مسئله تحلیل و درک درست از شرایط، خیلی مهم است. اگر بتوانیم به این مهم برسیم می توانیم هم خود و رفتار خود را مدیریت کنیم و هم در تدبیر امور به دیگران کمک کنیم. می توانیم به فهم متقابل و تعامل برسیم و امور را به سامان رسانیم. اجازه بدهید به خانه و کانون خانواده برگردیم و در قالب مثال ضرورت درک و تحلیل مسائل را با هم بررسی کنیم؛ پیرمرد، شنوایی اش پایین بود. یک چیز می گفتی، چیز دیگر برداشت می کرد و متناسب با آن هم داوری می کرد که البته بیشترش هم منفی بود.
آن را ملاک عمل متقابل هم قرار می داد. هر چه هم تلاش می شد که به او بفهمانند که مسئله آن طور نیست که او فکر می کند نمی پذیرفت و می گفت: شما هنوز بچه اید. خیلی بچه تر از آنکه بتوانید مرا بپیچانید. من حرف نزنید هم می فهمم در نهادتان چه می گذرد.
بنده خدا پیرمرد به دلیل ضعف شنوایی به حساسیت و بدبینی دچار شده بود و هم خود اذیت می شد و هم دیگران را می آزرد.
گاه بچه ها و عروس و دامادهایش را هم با دلخوری به خانه می فرستاد و اشک نوه هایش را هم در می آورد. مانده بودند چه کنند با این وضعیت. نمی توانستند او را دکتر هم ببرند. قبول نداشت فقر شنوایی اش را.قبول نداشت که دیگران دوستش دارند.
قبول نمی کرد خیلی چیزها را و این « قبول نکردن» داشت هر روز بیشتر و اوضاع، بغرنج تر می شد. تا اینکه……. یکی از نوه هایش دوست پزشک خود را به خانه آورد و غیر مستقیم پدر بزرگ را به حرف کشید. چه رفت و چه گذشت تا پدر بزرگ پذیرفت شنوایی اش پایین است و باید از سمعک استفاده کند بماند، چندان مهم نیست.
مهم این است که بالاخره سمعک گذاشت و الان به خوبی می شنود و در می یابد خنده کودکانه نوه هایش برای تمسخر او نیست بلکه تفریح و بازی کودکانه شان است. فهمید، کسی سخنی از او پنهان نمی کند و این او بود که توان شنیدن نداشت.
فهمید هنوز برای همه عزیز است و خیلی چیز های دیگر… حالا اما دارد وجدان درد می گیرد به خاطر قضاوت های نادرست پیشین اما بچه ها سعی می کنند او را از کوچه عذاب وجدان به میدان بهشتی آسودگی خاطر برسانند، پدر است آخر و احترامش واجب، نباید در خودش بشکند. باید همیشه بزرگ بماند.
خدا کند همه پدرها عزیز و بزرگ باشند و حرمت شان روز افزون شود. این هم سبک زندگی اسلامی و ملی ماست که بزرگان را احترام باید کرد. این احترام گذاشتن هم همه را بزرگ می کند حتی کودکان را به همه امید می دهد حتی کسانی که با کهن سالی ده ها سال فاصله دارند و… خب این نتیجه درک درست از شرایط است که چون پیش آید امور هم خوشایند خواهد شد. این مثال در همه حوزه ها جاری است. پس تأمل کنیم.