امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد-mohammadraeifard@yahoo.com
درجهانی که در آن هر لحظه اش کشفی است و اختراعی ونظریه پردازی و مدیریتهای علمی که خود هنری است بدیع و حیاتی، ما هنوز داریم آب درهاون می کوبیم واز واقعیات دنیایی که درآن زندگی میکنیم فرسنگ ها فاصله داریم، هنوز میخواهیم کار را با نصیحت و کنفرانس خبری و مصاحبه های رادیوتلویزیونی ختم بخیر کنیم و با کلمات ، معجزه تولید در بخش صنعت را تحقق بخشیم. ساختار صنعت در استان خراسان جنوبی تقریبا آنقدر تضادهای ماهوی دارد که شاید با این محتوا هیچگاه سامانی نگیرد. این که بدون پیش نیازها و نیازهای استان به هر صنعتی پروانه ساخت وبهره برداری داده شود و درآن از شیشه سازی، ساخت پت تا صابون سازی و ماکارونی و قند شکنی و…دیده شود نتیجه اش میشود آنی که با آن دست به گریبانیم، به نظر میرسد تا شرایط اقلیمی و فرهنگی استان و زیرساختهای آن تبیین و شناخته نشود و سامانی برآن مترتب نگردد همین چند کارخانه باقی مانده نیز در درازمدت عطای کار و تولید را به لقایش خواهند بخشید.
شک نکنید که تزریق میلیاردها تومان جهت کمک به کارخانجات و کارگاههای کوچک به دلیل همان نبود بستر لازم برای فروش تولیدات فقط مسکنی است برای کاهش درد و در آینده ای نه چندان دور مشکل ودرد آغاز خواهدشد. پارک علم و فن آوری استان اصولا وجود و حضور خارجی دارد؟ اگر پاسخ منفی است چرا تاکنون اقدام به احداث آن نشده است؟! اگر هم پاسخ مثبت است چرا هیچ خبری ازآن به بیرون درز نمیکند و اصولا ارتباطش باصنعت استان چیست و چه راهکارهایی را از آن استنتاج کرده ایم؟
محصولات بومی و فاخر استان همچون زعفران و زرشک و عناب آیا تاکنون به عنوان خوشه صنعتی گزینش شده اند؟ اصولا میدانیم نقش و جایگاه خوشه های صنعتی در اقتصاد امروزچیست؟
آیا تاکنون کارگروهی به آمایش دقیق و علمی داده های آماری صنعت استان پرداخته است؟دنیای امروز جهان داده های آماری است که برمبنای واقعیات برنامه ریزی های کوتاه، متوسط و بلندمدت میشود. یکی از مسئولین بزرگوار چندی پیش در نشست مطبوعاتی فرموده بودند که مردم استان بجای سپرده گذاری دربانک ها سرمایه گذاری در صنعت کنند!!!
این سخن کاملا درست بیان شده،امابدون مطالعه در چندوچون شرایط استان! مهمترین عامل در سرمایه گذاری بومی ایجاد حس اعتماد درمردم و سوددهی سرمایه آنان است،حتی مردم کم سوادنیز برای سرمایه گذاری هایشان باحساب دو دوتا چهارتا در آن ورود میکنند، وقتی شرایط شهرکهای صنعتی و تولید و مشکلات عدیده بانکی کارخانجات را به عینه میبینند چگونه میتوان ازآنان خواست که از سپرده گذاری در بانکها دست بکشند؟!
وقتی ادارات و مردم استان هنوز آنقدر به محصولات تولیدی استاندارد استانشان اعتماد و اعتقاد ندارند که آنرا در سبد خریدهایشان قرار دهند پرواضح است که بازاریابی تولیدات استان به بن بست میخورد و انبارها دپومیشوند و بعد نوبت به سلاخی بانک ها میرسد. هیچگاه دراین سالهای پس ازتقسیم استان ندیدیم نشستهای تخصصی مسئولین با صنعتگران و آسیب شناسی صنعت موجود استان را، فقط نشستهای خبری و آمارهای غیرواقعی، یک برنامه روتین و روزمره که ۱۳سال است سریال آن ادامه دارد، مسئولین ازپذیرش واقعیات خوف دارند و همواره فرار رو به جلو دارند.
شالوده استان درست ریخته نشد و همچنان با تعصبهایی گاه کورکورانه و کودکانه بر روند اجرای آن پای فشرده میشود.
درد استان همانگونه که بارها گفته شده مدیریت قوی متمرکز و اندیشه محوراست تا خلا های مدیریتی پرنشوند و مردم هم در حاشیه قرارداده شوند باور کنید و باور کنیم که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد،و باید به این عقب ماندگی تاریخی استان تن دردهیم…