سرمقاله

تابلوهای مارا
چند می خرید …!!!
امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
حراج تابلوها درتهران، ۱۲میلیارد تومان برای خرید یک تابلو، بغیر از تابلوهای خریداری شده میلیاردی دیگر، این است چهره کریه واقعیت جامعه ای که پر از تضاد است، پر از دردهایی است که هیچ مسکنی آرامش نمی کند، پر از باورهایی که بر بوم این نقاشی ها دود شدند، خرید تابلو آن هم با این قیمت های نجومی در شرایط عادی کشور نه این‌که نقدی برآن جاری نیست بلکه نشان از سلامت و ثروت مندی یک کشور است، اما کجای جامعه ما از آن بوی ثروت عامه به مشام می رسد، کجای جامعه ما مهره هایش در جای خود چیده شده اند؟ لطفا آدرسش را به عوامی که گاه در تخیلات شان برای خود جایگاهی متصورند، بدهید …!!!
با کدامین منطق عدالت اجتماعی می توان چنین خرید تابلویی را حلاجی و توجیه کرد؟ ۱۲ میلیارد باید برود بر دیوار اتاقی یا سالنی در ویلاهای فوق لاکچری لواسانات و … بر میخی آویزان شود تا لبخند مونالیزا را تبدیل به قهقهه ای بی صدا و تلخ کند!
این تابلوها تمسخر تمامی شعارهایی است که برای آرامش و آسایش مردم دادیم، شعارهایی که نمی توان بر تابلوها و بوم های نقاشی نقش زد، چون رنگ هایش شُره می کنند و به بوم نمی چسبند….
ما هم تابلوهایی داریم که باید در یک حراج قیمت هایی هزاران میلیارد تومانی بر آن بگذاریم، تابلوهایی که نمی شود در جایی آویزانش کرد، رنگ ‌و روغنش خود مردم اند و بوم نقاشی اش به پهنه کشورمان، تابلوی اول متعلق است به متفرعنانی که در کمترین زمان و کمترین سواد به راحتی آب خوردن دکترا گرفتند و تا دلتان بخواهد در این جامعه فراوان اند …
تابلوی دوم، نوجوانان، جوانان و میان سالانی که تا کمر در سطل های زباله فرو رفته اند تا از دور ریختنی های مردم و در فضایی بسیار کریه و کثیف پولی در حد خوردن و زنده ماندن کسب کنند… تابلویی دیگر مربوط به کولبرانی است که جان می دهند تا جان ندهند از گرسنگی مردن،‌ ببینید صخره های مرگ را و سرمای استخوان سوز را،‌ ببینید مرگ کولبران کشورمان را…
تابلوی دیگر متعلق است به کارتن خواب ها، گور خواب ها و پشت بام خواب هایی که از فرط خوشی و لذت دنیوی دلبری می کنند برای زنده ماندن شان…
تابلوی بعد را شرم داریم که نشان دهیم اوج شناعت و له شدن کرامت کسانی که تن می فروشند تا زندگی کودکان شان را نفروشند…
تابلویی دیگر را عرضه می کنیم از گسست اجتماعی و گسل طبقاتی که در هیچ برهه تاریخی بدین شکل عمیق و متعفن نبوده…
و این تابلویی است که در آن ضابطه چون میخی گداخته در چشم عقل فرو رفته و رابطه چون مار غاشیه دهان گشوده است…
تا دلتان بخواهد در انبار وجدان مان از این دست تابلوها فراوان داریم ، از تابلوی اختلاس و پولشویی بگیر تا تابلوهای تولد آقازاده ها و یک بام و چند هوای اجرای قوانین و تابلوی انتخابات که از رئالیستی ترین تابلوهای موجود است، بسیاری ازتابلوها را نمی شود به نمایش گذاشت و برآن قیمت نهاد…اینجا تابلو حراج می کنیم…!!