استان خراسان جنوبی آب و هوایی خشک و بیابانی دارد و میزان بارش نزولات آسمانی اش بسیار پایین تراز نرم و استاندارد لازم است، خاک اش به مانند جلگه خوزستان حاصلخیز نیست و رطوبت هوایش بسیار اندک، طبیعی است که با توجه به این شرایط نه چندان مطلوب آب و خاک اش نمی توان انتظار دیدن دشت هایی سرسبز و باغاتی زیبا و پر محصول و کوه هایی پر از درخت و جویبارهایی همیشه جوشان و خروشان داشت.
متاسفانه با توجه به کمبود شدید منابع آبی و شور و تلخ بودن آب مزروعی و سرعت بالای تبخیر آب و نامرغوب بودن جنس و فرمولاسیون نه چندان مطلوب مواد معدنی خاک نمی توان هر محصولی را در آن کاشت و به عمل آورد خصوصا محصولاتی که نیاز به آب فراوان و مرغوبیت خاک دارند.
چنین به نظر می رسد که کاشت محصولی چون چغندر قند که نیازمند به آب فراوان و کود و مرغوبیت زیاد خاک کشاورزی دارد نه تنها منطقی نیست بلکه باتوجه به ترویج سیستم کشاورزی سنتی در منطقه عامل نابودی همین میزان آب محدودکشاورزی نیز می شود.
نقش دانشگاه و فرهیختگان و متخصصین کشاورزی در نجات استان و تبدیل اش به قطب نوعی کشاورزی مکانیزه و علمی بسیار حیاتی و مهم است.
باید از تمام داشته های استان استفاده کرد آن هم نه در حد حرف، شعار و برنامه کاغذی، نیاز به سرمایه گذاری از اولین قدم های نجات استان از بندهای روشهای سنتی است، اما سرمایه گذار باید ریسک سرمایه گذاری اش به حداقل برسد و زیرساخت های لازم را نیز در اختیار داشته باشد، ابزارآلات، ماشین ها و سیستم های پیشرفته را دراختیار داشته باشد، تسهیلات بانکی برایش فراهم آید و دیوانسالاری اداری رابه حداقل رساند.
زمین های کشاورزی را یکپارچه کرد تا از خرده مالکی رها شده و ارزش سرمایه گذاری را داشته باشد ، با قطعات یک یا حداکثری دو هکتاری نمی توان در حیطه کشاورزی کاری کرد و بایدشاهد چرخه معیوب چند سده ای آن باشیم. صدها سال است که در این استان درختان و درختچه هایی چون عناب و زرشک و گیاه چند ساله پیازی چون زعفران کاشت می شود و محصولات با کیفیتی را نیز تولید می کنند، محصولاتی که متاسفانه در چرخه ای سنتی همچنان باکمترین سودآورده به بازار عرضه می شود. جای سوالی بزرگ باقی می ماند مبنی بر اینکه چگونه است که در گذر این همه سال هنوز کار علمی وریشه ای در زمینه فراوری نکردن این محصولات که می تواند زمینه رشد اقتصادی و دگرگونی معیشتی مردم را فراهم آورد انجام نپذیرفته؟!! چرا هنوز زعفران این خطه با آن کیفیت بی نظیر برندسازی نشده و تنها باتبدیل به بسته بندی صادر می شود تا بعد بنام و برند کشور اسپانیا به تمام دنیا فروخته شود!!
فراوری عناب، زعفران و زرشک پس ازاین همه سال اهمال و بی برنامگی نیاز به باز آفرینی علمی و برندسازی و حضور بخش خصوصی دارد تا از این داشته ها که تولید منحصر به فرداین دیارند استفاده بهینه شود و ازخام فروشی و تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری بعمل آید. باید اولویت را به کشت گیاهانی داد که توان مقاومت در برابر کم آبی را داشته و از درختان مثمر و غیر مثمری برای کمربند سبز در اطراف شهرها استفاده کردکه با اقلیم ناسازگار منطقه سازگاری کند که متاسفانه هیچ اقدام قابل عرضه ای درطول دهه های متمادی انجام نپذیرفته، نمی توان و نباید در برابر خشم طبیعت این دیار کوتاه آمد وشکست راپذیرفت باید طرحی نو درانداخت و گردنکشی طبیعت را به پایان رساند.