امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / رسانه ملی با خیل عظیم کارمند و خدم و حشم و بودجه ای نجومی که از دولت می ستاند و کرنش در مقابل اسپانسرهایی پولدار و گردن کلفت که بیشتر از بودجه اش به او پول تزریق میکنند و مبالغ نجومی که از آگهیها به خزانهاش سرازیر میشود، از جایگاهی که برایش تعریف شده و اهداف مهمش فرسنگها فاصله گرفته و تبدیل به عنصری یکسویه نگر و بله قربان گویی شده که از مدیریت مجمع الجزایریاش متاثر است. صدا و سیمای کشورمان به دلیل اینکه شبکههای خصوصی وجود خارجی هم ندارند لذا بدون رقیب و بدون دغدغه هر گونه که خود تصور میکند، میتازاند و برنامههایش را به خورد عوام میدهد آن هم با طعم تحریک احساسات آنان، بدون تاثیرگذاری وتولید فرهنگ فاخر و ناب! صدا و سیمای تک تاز در این چهاردهه، چه نقشی در فرهنگ سازی پیشگیری از قانون گریزی و قانون ستیزی داشته است؟ چه نقشی در آگاهی مردم در شناخت دقیق قانون اساسیشان داشته؟ چه نقشی در فرهنگ مطالبه گری مردم داشته است؟ چه نقشی در نقد عملکرد حاکمیت داشته است؟ چه نقشی در تحلیل های منطقی و روشنگرانه آشوب ها و دلایل آن داشته؟ چه نقشی در همبستگی ملی و هم افزایی آن بازی کرده است؟ چه نقشی در به رسمیت شمردن تمامی افکار و نحله های فکری داشته است؟ چه نقشی در روشنگری دلایل این همه فسادهای اقتصادی و اداری داشته است؟ چه نقشی در بالابردن سطح تحمل مدیران کلان و حاکمان و حکومت گران در برابر انتقادها و نقدهای مردم و سیاست گران بازی کرده است؟ چه نقشی در افشای پشت پردههای اختلاس های زنجیرهای و رانت خواریهای حرفهای و تمام نشدنی و پولشویی های بی حد و مرز داشته است؟ چه نقشی در بالابردن سطح خواستههای مردم در برابر زورگویان داشته است؟ حال بدون هیچ تعصب و تبختر بلکه چون آزادهای نیک اندیش برنامههای رسانه ملی را به صلابه نقد بکشید تا جایگاه واقعیاش را بیابیم، آیا تمام هم و غم صداو سیمای ما باید بشود تولید و پخش سریالهایی که به جرات میتوان مدعی شد که اکثریت آنها هیچ بار هنری و فرهنگی ندارد و فقط باید با هزینه هایی میلیاردی در کنداکتور رسانه ملی جا داده شود، برنامههای گفتگو محور را با سلبریتی های معروفش از ضیا بگیر تا رشیدپور و مسابقه هایی گران قیمت با حضور هنرپیشگان بی هنر و جوایزی که مثل نقل و نبات بین شرکت کنندگانش پخش می کند و آن هم در شرایطی که سفره کوچک مردم هر روز دارد مینیاتوریتر میشود، که چه بشود؟ تبلیغ کنیم که آن طرف آبیها بگویند که مردم ایران وضعشان توپ توپ است و تحریم ها حتی قلقلکشان هم نداده، برنامههایی که بیشتر برای دهن کجی به آنسوی آبها ساخته میشود تا مرهمی به حدود ۴۰ میلیون نفر زیر خط فقر!
آنقدر که اعتراف چند نفر در صدا وسیما برای آنان ارزشمند است، پیگیری این همه فساد، قاچاق و رابطه محوری صد هزار فامیل آنان را سرحال نمی آورد. صدا وسیمای کشورمان تبدیل به بلندگوی قشر و گروه خاصی شده که آن را تبدیل به خیابان معمولی یک طرفه کرده تا یک بزرگراه، رسانه ملی مردم اینک بنا بر آمارهای متقنی که ازسوی مراجع ذیربط ارائه میشود تلگرام با حدود بیش از ۴۰ میلیون نفر و اینستاگرام و توئیتر است که بهترین تحلیل ها و اخبار درست و نادرست را در حجم عظیم آنان مییابند، رسانهای که با وجود فیلتر شدن مردم همچنان در آن حضوری فعال و پررنگ دارند، فیلترهایی که فیلترکنندگان فکر فیلترشکنهایش نبودند! اگر قبل ترها هفتهای یکبار قرعه کشی بلیط های بخت آزمایی انجام میشد و برندگانی داشت که به شدت حرام اعلام شد حال در رسانه ملی و تقریبا تمامی برنامههایش هر روز و هرشب با اعلام ستاره و مربع درماه صدها میلیون پول را بین مردم جایزه باران میکنند که حتماً حلال است طیب و طاهر!!!