امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / آدم های معمولی هم فراوانند و هم در کوچه های تاریخ گم می شوند بی آنکه خطی بر این کتاب بنویسند و حضور شان نقشی رقم زند. می آیند و می روند و نه از آمدنشان، شوری برانگیخته می شود و نه از رفتن شان، غباری می نشیند. تاریخ، اما، به احترام مردانی برمی خیزد که در تاریخ سازی حضوری بشکوه و قلمی توانا دارند. آنان مقهورِ جبر زمان قرار نمی گیرند بلکه زمانه را به مداری می آورند که خود طراحی کرده اند. تاریخ ایران از این بزرگمردان کم ندارد و چنانکه عزیزی گفت و نوشت، در میان شخصیت های انقلاب اسلامی، آیت ا… هاشمی رفسنجانی از این مردان است که ویژگی هایی دارد که او را متمایز و البته ممتاز می کند. حضور همه جانبه او در مبارزات قبل از انقلاب تا فرماندهی جنگ – با حکم امام- و بعد فرماندهی صلح و سردار سازندگی، از او دولتمردی ساخته است که منحصر به فرد است. شاید همین”فرّ” است که او را مورد حسد افراد چشم تنگی قرار داده است که بزرگی او را نمی توانند تاب آورند و همه وجود سنگ می شوند برای شکستن مردی که بی شک از استوانه های بزرگ نظام بود. آن هم کسانی که نه در قبل از انقلاب و در عصر مبارزه، نقشی در خور داشتند و نه در پیروزی انقلاب، قدمی بلند برداشتند. در دفاع مقدس که نه تنها سری به جبهه نزدند که پشت سر رزمنده ای آب هم نریختند بلکه در این معرکه مرد افکن، چشم بستند و زبان نیز هم. نه دیدند و نه به عظمت مدافعان وطن و مجاهدان اسلام باور، سخنی گفتند. اما جنگ که تمام شد، خطر که از سرها گذشت، سر بلند کردند و زبان باز و نه تنها عذر تقصیر نخواستند و شرمی از این ناهمراهی در نگاه نداشتند که لب ها شان به طلبکاری جنبید و سخن، تیر و تیر ها را تیز کردند برای کسانی که استوانه های جهاد ملی بودند. بعد از این بود که آیت ا… هاشمی مورد هدف قرار گرفت. از چپ و راست زخم برداشت، زانوانش خم شد اما دوباره برخاست. به سنگ اندازان هم نه تنها مشتی نزد که به “مرّوا کراما” برگزار کرد. او که همواره امین امام و مورد اعتماد روح ا… بود، برای مردم هم جایگاهی چنین داشت و به جرات می توان گفت هیچ کس را نمی توان یافت که به اندازه “آیت ا… هاشمی” خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده باشد . او را به حق “آیت ا…ِ مردم” می خوانند که همواره از رأی و نظر آنان به جایگاه می رسید و خود را وقف خدمت به “همه مردم” کرده بود و مخالفانش هم بر سفره خدمتش می نشستند و از سعه وجودی و هوشمندی سیاسی او، ره به سلامت می بردند اما انصاف را هرگز در حق او روا نداشتند. او در کنار امام و بعد در کنار مقام معظم رهبری، همواره شأنی بی بدیل داشت و همین را هم کلید گشایش های بسیار برای مردم می کرد. از جنگی که با پیروزی به صلح رساند و از جنگ هایی که پیش از وقوع، با علاج واقعه او اتفاق نیفتاد چون جنگ اول خلیج فارس که برخی افراد بی تابِ گام نهادن در آن بودند. باری، هاشمی، هم زندگی پر از فراز و فرود داشت و هم کارنامه ای با نمرات متفاوت. با همه این ها شخصیتی بزرگ، تأثیر گذار و ماناست. چنان ماندگار که مخالفینش هم می دانند “هاشمی زنده است….” برایش فیلم می سازند، سند می سازند، سخن می رانند اما هرچه می کنند نمی توانند از عظمت مردی بکاهند که هر چه زمان می گذرد بیش از پیش به بزرگی و عظمتِ او ایمان تازه می کنیم و بقای او را در ادامه حیات نهضت می بینیم که امام در صبحِ بعد از ترور “هاشمی عزیز”، در ۵ خرداد ۱۳۵۸ فرمود: مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زندهاست چون نهضت زنده است. زنده هم خواهد ماند که این دعای هماره مردم در هر آئین و بعد از هر نماز است که ؛ خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی، محافظت بفرما…. نهضت که در جریان باشد همه نقش آفرینان این فراز بلند تاریخ در این صدقه جاریه، حضوری صادقانه دارند….