امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / مناسبات اجتماعی مردم از آن چنان فرایند پیچیدهای برخوردار است که نمیتوان با حرف زدن، نصیحت و بخشنامه و یا با حضور ابلهانه گروه های باصطلاح خودسری که خود را همه کاره مردم میدانند، این فرآیند را به سمت و سوی تعالی سوق داد.
وقتی برای آحاد مردم احترام قائل نباشیم و دایم به شعورشان اهانت کنیم و تصورمان این باشد که چون ما حاکمیت داریم لذا هر آنچه را که ما می گوییم وحی منزل است و کسی حق ندارد برخلاف فهم ما بفهمد، نتیجهاش آنی میشود که شاهدیم، دیگر حرف ها به دل نمینشیند از بس که تکرار شدهاند، دیگر نمیشود مردم را به اشکنه خوردن دعوت کرد اما خودروی لکسوز و باکلی محافظ و خدم و حشم داشت، نمیشود از عدالت برای مردم رجز خواند اما نفهمید که برخورداری از امکانات ویژه اوج ناعدالتی است، نمیتوان از رانت استفاده کرد و مردم را تشویق به ماندن در شعب ابیطالب کرد، نمیتوان از روابط پشت پرده قدرت استفادهها برد و مردم را دعوت به صبوری و تحمل کرد، نمیتوان به عنوان نماینده که حداقل ماهی پانزده میلیون تومان حقوق میگیری آن هم بدون احتساب سایر امکانات آن گاه در پشت تریبون مجلس فریاد بزنی که یک ماه است گوشت نخوردهای! نمیتوان فرزندانت که کمترین دغدغه برای کار و سرمایه ندارند را کنار بگذاری و آنگاه برای جوانان دیگر اشک تمساح بریزی، نمیتوان …
این که دیگر حرف ها به دل نمینشیند واقعیتی است که کتمان آن خود گول زدن است، مقصر این وضع را کسی جز مردم نمیدانم، توپ را در زمین این و آن هم نمیاندازم، مردم نتوانستند قدرت خویش را دریابند، نتوانستند بفهمند که کاش میشد از اول سفره انقلاب را به دست مردم میدادیم تا چون یک هیئت بزرگ خودشان میدانستند که قرار است برای ۸۰ میلیون آدم چگونه از این سفره ارتزاق کنند، نه این که دایره حضور را به عدهای خاص سپردیم که کم کم یک خیل حداکثری را از کنار این سفره پرتنعم راندند و به حاشیه سپردند و آنگاه آن عده خاص خویش را هیئت امنای این سفره نامیدند و حتی ریزه نان های باقیمانده را نیز از حاشیه نشینان دریغ کردند …!
این دایره بعدها بدون حضور مردم آنقدر کوچک و کوچکتر و به خودی و غیرخودی تقسیم شد که صاحبان اصلی انقلاب فراموش شدند و سمفونی مردگان برایشان نواخته شد!
مقصر مردم بودند که اعتماد کردند تا چنین سیاه چالههایی برایشان تدارک دیده شود، نه تکثر در آرا و نه تکثر در احزاب و نه تکثر در افکار، تا خواستیم بنویسیم و اعتراض کنیم به ما گفتند و تشر زدند که در این برهه حساس… برههای که هنوز هم حساس است و ادامه دارد، اگر هم نگاشتیم بهایی سخت پرداختیم که هیچ کس هم نفهمید، مقصر ما مردم بودیم و بس، دنبال هیچ مقصری نگردید، بیایید خودمان را محاکمه کنیم…!