۳ سال بیشتر نداشت که در سانحه تصادف یک دست خود را از دست داد ولی به دلیل تربیت خانوادگی حتی یک بار هم این نقص عضو را به چشم محدودیت نگاه کرد و به گونه ای مستقل بارآمد که اکنون با وجود ساعات تمرینی محدودی که حتی به یک سوم زمان تمرین رقیبانش نمی رسد در زمره مدال آوران کشوری و جهانی قرار گرفته است.
خودش را معرفی می کند.«رضوان ناصری گل و ۲۱ ساله هستم. در سطح ۲ حوزه علمیه تحصیل می کنم که معادل لیسانس دانشگاه می شود و در حال نوشتن پایان نامه ام می باشم و حدود ۷ سالی است که متأهلم و فرزندی ۳ ساله دارم. همچنین در سن ۳ سالگی بر اثر سانحه تصادف دست راست خود را از دست دادم.
قهرمان شنا در ۱۳ سالگی
از او درباره زمان شروع ورزش می پرسم ، پاسخ می دهد «حدوداً اول راهنمایی بودم که شنا را شروع کردم و به صورت حرفه ای ادامه دادم .در استان ۲ مقام سومی قورباغه و کرال پشت را در رقابت با افراد سالم کسب کردم و بعد از این با هیئت جانبازان و معلولان آشنا شدم . سوم راهنمایی که بودم از این طریق به مسابقات کشوری هم اعزام شدم و در آنجا مقام های ۵ و ۶ کرال پشت و قورباغه را آوردم یک روز صحبتی با نفر اول این مسابقات داشتم، او گفت: نهایت شنا همین مسابقات کشوری است و نمی توان به مسابقات آسیایی و جهانی راه پیدا کرد.به همین دلیل رشته ام را تغییر دادم و رشته دو ومیدانی که پرتاب دیسک و وزنه بود را انتخاب کردم، در مسابقات کشوری دو مقام نقره و برنز را کسب کردم ولی چون دو میدانی میدانی چندان تحرکی ندارد، کلا ایستا است و من هم بیشتر علاقه به ورزش های تحرکی دارم چندان تمایلی به این رشته نداشتم. در همین زمان تنیس روی میز را هم به صورت تفریحی انجام می دادم بعد از مدتی فعالیتم را در رشته بدمینتون شروع کردم و متوجه شدم برای این رشته در تیم ملی عضو می پذیرند. بعد از ۷ ماه تمرین و آموزش به صورت حرفه ای کار خودم را شروع کردم و تاکنون ۵ بار هم به مسابقات تیم ملی دعوت شدم.
درخشش در بدمینتون
چندین مقام کشوری در این رشته دارم که از جمله آن ها طلای سال۹۲ است . در مسابقات استانی هم که بیشتر رتبه اول را به دست آورده ام. یک بار برای مسابقات مالزی انتخاب شدم که البته کلا کنسل شد. برای مسابقات انچئون هم نتوانستم بروم، بالاخره امسال به مسابقات پاراآسیایی امارات دعوت شدم و تنها نماینده ایران بودم که در این مسابقات حضور یافت. به دلیل آسیبی که در مسابقات دیدم توانستم مقام پنجم را کسب کنم.
او درباره آسیبی که دراین مسابقات دیده بود، توضیح داد: در این مسابقات از ناحیه پا دچار آسیب شدم زمانی که از این مسابقات آمده ام هیچ حمایتی از من نشد و من فقط از بیمه عادی ورزشی که داشتم استفاده کردم. زمانی که در تهران بودم فدراسیون پیشنهاد داد برای انجام روند درمانی در پایتخت بمانم اما من به دلیل دلتنگی برای خانواده ام نتوانستم بمانم، اگر در تهران بودم مطمئنم که هزینه را خودشان پرداخت می کردند و سریعتر بهبود می یافتم ولی من در بیرجند فقط دو ماه است که در نوبت آزمایشگاه مانده ام و بعد از گرفتن ام آر آی تازه حالا جواب آزمایش را گرفته ام و قرار است بعد از ۲ ماه و نیم دکتر بروم تا تجویز کند که بایدچه کاری انجام دهم، به همین دلیل تمرین هم نداشتم.
