سرمقاله/انقلابی گری یعنی چه؟!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
ما هنوز نیاموخته ایم که سیستمی کار و عمل کردن یعنی چه، نیاموخته ایم که هرکس و هر مهره ای سرجایش قرار گرفتن یعنی چه، نیاموخته ایم که احترام به افکار عمومی و شعور مردم در کجای معادلات سیاسی قرار دارد.
مداح ما در قتلگاه ظهر عاشورا فریاد سیاسی اش سر از مسائل بین المللی در می آورد و تریبون داران مان در هر مقوله تخصصی اظهار نظرهایی گاه کودکانه و خنده دار ارائه می دهند، برخی بخشی از نظام را جدا کرده اند و دو دستی به بخش دیگرش چسبیده اند آن هم با دانش و فهم و درک خودشان!!
در یکی از حساس ترین و در عین حال خطرناک ترین شرایط تاریخی قرار گرفته ایم و این حاصل نشده جز با مدیریت های خودمان، انقلابی گری و انقلابی ماندن را بد ترجمه کردیم و کم کم باور کردیم که این ترجمه همانی است که باید باشد و اگر آدم بدشانس و شوربختی پیدا می شد که نظریه ای غیر از آنچه را که استانداردش کرده بودیم ابراز کند به آنچنان روش و متدی بر او هجمه کردیم که از زاده شدنش پشیمانش کردیم.
اینک زمانی است که باید با مردم یک رنگ و صادق بگوییم تمامی واقعیاتی را که به نام مصلحت اندیشی از آنان دریغ کردیم، پشت پرده ها را برای افکار عمومی رونمایی کنیم تا مردم بدانند که قرار است چه کنند و به چه نیرویی نیاز دارند تا باز توان پرداخت هزینه هایی را که تاکنون بنام آنان پرداخت می شد را داشته باشند!!
یا مردم را قبول داریم یا نه، اگر قبول داریم که نباید از گفتن واقعیات به آنان در هراس باشیم، اگر مردم مان را پس از سال ها محرم اسرار ندانیم پس چه زمانی قرار است از آنان انتظار حضور داشته باشیم؟!!
به عنوان مثال با خروج آمریکا از برجام شرایط جدیدی بر منطقه و جهان تحمیل شده است، خروج آمریکا به لحاظ ظاهر اتفاق غریبی نبود که از دو سال قبل بر حذف آن اصرار داشتند، اما مهمتر از این اتفاق، نقش دیپلماسی و تغییرات مهره های کاخ سفید بود، برخی که معمولا به ظاهراندیشی و سطحی نگری خو کرده اند و در باد و خواب شعارهای به اصطلاح انقلابی در قیلوله ای شیرین به جنگ تمام عیار نیروهای درونی پرداخته اند، جامعه را به ورطه ناامیدی و بی انگیزگی کشاندند و حالا در انتظار حضور انقلابی مردم نشسته اند، اتحاد درونی مان را در این چند سال شقه شقه کردیم و بنام انقلابی گری مسائلی را بنام دولت رقم زدیم و او را دشمنی نشان دادیم تا هر کسی که از کنارش رد می شود برای تبرک هم که شده دشنامی به او دهد.
مردم خودشان را بارها وبارها به مسئولین و مدیران شان اثبات کرده اند و نیازی نیست که دوباره به شکلی که خودمان صلاح می دانیم به بازی بگیریم شان، اکنون و در این شرایط این مدیران کشورند که باید خود را برای مردم اثبات کنند و پاسخگوی گذشته باشند تا آن همبستگی و اعتماد را باز سازی کنند!!
انقلابی گری بدون فریاد و حاشیه سازی یعنی به کار گرفتن نیروها و تدوین قوانینی که بتواند جلوی قاچاق های چند ده میلیارد دلاری و بازی آقازاده ها و اختلاس گران تمام ناشدنی، رانت خواری، فامیل بازی های مرگبار، مایه گذاشتن از مردم و بنام آنان، عدالت اجتماعی، تقسیم عادلانه ثروت و…
تا با مردم روراست نباشیم و صادقانه واقعیت ها را با آنان درمیان نگذاریم، انقلابی گری برخی فقط نامی است برای به دست آوردن قطعه نانی…!!!