انقلابِ خواستن و برخاستن!
امروز خراسان جنوبی – زنگویی
zangoei@birjandtoday.ir
نمی شود، بعد از چهل و دو سال ایستاد و از زاویه امروز به دیروز نگریست و به طلبکاری از انقلاب پرداخت و از چرایی نهضت پرسید. هر چیز را باید در ظرف زمانی خود مورد مطالعه قرار داد و دید که در هنگامه های مختلف، بهترین تصمیم چیست. مطمئنم که اگر انقلاب را در ظرف زمانی خود بررسی و متناسب با داده های متقن آن روز، تحلیل کنیم، بسیاری از پرسندگانِ امروز، در جایگاه جواب دهندگان قرار می گیرند و در شرایطی مشابه، همان تصمیمی را می گیرند که نسل انقلاب گرفت. ظریف نکته ای را که باید به یاد آورد این است که “انقلاب نمی کنند. انقلاب می شود” اگر انقلاب، شدنی بود باید گروه های مسلح و غیر مسلحی که سال ها با رژیم، تفنگ در تفنگ می شدند و به زبان مشترک، سخن می کردند، خیلی وقت پیشتر ها، به پیروزی رسیده بودند. اما نرسیدند چون انقلاب، یک حرکت طبیعی است. با کورتاژ و کودتا می توان حکومتی را برانداخت اما انقلاب را نمی توان به پیروزی رساند. انقلاب در بستری طبیعی و پس از رسیدن به رشدِ طبیعی، به پیروزی می رسد. البته در این مسیر طبیعی، رهبری، جایگاهی ویژه دارد و امام خمینی(ره) با دکترینِ تکلیف محوری، مردم را چنان به صحنه آوردند که نتیجه طبیعی، در بستری طبیعی و در زمانی- شاید- کوتاهتر به نتیجه رسید. مردم هم وقتی دیدند امام تمام قد برخاسته است و خواسته ای هم جز احیای امر معصومین و تحقق عزت و حرمت ایرانی ندارد، پای کار آمدند و الا ستم شاه سابقه ای طولانی داشت و مخالفت و مبارزه با رژیم هم کم سابقه نبود. اتفاقا فراوان بودند گروه های مبارز و حتی مسلحی که با جهان بینی های متفاوت علیه شاه، یک نظر شده بودند اما نظر مردم زمانی به رفتن شاه قطعیت یافت که امام به عنوان مرجعیت اعلای دینی، بدان حکم کرد. مردم دیدند که امام در این نظر هیچ گاه خود را نمی بیند و منفعتی برای خود فهرست نکرده بلکه آنچه می گوید را خود پیشتر به عنوان تکلیفی دینی به انجام رسانده است. دیدند مردم که خمینی جز خدا نمی خواهد و جز سعادت خلق نمی جوید پس همدست شدند تا داستان ایران را جور دیگری بنویسند. دفتر این مشق اما خیابان بود و جوهری از جنس خون و کلماتی که در جان آدم ها به شهادت شکوفا می شد. هر شهیدی که به خون می نشست، هزار تن برمی خاستند و چنین بود که انقلاب پیروز شد. کسی که امروز می خواهد از چرایی انقلاب بپرسد باید دیروز را خوب خوانده باشد و باور مردم را زیسته باشد و الا اگر در جوابش هزاران کتاب هم به تحلیل بنویسند باز سر خانه اول خواهد ماند که چرا انقلاب کردید؟