اعجوبه هایی هستیم ما و اگر به جایی برنخورد می گویم، عتیقه هایی هستیم بعضی ماها که تا هستیم و در کنار همیم دوریم و دوری می گزینیم و گاه پنجه در رخ هم می کشیم. عصبانیت که افزون شود مشت و لگد هم به کمک می آید این بیماری را. گویی همه ددان و درنده خوها در ما به تظاهر می رسند و جنگ جهانی برپا می کنند اما همین که طرف می میرد، همه گذشته را فراموش می کنیم و برادر می شویم برای همویی که دشمن خونی بودیم.
این البته خوب است، باید گذشت و دل را شست از کینه ها تا حتی چشم ها به باران بنشیند در عزا. باید هم سوگ شد با صاحب عزا.
این ستودنی است اما این خلق ستودنی را باید در زندگی ، به عمل ارتقا داد و تا هستیم و هستند، برادر باشیم و غمخوار هم. تا هستیم دست یاری ما به سوی هم دراز باشد و چشمان مان بخندد در نگاه هم نه اینکه بگرید به تنهایی. مثل آن برادری که تمام عمر با برادر چون کارد و خیار بودند و پاسگاه ها از پرونده شان خسته، اما وقتی یکی شان مرد آنکه زنده مانده بود با همان مشت های بی تاب بر سر و سینه چنان می کوفت که همه را به تعجب وامی داشت و می گفتند کاش یک در صد این احساس را زمانی که زنده بود خرج هم می کردید اما… این را نمی دانم می شود ذیل عنوان« مرده پرستی» تعریف کرد یا خیر اما به این مفهوم ، تنه می زند.
مفهومی که در ورژنی دیگر باز دارد رخ می نماید آنچنان که زندگی و زندگان را به نفع مردگان، به حاشیه می راند . دیگر کلام مرحوم، حکم روایت واجب الاطبا می گیرد که حتما باید به انجام برسد حال آنکه کلام نغز زندگان را به هیچ می انگاریم و تره هم برای شان خرد نمی کنیم حال انکه زندگی با زندگان جریان می یابد و ما باید که بر اساس منطق زندگی، به تعامل برخیزیم و با حفظ حرمت درگذشتگان به اهالی امروز توجه کنیم.
باید به درک متقابل برسیم نه که به انتظار بمانیم تا یکی بمیرد و به درک انفرادی برسیم حرمت را آن هم فقط برای مردگان. زندگان را باید قدر دانست، مرده پرستی ما را از زندگی دور می کند. حال آنکه تکلیف ما را به حیات نوشته اند. حیاتی که باید طیبه باشد ، بوستان شجره های طیبه، پر از میوه ها ی جان فزا که انسان را شیرین کام کند. ادب دینی و فرهنگ ملی هم ما را به زندگی خواهی و سلام جویی می خواند تا هر روز بهتر از روز پیش زندگی کنیم. چنین که شد خواهیم توانست جامعه را در روز های بهتر تجربه کنیم. پس مردگان را از حد پرستش ، در جایگاه احترام بنشانیم و زندگی و زندگان را چنان بستاییم که خوشکامی پدید آید و حلاوت ، روزی همگان شود. ان شاءا….