شناسنامه ات کجاست، حواست هست؟ تا فردای انتخاب، تا روز بزرگ دوگام بیش نمانده است. همین امروز باید شناسنامه ها را حاضر کنیم و لحظه بشماریم برای صبحی که ایران برای دیدار ما، لحظه می شمارد. باور کن، ایران، منتظر ماست چه فردا را امروز باید با رای ساخت. هر رای، یک خشت است برای بنای رفیعی که به نام ایران باید قد کشد و در چشم جهانیان بنشیند. رای هایی که با اندیشه، رقم می خورد. فکر می کنم همه ما به این توجه داریم که کشور را نه افراد که افراد با برنامه می سازند پس به گاه انتخاب، فراتر از خود افراد، باید به برنامه ها توجه کرد. البته برنامه را با قامت و توان نامزدها هم سنجید و رای داد. واقعیت را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده ایم که مملکت را با شعار نمی شود ساخت. با وعده نمی توان اداره کرد، با نظریه های فضایی نمی توان به توسعه فکر کرد. برنامه ها باید امکان تحقق در زمین را داشته باشد و الا مثل نقش بر ایوان خواهد بود که ثمری ندارد. در ایام تبلیغات، معمولا، افراد شعار های زیبا فراوان می دهند، چهره خندان تر هم نشان می دهند، قول هایی می دهند که قند در دل مردم، آب می کند اما…..فردا، از آن همه وعده زیبا و قول های خوشایند ، جز حسرت بر دل مردم نمی ماند. این را بارها تجربه کرده ایم و فکر می کنم وقت « سنجیده انتخاب کردن» رسیده است. وقت آن شده است که واقعیت ها را نه در شعارها که در کارنامه ها یافت. حقیقت ها را نه در نظریه ها که در عمل افراد به تماشا نشست. به دیگر عبارت باید باید منتقدانه رای داد، نه به معنایی که در برخی اذهان نشسته که نقد را برابر تخریب معنا می کنند بلکه به این معنا که عیار بسنجند آدم ها را و برنامه ها را و سپس رای دهند. رایی که فردا را بسازد. در حوزه شورای شهر، شورای اسلامی شهر، نیز همین کار را باید کرد. منتهی، در اشل شورای شهر،. در تراز نماینده برتر برای شهر، نمایندگانی که شهر را بشناسند و نگاهی تخصص محور به شهر و سازه هایش داشته باشند. من معتقدم که خشت و سیمان و آهنی که شهر را می سازد و حتی کارگرانی که در نقشه های مهندسی، بناها را پدید می آورند هم سیاسی نیستند پس چرا باید به سمتی برویم که جمع آوپری زباله ها هم سیاسی شود؟ چرا باید کاری کنیم که اجتماعی ترین و شهری ترین نهاد قانونی هم رنگ و بوی سیاست بازی های رایج بگیرد؟ شهر، این موجود زنده به اکسیر حیات نیاز دارد که در اندیشه و تخصص زنان و مردان بزرگ متجلی می شود نه در نسخه های سیاسی. به زندگی. هم که نگاه کنیم می بینیم کسی به سیاست کار ندارد بلکه وقتی به سراغ پزشک می رود بی آنکه از گرایش و حزب و حتی مذهب پزشسک بپرسد، از توان و مهارت پزشکی او پرس و جو می کند و چون می خواهد جان خود را در اختیار او بگذارد پس به مهارت سلامت سازی و سلامت بانی او توجه می کند و نه چیز دیگر. در حوزه شهری هم باید به توانمندان و متخصصان حوزه های مورد نیاز شرای شهر باید توجه کرد و بر اساس ملاک های علمی و تخصثی و واقعی افراد را برگزید نه در تراز سیاست که در کشور دیده ایم هرگاه شوراها گرفتار سیاست بازی شده اند، شهر و شهروندان متضرر شده اند. بیایید این بار ، هوشمندانه تر انتخاب کنیم تا شهر بهتر و کشور پیشرفته تری داشته باشیم. یادمان باشد که تا جمعه بیشتر وقت نداریم برای انتخاب. مبادا دیر شود……