سرمقاله

بودجه یک ساله ستاد بحران کشور ، طنزی تلخ…!!!
امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد
mohammadraeifard@yahoo.com
شاید ما به دلیل کم سوادی و بی سوادی سرمان از بودجه ریزی ها در نمی آید و نمی فهمیم که ستاد بحران کشور با ۱۳میلیارد و هفتصد میلیون تومان در سال ۱۴۰۰ چگونه این بودجه کلان و نجومی را میخواهد برای کشوری که نافش را با بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی بریده اند هزینه کند !!!
احتمالا این بودجه بسیار بسیار کمتر از تنخواه برخی سازمانها و نهادهایی است که نامی از آنان در بودجه بندی برده نشده است.
این روزها آنقدر که بر بودجه چهل گانه های نهادهای باصطلاح فرهنگی حرف و حدیث است بر سایر مجموعه هایی که شفاف سازی نشده اند و همچنان بودجه های کلان و بدون حساب و کتاب را دریافت می کنند تاکنون حساسیتی دیده نشده است و طبیعی هم هست که کسی در این وادی ها ورود نکند بنا به دلایل بسیار ، هر چند که بودجه ریزی نهادهای مذهبی و فرهنگی در شرایط به هم ریخته اقتصادی جای نقدهای بسیار جدی نیز دارد ، نقدهایی که معمولا بی پاسخ می ماند ، نقدهایی که بر خروجی این همه نهادهای فرهنگی و تاثیرشان بر رفتارهای اجتماعی و صعود فرهنگی در طی سالیان ممتد و دراز استوار بوده اما هیچ پاسخ یا آمار متقنی که مردم را به اقناعی عقلانی برساند داده نشده است..!!!
کشور ما متاسفانه در طول و عرض حغرافیایی بنا شده که دایم از سوی هجمه های طبیعی همچون سیل و غبار و زلزله و خشکسالی های منهدم کننده و در طول تاریخ دست به گریبان بوده است و همچنان درگیر است . ستاد بحران کشوری همچون ما به دلیل جدی گرفته نشدن بحران توسط مدیران اش ، عدم آموزش عمومی مردم خود دچار بحران است ، بحرانی که در زمان اتفاقات مرگبار و خانمان برانداز بیشتر خود را نمایان می کند .
برای ورود به بحران نیازمند مدیران قوی و مسلح به علم روز و چارتهای سازمانی مطلوب با کارایی بسیار بالا و فعال است که در طی سالها با آموزشهای مستمر و انبارهایی که تا سقف مملو از آخرین سیتمهای ماشینی نرم افزازی و سخت افزاری و برنامه های متقن و به روز شده لجستیکی است که در اسرع وقت و با نیروهای منسجم و آموزش دیده و قبل از مردم در هر مکانی آماده خدمت رسانی باشند …!!
با این بودجه ها حتی نمی توان حقوق پرسنل را در طول سال به دستشان رساند چه رسد به تهیه ابزار آلات به روز و پیشرفته ، بطور مثال برای خاموش کردن جنگلهایی که در آتش می سوزند حتی یک بالگرد که توان حمل تانکرهای آب برای خاموش کردن شعله های آتش در اختیار ستاد بحران کشور نیست و این مردم محلی هستند که خودشان با کمترین آموزش مسئولیت ستادهای بحران را به دوش می کشند ، در زمینه سیل و زلزله نیز همواره مردم بجای ستاد انجام وظیفه کرده اند ، ستاد بحران یعنی در طلایی ترین لحظاتی که انسانها به کمک و نجات نیاز دارند حاضر شود و کارایی خویش را در عمل به اثبات رساند نه اینکه پس از گذر از ساعتها و روزها صلانه صلانه سر و کله اش پیدا شود…!!!
بودجه صدا و سیما در سال ۱۴۰۰ ، یکصد و نود و یک برابر ستاد بحران کشور است ، فقط نمونه ای آوردیم تا بدانیم که اصولا در زمینه علم بودجه ریزی همانگونه که در مطلب بالا ذکر کردیم کم سواد و بی سوادیم و حتما سازمان برنامه و بودجه و نمایندگان مجلس بسیار و بسیار بیشتر از ما می فهمند…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*