امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / وقتی وزیر کشور اعلام می کند که ما فقط مخیر هستیم که از بین دو گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم مفهومش این است که اوضاع بسیار وخیم تر از آنی است که مردم تصور می کنند و اطلاع رسانی می شود ….!!!
سیل هنوز ادامه دارد و هر روز بیشتر چنگ و دندان نشان می دهد، آق قلا و گومیشان دوباره سطح آب درون شهری شان اضافه شده و روزهای متمادیست که درگیر چنین بلیه ای هستند و به این نتیجه رسیده اند که شرایط همین است و بی تغییر، باید چون ایوب صبری بزرگ و چون نوح عمری طولانی داشته باشند تا شاید روزی به نقطه قبل از سیل برسند …!!
همان واقعیت تلخی که در بم پس از گذر سال های طولانی به چشم می بینیم..!!
قدرت بازگشت ما به شرایط طبیعی بسیار اندک و در حد صفر است، چون نیاموخته ایم گذار از شرایط چه اقتضاعاتی را می طلبد، ما اصولا چیزی بنام برنامه ریزی و زمان بندی و مدیریت در چنته نداریم تا در مواقع حساسی چون این روزها بتوانیم از جان و مال مردم مان دفاع کنیم تا خسارت های سنگین جانی و مالی را به حداقل برسانیم..!!
به ما نیاموخته اند که نگذاریم مسئولین و مدیران ما هر کاری دلشان خواست بکنند و نگذاریم که از جیب مردم فلک زده مان حاتم بخشی کنند!!
نیاموخته ایم که مدیران و کارگزاران کشور از صدر تا به ذیل را برای بوجود آوردن چنین اوضاع نابسامانی به صلابه بکشیم!!
در این شرایط است که وزیر کشورمان به جای گزینه استفاده از شرایط انتخاب بین خوب و خوبتر، بدون اتلاف وقت می رود سراغ گزینه بد و بدتر …!!!
فقط در استان ایلام تنها در چارچوبه آموزش و پرورش حدود ۸۰ مدرسه با ۳۳۴ کلاس کاملا ویران شده و ۵۵۰ مدرسه نیاز به تعمیر دارد و ۱۲۱ مدرسه تمامی تجهیزات خود را از دست داده و فعلا نیاز مبرم به حداقل ۲۰۰ کانکس خصوصا برای مناطق روستایی دارد!!
خسارات عظیم به راه ها و پل ها و تمامی زیر ساخت های فقط استان ایلام و تلفات جانبی در این مقوله ذکر نگردیده است! قرار است سیل در خوزستان رخ بنماید و احتمالا خساراتش از ایلام بسیار سنگین تر و مرگبارتر باشد، سد دز تقریبا پرشده و خروجی اش هورالعظیم را در خود غرق کرده، هرجای کشورمان که باران ببارد و سیل آغاز شود آش همین آش است و کاسه همین کاسه، استیصال و جلسات مکرر و خسته کننده و بی خروجی مدیریت های بحرانی که در روزهای بی بحران در خوابی عمیق خرو پفشان گوش فلک را کر کرده بود…!!
تمام هدف انتخاب بین بد و بدتر فقط نجات جان مردم است ولی تاسیسات زیربنایی و زمین های کشاورزی و خانه ها و کارخانجاتی که نابود می شوند در درجه دوم اهمیت قرار دارند!!
چرا پس از گذشت چهار دهه مجبوریم انتخاب مان مثل انتخابات ریاست جمهوری بین بد و بدتر باشد؟! سوالی که قطعا بی پاسخ خواهد ماند، سوالی که تمام گره اصلی ناملایمات زندگی مردم و اصل تولید در پاسخی نهفته که هیچ گاه قرار نیست افکار عمومی را اقناع کند…!!! بهتر است قانع باشیم به انتخاب بین بد و بدتر…!!!