امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / در شرح عظمت و دشواری برخی موقف هاست که در ادبیات قرآنی با “وما ادراک” مواجه می شویم. سخن که به شب قدر می رسد، می فرماید: و ما ادراک ما لیله القدر. یا وقتی در مهابت قارعه می گوید به “وما ادراک ماالقارعه” می رسد؛ و تو چه می دانی شب قدر چیست؟ و تو چه دانى که کوبنده چیست ؟ حالا می خواهم سخن را به این سویه نگاه قرآنی، متبرک کنم درباره عملیات “خیبر” که؛ وما ادراک ماالخیبر؟ در این عملیات ما به سبکی جدید در دفاع رسیدیم و جنگ را از زمین به میانه آب و خاک، بردیم و در جزایر مجنون و هورالهویزه، شیوه “آبی- خاکی” را با موفقیت به انجام رساندیم و در فقر تجهیزات و تسلیحات، در تحریم امکانات هجومی و دفاعی، چنان ضربه ای به دشمن زدیم که برای مقابله با ما، مرگ افزارهای متعارف خود را ناکارآمد دید و برای اولین بار، جنایت جنگی را در شکل بمباران شیمیایی و گازهای خردل، به انجام رسانید تا نشان دهد که به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیست. ما اما در جنگ هم جوانمرد بودیم. حتی در برابر دشمنی چنین زبون و چنین ناجوانمرد. ما در همین عملیات از عراقی ها اسیر گرفتیم و چون امکان تخلیه شان به پشت جبهه نبرد نبود، برخلاف تمام قوانین جنگی که حکم به تیرباران اسرا در چنین زمانی می کند، ما آن ها را آزاد کردیم و فرمانده خراسانی ها در جنگ، فقط یک سخنرانی کوتاه کرد و گفت: ما برای کشتن نیامده ایم. بروید و پیام انقلاب را به مردم خود برسانید. آنان رفتند اما چقدر از جوانمردی ما سخن گفتند؟ پرسشی است که وجدان آنان باید پاسخ گوید چون جواب تاریخ در دو شکل به ما رسید. اول این که ما در تاریخ به سرفرازی از این عملیات سخن می گوئیم و هرکس شرح عملیات را شنید به احترام رزمندگان ما برخاست اما یک خوانش دیگر هم دارد تاریخ در این باره؛ ما آنان را آزاد کردیم اما سال بعد، در همین منطقه، دشمن از ما اسیر گرفت و در شرایطی مشابه ما ماند اما اصلا رفتارش شبیه ما نبود چون مثل ما فکر نمی کردند. آنان جنون خونخواری داشتند. تاریخ دید و به خاطر سپرد و برای نسل های بعد و عصرهای بعد روایتی چنین دارد که ؛ عراقی ها وقتی نتوانستند اسرا را تخلیه کنند، با تانک از روی شان گذشتند و زنده، زنده، جوانان ما را به زیر شنی تانک ها شان انداختند! این اگر چه برای ما به روضه ای ماندگار تبدیل شد که بخوانیم و بر مظلومیت شهدامان بگرییم اما تفاوت دو دیدگاه و دو جهان بینی را برای جهانیان، عیان کرد که ما کیستیم و کجائیم و با چه مرام، می جنگیم و دشمنِ ما کیست و به چه قاعده و قانونی رفتار می کند. ما، اهل زندگی بودیم و هستیم و برای همه جهانیان، صلح و سلام می خواهیم و از کشتن دشمن، تا جایی که می شد، ابا داشتیم و به امساک از خون ریزی رسیده بودیم و دشمن ما اما به اصراف رسیده بود و هنوز دشمنان ما بر این مدارند. این هم خود نشان دهنده جهان بینی ماست و هم نگاه سفاکانه دشمنان. حالا دنیا باید قضاوت کند با کدام جهان بینی می توان جهانی زیباتر داشت؟! باری، عملیات خیبر را از این زاویه هم باید بازخوانی کرد. این سیمای امروزمان را هم به خوبی نمایان می کند….