بیشک یکی از دلایل مهم تاخیر در ازدواج در جوانان امروز ارتباط آزادانه با جنس مخالف است. این ارتباط موجب میشود که بخشی از نیازهای آنها برطرف شده و از میل آنها به ازدواج کاسته شود. همچنین محافظه کار شدن نسبت به ازدواج، شکلگیری تصورات منفی از ازدواج و جایگزینی این روابط به جای ازدواج -به عنوان مثال در ازدواج سفید- به لحاظ ریسک پذیری کمتر روی دیگر این ماجراست که نمیتوان از آن غافل شد.
از دلایل دیگری که باعث تاخیر در ازدواج شده و در جامعه فعلی ما بسیار فراگیر است میتوان به بیکاری اشاره کرد. افراد بیکار فاقد اعتماد به نفس و پشتوانه مالی هستند و ترجیح میدهند فرد دیگری را درگیر شرایط بد اقتصادی خود نکنند و باعث بلاتکلیفی او نشوند.
از عواملی که موجب وحشت جوانان از ازدواج میشود میتوان به رسم و رسومات غلط، سختگیریهای بی مورد و پررنگ شدن موضوع تجملات در ازدواج اشاره کرد. مهریههای بالا، جهیزیههای گران قیمت و غیرضروری، مراسم عروسی تجملاتی و به طور کلی لای منگنه قرار دادن دختر و پسر شروع زندگی مشترک را به حدی برای آنان سخت میکند که ترجیح میدهند تا جایی که میتوانند ازدواجشان را به تاخیر بیندازند.
با زیاد شدن سن ازدواج در جامعه و به دنبال آن سیاستهای غلط که از اواخر دهه شصت آغاز شده، میل به فرزندآوری در زنان کاهش یافته و زوجها به تک فرزندی یا داشتن دو فرزند اکتفا کردهاند. موضوعی که باعث شده نگرانی برای پیر شدن جمعیت ایران تا پنجاه سال آینده افزایش یابد.
البته در این بین نباید از آسیبهای تک فرزندی بودن بر جامعه به سادگی عبور کرد. موضوعی که در دین اسلام بسیار بر آن تاکید شده و حتی با تک فرزندی مخالفت نیز شده چرا که یکی از دلایل اصلی ذکر شده در ازدواج در قرآن کریم تکثیر نسل عنوان شده است.در خانوادههایی که صاحب یک فرزند هستند به خواستهها و مطالبات فرزند بسیار توجه شده و سعی در برآورده کردن خواستههای نامعقول فرزند نیز میشود. حمایت همیشگی والدین از فرزند و توجه به او باعث میشود که وی در جامعه قدرت مقابله با مشکلات را از دست بدهد و نتواند بعد از هر شکستی به مسیر خود ادامه دهد. بچههایی که خواهر و برادر ندارند نمیتوانند بسیاری از مهارتهای اجتماعی شدن را بیاموزند، آنها مجبور هستند که دوران کودکی خود را در خانه، نه در کنار هم سن و سالان خود که در کنار بزرگسالان طی کنند.
به همین دلیل آنها کودکی و نوجوانی خوبی را تجربه نخواهند کرد و یک باره به بلوغ زودرس خواهند رسید. همچنین در چنین بچههایی میل به انزوا، افسردگی، فرار از ارتباط برقرار کردن با همسالان و پناه آوردن به تنهایی بیشتر است.
در خانوادههای دارای یک فرزند میزان علاقه و ارتباط والدین با فرزند در حد افراط یا تفریط قرار دارد. در این خانوادهها یا وابستگی به فرزند در حد بسیار افراطی خیلی بالا است یا اینکه بنا به شغل خود برای برآوردن نیازهای وی، بسیار پایین است. زیاد شدن خانوادههای تک فرزندی سبب از بین رفتن خاله، دایی، عمه و عمو برای نسلهای بعدی میشود و همین باعث انزوای بیشتر و کمرنگ شدن نقش خانواده در روابط حاکم بر جامعه خواهد شد.
به دنیا آمدن فرزندان دارای معلولیت و عقب افتادگی یکی از خطرات جدی ازدواج دیرهنگام است. بهترین سن برای فرزندآوری در بانوان ۱۸ تا ۲۵ سال است. این در حالی است که امروزه ازدواجها در سنین ۳۰ تا ۳۵ سالگی اتفاق میافتد. ناباروری را همان طور که از معنی آن پیداست با صرف هزینههایی میتوان درمان کرد اما نازایی که به معنی عدم توانایی در باردار شدن است، غیرقابل درمان است.