یادداشت: تخمه ها را با پوست بخورید لطفا!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
بابا ! شب که اومدی خانه، یه مقدار آجیل بگیر، دور هم باشیم. این را دختر به پدر می گوید و دستی به خدا حافظی تکان می دهد. پدر در حالی که درِ خودرو را می بندد، جواب مثبت را می دهد و دنده را چاق می کند برای رفتن سرِ کار. کار که به پایان می رسد، پدر راهش را کج می کند برای رفتن به آجیل فروشی تا آجیلی بخرد و بهانه دورهمی شان باشد. خودرو را پارک کرد و وارد مغازه شد. از این جای ماجرا را از زبان آقای پدر بخوانید: … وارد مغازه که شدم، سفارش دادم برای چند محصول اما پای حساب و کتاب که رفتم ….وای… برق از سرم پرید وقتی می خواستم پول خرید را حساب کنم! خیلی وقت بود به آجیلی نرفته بودم. به هوای سال پیش بودم و قیمت های سال پیش. بی هوا رفتم و پاکت را پر کردم از تخمه کدو و ژاپنی و نخود و… تازه سراغ پسته ها هم نرفته، رفتم پای ترازو. آقای مغازه دار پاکت های پلاستیکی را دوخت و گفت بفرما! من هم کارت بانکی را روی ترازو گذاشتم و گفتم : حالا شما بفرما و او فرمود! یعنی کارت را در کارت خوان کشید و گفت رمز تان؟ و من – بی خبر از قیمت ها- رمز را گفتم . برگه رسید را که به من داد، برق از سرم پرید! حقوقِ چند روزم پریده بود و موجودی ام هم با صفر فاصله نداشت. وقتی می خواستم تخمه ها را بخورم، با پوست می خوردم و به بچه ها هم می گفتم که کسی نباید تخمه ها را بشکند بلکه با پوست باید بخورد چون برای پوستِ تخمه ها هم به اندازه مغز ان پول داده ام. آن هم با قیمت دلار! دلار به قیمت امروز! بچه ها پرسیدند مگر تخمه هم از خارج وارد می شود و نخودچی هم که از دلار حرف می زنی؟ اما جواب را کوچکترین پسرم داد که به قول علی آقای همسایه، وقتی می خواهی چیزی بخری، همه جا می گویند قیمت دلار بالا رفته و اجناس گران شده اما وقتی همین جناب دلارِ فلان، فلان شده، چند پله ای پایین می آید و به قول اقتصادی ها در کانال ۱۰ هزارتومان قرار می گیرد باز همان آقای فروشنده که افزایش قیمت ها را به دلار گره زده بود می گوید، چه ربطی دارد کالای ما با دلار که چون پایین آمده ما هم قیمت ها را پایین بیاوریم! این استدلالِ جناب فروشنده من را یاد حرف یک اقتصاددان انداخت که از پدیده ای به نام “چسبندگی قیمت ها” می گفت. با این تحلیل که با افزایش سکه و ارز، قیمت ها افزایش می یابد اما به رغم کاهش قیمت ها این دو محصول موج آفرین، قیمت بازار کاهش نمی یابد بلکه چسبندگی خود را به سقف، همچنان حفظ می کند. من اقتصاد نخوانده ام که بخواهم برای این پدیده، راه حل بدهم اما قطعا راه حلی دارد این ماجرا که اقتصاددانان باید ارائه دهند و مسئولان اجرایی کنند تا این چسب، از سقف باز شود و کالایی که واقعا با دلار آزاد هم خرید می شود، با کاهش قیمت ارز، کاهشِ قیمت داشته باشد نه اینکه با کاهشِ فاحش هم باز قیمت بازار، همان باشد که در گران ترین روز دلار بود. بگذریم از این که خیلی از محصولات اصلا با ارز وارد نمی شود که در توفان گرانی ارز گرفتار شود. برخی از محصولات هم با دلار ۴۲۰۰ تومانی وارد می شود اما با قیمت دلار ۱۹ تومانی تراز می کنند و گوش آن هم بدهکار نیست که آن قیمتِ کاذب، برای یک روز بود و در بازار آزاد هم الان دلار در کانال ۱۰ هزار تومان است. باز هم بگذریم و خستگی نیفزاییم، اما مسئولان باید برای این بلبشو بازار، چاره ای بیندیشند و طرحی نو دراندازند….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*