مسئولان اداره کل حمایت نکردند
او گفت : هیئت جانبازان و معلولان استان و هیئت بدمینتون از من حمایت هایی در زمینه اعزام و خرید وسایل داشته اند ولی اداره کل تاکنون حمایتی نداشته و حتی در اعزام مسابقات کشوری با اینکه اطلاع داشتند قدمی برنداشتند. در حالیکه معلولان خیلی بیشتر نیاز به حمایت و تشویق شدن دارند.
این ورزشکار ادامه داد: دیداری با مدیرکل ورزش و جوانان داشتیم که بیشتر موضوع درباره فضیلت و تشویق داشتن حجاب در مسابقات بود و قرار شد جلسه ای مختص برای بانوانی که به مسابقات بین المللی داشتند برگزار کنند، حتی قول دادند سالنی در اختیار ما گذاشته شود تا بتوانیم به راحتی به تمرینات خود برسیم که هنوز هیچ خبری نشده است. شاید هم کوتاهی از ما بوده که پیگیری نکرده ایم.
اما خانواده اش به طور کامل او را حمایت کرده اند و می گوید: از همان کودکی پدر و مادرم مرا تشویق می کردند و اکنون هم که همسرم همراه من است و هیچ موقع د راین زمینه مشکلی نداشته ام.
او از بازخوردهایی که از جامعه می گیرد هم گفت: «بازخوردها متفاوت است . برخی به نقاط قوت و برخی هم به نقاط ضعفم بیشتر توجه می کنند ولی از آنجایی که والدینم من را از همان دوران کودکی مستقل بار آوردند حرف های دیگران برایم اصلا مهم نیست چون هیچ گاه احساس نکردم که یک دست ندارم بلکه همیشه تمام کارهایم را خودم انجام دادم و همیشه در جامعه حضور داشتم.»
محدودیت ساعت تمرین
از او درباره مشکلاتش پرسیدم که در جواب گفت: یکی از اصلی ترین مشکلاتی که دارم ساعت محدود برای تمرین است من در طول هفته فقط می توانم سه ساعت تمرین کنم و این برای مبارزه با افرادی که روزی حداقل ۵ ساعت تمرین دارند کم است ، واقعا کم میاورم، ارتقای سطح با این شرایط شدنی نیست . در خواستم این است که حداقل در یکی از سالن ها، محیطی را برای تمرین من اختصاص دهند تا بتوانم روزانه تمرین های مناسبی داشته باشم. همچنین از نظر مربی حرفه ای در سطح کشوری هم تامین نیستم و در استان محدودیت داریم..او درباره برنامه آینده و اهدافش توضیح داد: اگر اوضاع آسیب دیدگیم خوب باشد دوباره بدمینتون را ادامه خواهم داد و در کنار آن علاقه به تیراندازی هم دارم وشاید این رشته را هم به صورت حرفه ای ادامه دهم چون از نظر سنی محدودیت ندارد و درزمان بارداری هم مشکلی ایجاد نمی شود. این امکان برایم مهم است چون من در زمان بارداریم نتوانستم بدمینتون را ادامه دهم.
به علاوه در رشته تدریس فقه ادامه تحصیل می دهم و قصد دارم معادل فوق لیسانس را هم بگیرم.
رضوان ناصری گل به جوانان توصیه کرد: اهداف بزرگ داشته باشند و خودشان را محدود نکنند شاید در ابتدا یک آرزوی ناممکن به نظر برسد ولی بعد از تلاش های مستمر حتما به آن خواهند رسید. باید برای تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند.