۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ خورشیدی، در تقویم ملت بزرگ ایران روزی فراموش ناشدنی است. روزی که مردم ایران در برابر استعمار پیر ایستادند تا دست انگلیس را از تاراج نفت ایران کوتاه کنند. این اتفاق سرآغاز اتفاقات نامیمونی بود که از آن روز به بعد کلید خورد، تا ملت ایران نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان دیپلماسی تحریم تجربه کنند. نقشی را که انگلیس آن روزها اجرا کرد تنها پرده آغازین تئاتری بود که با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران و شکست نقشه های غرب برای تسلط بر منابع کشورمان، بر روی صحنه رفت و روی دیگر سکه ای را نشان داد که تا بهمن ۵۷ به سبب هم پیاله بودن شاه با غرب، هیچگاه نمایش داده نشده بود. پس از پیروزی انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده در تهران و دستگیری جاسوسان سفارت، دولت کارتر که چند ماهی از ریاست جمهوری اش باقی نمانده بود، در اقدامی تلافی جویانه، دارایی های ایران را در بانک های آمریکایی بلوکه کرد تا شاید با استفاده از اهرم فشار بر دولت نوپای جمهوری اسلامی، بتواند با آزادی گروگان ها یک بار دیگر بر کرسی ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه زند.گروگان ها در دولت بعد و پس از توافق الجزایر آزاد شدند، اما با آزادی گروگان ها باز هم شرایط به حالت اول باز نگشت و تحریم های اجرا شده در دولت های بعد و به بهانه های واهی تمدید شد. در دوره کلینتون و در قالب طرحی که از سوی سناتور داماتو ارائه شده بود، شرکت های نفتی آمریکا از سرمایه گذاری در پروژه های نفت وگاز ایران منع شده بودند و برای تخطی کنندگان از این قانون، مجازات های سنگینی در نظر گرفته بودند. جرج واکر بوش به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر و متهم نمودن ایران به حمایت از تروریسم، با قرار دادن ایران به همراه دو کشور دیگر در محور شرارت، شیب تحریم ها را تند تر کرد. باراک اوباما که عده ای او را بدلیل انتسابش به حزب دموکرات معتدل تر می انگاشتند با تحریم نفت و بانک مرکزی ایران،دور جدیدی از تحریم ها را با توجیه نظامی بودن برنامه هسته ای ایران _ PMD_ آغاز کرد. تمدید و تشدید تحریم های ایران در آغاز بکار هر کدام از روسای جمهور ایالات متحده، سبب شد تا حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) با طرح موضوع اقتصاد مقاومتی ، مردم و مسئولان را نسبت به ابعاد اقتصادی جنگ نرم نظام سلطه علیه انقلاب و نظام اسلامی آگاه و هوشیار کنند. اما برای محقق شدن اقتصاد مقاومتی در بستر زمان مقدماتی لازم بود که رهبر معظم انقلاب با افق دیدی وسیع در طی یک دهه با قرار دادن سرمشق هایی در شروع هر سال تلاش کردند تا زیرساخت های تحقق اقتصاد مقاومتی را به مردم و مسئولین بشناسانند. اصلاح الگوی مصرف نخستین گام در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی است. الگوی مصرف در یک جامعه دارای ابعاد گوناگون است و از گستردگی بسیار در معنا برخوردار است و اصلاح الگوی مصرف موضوعی است که باید برای رسیدن به مدلی معقول و پسندیده، جهت دست یابی به آن، همه جنبههای مثبت و منفی مصرف مورد توجه قرار گیرد. الگوی مصرف در دو بخش مصارف مادی مثل مصرف آب، نفت، بنزین، خوراکی ها و… و مصارف معنوی مانند اتلاف عمر، خوشگذرانی و … قابل بررسی است. مصارف معنوی اغلب در زمره موارد فردی دسته بندی می شوند و این مصارف به روحیات، خلقیات ونگاه هر فرد به زندگی و اجتماع وابسته است. رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در دهه اخیر با نامگذاری هدف دار در آغاز هر سال، کوشیده اند تا با تغییر نگرش مردم نسبت به وضعیت کشور و سیتماتیک کردن فعالیت های مسئولین بر اساس الگویی خاص و تعریف شده، به مرور زمان الگوی مصرف آنها را چه در مصارف مادی و چه در مصارف معنوی اصلاح نمایند. نامگذاری هرسال با شعاری که برگرفته از اعتقادات مردم است و دارای پشتوانه مذهبی نیز می باشد، باعث شد تا حرکت هایی جهادی در عرصه های اقتصادی با رویکرد وجدان کار و انضباط اقتصادی وعرصه های اجتماعی با رویکرد وجدان کاری وانضباط اجتماعی ،کلید بخورد. پس از گذر سال ها اینک با کنار هم قرار دادن این نامها و پیامها در قالب شیبی از پیش طراحی شده از سوی بالاترین مقام کشور برای این برنامه مدون، به روشنی درمی یابیم نقشه راهی که سالیان پیش ترسیم شده است امروزه با نام اقتصاد مقاومتی شناخته می شود. براستی اگر جامعه آن روز به آرامی و گام به گام با اصطلاحاتی مانند وجدان کار، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی و… آشنا نمی شد اینک درک و قبول مفاهیم پر مغزی همچون اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی سخت نبود؟