولی را طی کرده بود. خب، این جای خوشحالی داشت و افق را روشن، پیش روی می آورد و این امید را می افزود که در سال های بعد باز هم از این آمار کاسته خواهد شد تا جامعه روی آرامش را بیشتر ببیند اما با هزار تأسف، این امید، جوانمرگ شد و از سال ۹۶ دوباره شاهد افزایش این بلیه اجتماعی هستیم. درواقع بر اساس آمار ثبت شده، در هفت ماه ابتدایی سال ۱۳۹۶ تعداد نزاع ۳۵۱ هزار و ۷۰۷ بوده و در همین مدت در سال ۱۳۹۷ با ۶٫۱ درصد رشد به عدد ۳۷۲ هزار و ۹۹۳ رسیده است.
در هشت ماه ابتدایی سال ۱۳۹۶ نیز تعداد نزاع ۳۹۰هزار و ۹۷۲ بوده و در همین مدت در سال ۱۳۹۷ با ۶٫۶ درصد رشد به عدد ۴۱۶ هزار و ۷۹۹ رسیده است. مقایسه تعداد نزاعهای ثبت شده در ۹ ماه ابتدای سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ نیز با اعداد ۴۲۸ هزار و ۳۷۰ و ۴۵۸ هزار و ۴۴۰ نشاندهنده هفت درصد رشد در سال ۱۳۹۷ است. این آمار را اگر در سال ۹۸، پی بگیریم فکر می کنید چه نتیجه ای خواهد داشت؟ به گمانم آن امید اولیه باز هم رنگ خواهد باخت. اما چرا چنین می شود؟ شاید یکی از مهمترین عوامل آن کاهش و این افزایش را بتوان در یک ساحت جست و جو کرد؛ اقتصاد! کلمه ای ۶ حرفی که از ۶ جهت بر زندگی ها سایه می افکند. اگر تامل کنیم درخواهیم یافت که از سال ۹۲ که روحانی با هزار امید زنده شده در دل مردم آمد و از تدبیری گفت که چرخ زندگی مردم را روغن کاری خواهد کرد و پیامد آن ثباتی که بر بازار حکم فرما شد، از فراوانی استرس و ناآرامی ها هم کاست و مردم اندکی طعم آرامش را چشیدند و روشن است که در فصل آرامش، در هنگامه دست های باز، آمار مشت ها کاهش می یابد چنان که یافت. منحنی خشونت رو به کاهش می رود چنان که رفت اما وقتی طوفان در وادی اقتصاد می پیچید، روشن است که التهاب به سایر شئون زندگی مردم هم دمیده می شود. اولین ما به ازای التهاب هم تندگویی است که چون از طرف دیگر هم پاسخ تند می گیرد، به نزاع تبدیل می شود. وقتی جای منطق را مشت و لگد گرفت، باز سالن های پزشکی قانونی شلوغ می شود چنان که –متأسفانه- شد.
به نظر، باید برای درمان بیماری نزاع، به اقتصاد توجه کرد که درمان این، التیام همه دردها را به دنبال خواهد داشت. جز این، هر کاری برای کاهش نزاع، حداکثر به اندازه یک استامینوفن، عمل خواهد کرد حال آن که این “سردرد” را باید با برطرف کردن “دردِ سرهای اقتصادی” درمان کرد. جز این هم درمانی ندارد این بیماری که ریشه های زیست اجتماعی را می خشکاند….