امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / وقتی از احترام به آزادی قلم و بیان حرف زدیم و بارها و بارها با گلوی زخمی قلم فریاد برآوردیم که رسانههای مستقل را بگذارید تا نفس کشند و بی دغدغه و فشار و خطوط فراوان قرمز من در آوردی رها کنید و پا از خرخره آنان بردارید تا بشکافند فسادهای پنهان را، شخم زنند افکار پوسیدهای را که با مصلحت اندیشی های ابلهانه چنین اوضاع فشلی را برای مردم به ارمغان آوردند، برملا کنند رازهای پشت پردهای که مردم را از دانستن کمترین های خبری محروم کردند، بگشایند پروندههایی را که از آنها بوی خیانت به جای خدمت به مشام وجدان میرسید و می رسد، فریاد برآورند ننگ مدیریت های سفارشی را که تبدیل شد به پشتوانههای لانههای فساد اقتصادی و سیاسی …!!!
نتیجه آن سیاست حبس قلم و شکستن آن و تبدیل فریاد به زمزمه و تبدیل زمزمه به سکوت آنی شد که اینک تمامی مردم شاهد آنند، تا خواستیم رونمایی کنیم از وضعیت چرخش نخبگان فرمایشی که ده ها سال است که فقط با تعویض دولت ها جایشان عوض میشود، محکوم شدیم به سیاه نمایی وخدمت به دشمن و دهها تهمت و اتهام دیگر! تا خواستیم از بوجود آمدن باندهای مخوفی که با نام های عجیب و غریب داعیه خدمت بی منت داشتند پرده برداریم باز با قدرت کامل، دندان عقل دردهانمان شکستند!
سیلی که در خوزستان، لرستان، گلستان و فارس رخ نشان داد عاملی شد تا مردم بفهمند که چقدر از واقعیات عیان این مملکت به دورند و چقدر قربانی مدیریت های نامدیرانی شدند که گلوی فراخشان را خراشیدند تا با شعارهای بی محتوا ثابت کنند که در چنین سالی بسیار تهیتر از آنی بودند که عوام میدانستند…!
هنوز رسانه ملی ما مردم را درجریان اصل ماجرا نمیگذارد و آنان را همچنان در بی خبری مصلحت اندیشانه نگاه داشته است و با عصر جدید و دورهمی ها و خندوانه ها…سعی در عادی نشان دادن شرایط دارد، اما واقعیات هولناک را آنانی میدانند که زندگی و خانواده و دارایی و شهرشان را نابود شده میبینند، واقعیت را باید از زبان مردم پلدختری شنید که سی هزار نفرشان فقط لباسی بر تن دارند و بدون حتی پاپوشی برای زنده ماندن ضجه میزنند و دوستان و آقایان مدیران جهادی برای سلفی گرفتن و با دوربینهای فیلمبرداری بیل در دست فیلم تبلیغاتی آماده میکنند…!
هر چه سختتر بنویسیم بیشتر فریاد بر آوریم در این بحبوحه غریب و تنهایی سیل زدگان انگار آب در هاون خواهیم کوبید…!