امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / داشتم مثل هر روز در کوچه های مجازی گشتی می زدم که به این مطلب رسیدم. برایم عجیب آمد این پُست و گزاره هایش لذا نشستم به جستجو. با خود گفتم نکند این هم از پست هایی باشد که برخی برای سرکار گذاشتن مردم، می گذارند . مسئله ای که به یکی از آسیب های مهم دنیای مجازی تبدیل شده است. مسئله ای که اعتماد به مطالب را دارد به شدت کاهش می دهد. کم هم با مطالبی از این دست مواجه نشده ایم که به نام بزرگان – حتی- مطالبی می گذارند که روحش در آن دنیا بی خبر است و یا “شبه خبر” هایی می گذارند که بعد بررسی می فهمیم از اساس دروغ بوده است. این مطلب را که دیدم برای نیفتادن به دام این خطر، نشستم پشت سیستم و در گوگل به جستجو پرداختم تا به صحت و سقم مطلب پی ببرم بعد برای شما بازگو کنم. به هر حال هر کس امضایش را پای مطلبی می گذارد باید سلامت آن را هم تایید کند و مسئولیت آن را بپذیرد. بگذریم، دارد مقدمه از ذی المقدمه طولانی تر می شود! بله، در این مطلب با ۴ روستای عجیب آشنا می شویم که به خاطر همین ارزش خبری تعجب برانگیز بودن، میان ده ها مطلب، مرا نیز به تعجب واداشت؛ روستای نابینایان؛ این روستا که از توابع اسفراین است ، اکثریت افراد در این روستا مادرزادی نابینا به دنیا آمدهاند. اما نکته عجیب در این بین اینکه حیوانات اهلی نیز همانند گاو و گوسفند و حتی گربهها در این روستا نابینا به دنیا میآیند .
روستای بیزمان؛ روستای ایستا از توابع طالقان یکی از روستاهای ایران است؛ روستایی که در آن زمان ایستاده است. این روستا جایی است که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمیپذیرند و بدون آب لولهکشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و… زندگی میکنند.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی اهالی این روستا وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانههای آنان به کار نرفته است. آنان به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله میگیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه میدهند. حتی شایع است که میگویند اهالی این روستا شناسنامه ندارند و جزو جمعیت آماری ایران هم محسوب نمیشوند.
روستایی که به لاتین مینویسند؛ اما بدون شک عجیبترین روستای ایران روستای زرگر است. اهالی این روستا هم ایرانیاند هم اروپایی، مردم روستای «زرگر» زبان مادریشان «رومانو» است؛ داستان زبان رومانو بیشتر شبیه افسانه است. زرگریها خودشان هم دقیقا نمیدانند متعلق به کجای جهان هستند و چه شد که به ایران آمدند و شدند رومانوی کشاورز ایرانی که به زبان ترکی هم مسلط است، این مردم همهشان به زبان رومانو حرف میزنند و به لاتین مینویسند. لیلیپوت ایران؛ چهارمین روستا هم برای ما از همه آشناتر است؛ ماخونیک نام روستایی است از توابع بیرجند در استان خراسانجنوبی؛ این نقطه از ایران بهواسطه قدکوتاه بودن بیشتر ساکنانش به لیلی پوت ایران مشهور است. ماخونیک یکی از هفت روستای شگفتانگیز جهان است. روستای لیلیپوتی ایران شهرت و آوازهاش را از زنان و مردان کوتاه قامت خود دارد که شبها، زیر سقفی کوتاهتر از سقف خانههای ما چشم میبندند و صبحها، از چهارچوبهایی کوتاهتر از چهارچوبهای خانههای ما پا بیرون میگذارند. بله، ایرانِ ما هر گوشه اش آثار و فرهنگ هایی دارد که در جای خود می تواند چون گنج، قیمتی باشد. می تواند به سرمایه ای زایا تبدیل شود که گردشگران جهانی را به تماشا بخواند. می تواند برای ما فرصت هایی ایجاد کند که علاوه بر تولید درآمد، برای تولید و ارسال پیام نیز فرصتی خوب داشته باشیم. این شدنی است اگر گردشگری را با برنامه، جدی بگیریم آن وقت حتی روستاهایی از این دست هم می توانند به کانون رونق تبدیل شوند….