سرمقاله/آقای رئیس جمهور اتفاقا بحران هست…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
بحران یعنی چه؟ از کجا نشأت می گیرد؟ چه عواملی بروز آن را به تاخیر یا به تعجیل می اندازد؟ ریشه آنها کجاست؟
وقتی با لگد یک رئیس جمهور در آنسوی دنیا و در کوتاهترین زمان ممکن اقتصاد کشور به هم می ریزد، وقتی با توئیت مرد زردموی آمریکایی وادار به عکس العمل های جمعی مدیران اصلی کشور می شویم، وقتی فرصت طلبان بی شرافت تن به احتکار می دهند و ملتی را چنین به صلابه می کشند، وقتی با تلنگری دلار دقیقه ای به سمت بالا خیز برمی دارد و سکه به مرز ۵میلیون تومان نزدیک می شود و هزاران خودرو به دلیل نبود قطعه در بیابان های خدا دپو می شود، وقتی قدرت خرید مردم و عوام به حداقل می رسد یعنی کشور دچار بحران است و جای هیچ شبهه ای هم وجود ندارد.
قصد این را نداریم که توپ این بحران ها را تنها به زمین دولت شما بیندازیم، چراکه همگان نیک می دانند، وضعیت کنونی خروجی مدیریت های کلان کشور در سالهای گذشته نیز می باشد!!
بحران را زمانی کلید زدیم که با ابزار شعار و شعار سعی در غربالگری تمامی نیروها زدیم آن هم بنام تعهد، بسیاری را باصطلاح از چرخه تولید فکر و اندیشه خارج و گاه تکفیرشان کردیم و موج مهاجرت را سال به سال بالاتر بردیم، زمانی بحران را کلید زدیم که درهای بزرگ ریا را گشودیم و به تزویر و چاپلوسی اجازه جلوس دادیم، زمانی بحران را کلید زدیم که اقتصاد تک محصولی متکی به نفت را کاملا در تیول دولتها قرار دادیم و اصل ۴۴ قانون اساسی را به بدترین شکل ممکن اجرایی کردیم و فرزند ناخلف خصولتی را به دنیا آوردیم، بحران را زمانی به وجود آوردیم که اصل رقابت در تولید را حذف و چین و روسیه را حیات خلوت اقتصادمان کردیم تا در بزنگاه های لازم با وتو کردن قطعنامه ها ما را تنها نگذارند که در نهایت آنها هم بنا بر منافع ملی شان دستشان را در شورای امنیت بالا بردند، زمانی کلید حرکت بحران را فشردیم که بنام فرهنگ ده ها سازمان فرهنگی را به موازات وزارت ارشاد آفریدیم و بودجه هایشان را چند برابر آن وزارتخانه کردیم اما همیشه او را مورد خطاب و نکوهش قرار دادیم، وقتی بحران آفریده شد که سیاست آلوده به چیزهایی شد که نباید میشد و اقتصاد نیز آلوده به ارگانهایی شد که نباید می شد، وقتی بحران را لمس کردیم که از شفافیت در دخل و خرج و مسائل سیاسی و فرهنگی جلوگیری کردیم تا کسی نتواند پاسخگوی افکار عمومی باشد، زمانی در دام بحران گرفتار شدیم که بیت المال تبدیل به ارث پدری برخی گردید تا پولشویی، اختلاس و ربا و… از آن زاده شود، وقتی گردن به بحران نهادیم که جلوی چرخش آزاد اطلاعات را بنام دفاع از انقلاب گرفتیم و بیشترین فشارها را بر صاحبان فکر، اندیشه و قلم روا داشتیم…
آقای رئیس جمهور! اینک بحران حتی به پوشک کودکانمان نیز رسیده است، این همه دادگاه هایی که این روزها دائم تبلیغ می شوند در چند دهه گذشته کجا بودند؟ ریشه این همه فساد آنقدر قطور هست که حداقل سن اش به سی سال میرسد.
با جابجایی وزرا و حتی رئیس جمهور نه درد فساد درمان می شود و نه سفره مردم رنگین تر، قضیه بسیار ریشه دارتر از آن است تا با ساده اندیشی و سطحی نگری و بازی با کلمات و نشان دادن فیلم در مجلس بشود ریشه این غده های متعفن گردن کلفت را خشکاند…
هیچ مسئولی حاضر به پاسخ گویی و چرایی بوجود آمدن وضع موجود نیست، نه دولت، نه مجلس و نه قوه قضائیه، هرسه به نوعی توپ را در زمین هم می اندازند و مردم فعلا فقط تماشا می کنند تا بعد…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*