سرمقاله/اولین گزارش وزارت کشور به رئیس جمهور…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
اولین گزارش وزارت کشور درباره دلایل بوجود آمدن اغتشاشات و اعتراضات اخیر تسلیم ایشان شد، گزارشی که از سوی معاونت امنیتی انتظامی وزارت کشور تهیه شده بود، که فعلا دو دلیل عمده آن به شکلی کلی و بسیار مبهم اطلاع رسانی شده است.
اول، مدیریت نکردن افکار عمومی
دوم، بالارفتن سطح توقعات مردم در زمان تبلیغات ریاست جمهوری
واقعیت این گزارش با توجه به مجموعه ای که آن را تهیه و تدوین کرده است به دلیل نگاه امنیتی و نوع مسئولیت از شفاف سازی بسیار دور افتاده است !!
چنین به نظر می رسد که در این گزارش جای کارشناسان و اساتید دانشگاهی در زمینه تخصص های رشته های اجتماعی و روانشناسان اجتماعی کاملا خالی است، جای روزنامه نگاران و تحلیلگران بی گرایش چپ و راست و کاملا مستقل نیز در این گزارش لحاظ نشده است، همانگونه که جایگاه صاحب نظران غیر دولتی و آزاداندیش در آن لحاظ نشده است.
دو عنوان گفته شده در ایجاد اعتراضات آنقدر مبهم و خام است که می توان آنرا به هزاران روش تحلیل نمود!!
مدیریت نکردن صحیح افکار عمومی یعنی چه؟ آیا منظور کانالیزه کردن افکارعمومی برای ندانستن حقیقت است؟!! آیا منظور فریز کردن اطلاع رسانی و تعاطی افکار عمومی است؟!! آیا منظور رهنمون شدن افکار عمومی به سوی اهدافی خاص است که از هدف های دیگر بازمانده و به آنها نپردازد؟!! آیا منظور از مدیریت نکردن افکار عمومی دادن اطلاعات غلط و آدرس های اشتباه و درهم ریختگی موج اطلاعات است تا آنان را آنگونه که میخواهند مدیریت کنند؟!!
مگر افکار عمومی را می شود بدون اقناع و پاسخ به پرسش های شان ساکن و ثابت نگاه داشت تا دچار اغتشاش فکری واجتماعی نشوند؟ در کجای دنیا و با کدامین شاخصه های علمی و فرهنگی می توان افکار عمومی را به زنجیر کشید و منجمدش کرد تا طغیان نکند!!
مگر در زمان انتخابات چه اتفاقی افتاد که سطح خواسته های مردم را بی جهت بالا بردند؟ مگر هریک از نامزدهای ورود به پاستور برنامه های شان را برای مقبولیت در نزد افکار عمومی به قضاوت مردم نگذاشتند؟ مگر آن که از دادن یارانه های بیشتر دم میزد سطح توقع مردم را بالا برد؟ مگر دیگری که میخواست کاری کند که یخچال خانه مردم تبدیل به بهشت شود سطح توقع مردم را بالا برد و یا آن دیگری که دم از حقوق شهروندی و آزادی بیشتر در کلام و نوشتن میداد مردم را پرتوقع کرد؟!!
این چگونه تحلیلی است که سطح کرامت و شخصیت و شعور مردم را تا این حد تنزل می دهد، چرا خیال می کنیم که هرآنچه ما خود می فهمیم و درک می کنیم همانی است که باید حتما مردم نیز بفهمند، نه بیشتر و نه کمتر؟!! چرا حداقل خواسته های مردم را در زرورق خطوط قرمز من درآوردی می پیچیم و نامش را هم می گذاریم مصلحت اندیشی؟!!
چرا حداقل خواسته های مردم را حداکثری توجیه و تفسیر می کنیم؟!! چرا از نبود عدالت در جامعه حرفی نمی زنیم؟! چرا از تقسیم ناعادلانه ثروت در بین اقشار گوناگون جامعه نمی گوییم؟!! چرا از نبود دسترسی همگان و با یک شانس مساوی برای دستیابی به شغل و کسب و کار حرفی نمی زنیم؟! چرا از شکاف وحشتناک طبقاتی زبان در دهان نمی چرخانیم؟! چرا از دلایل فحشا، موادمخدر، اعتیاد، طلاق و خودکشی حرف نمی زنیم؟! چر از فسادهای ماندگار اداری و مالی سخنی نمی رانیم؟!! چرا از ترس در برابر شفاف سازی حرفی به میان نمی آوریم؟!!
شک نکنید که دلایل بسیار محکمتر و محکمه پسندتری برای این طغیان اجتماعی وجود داشت که در این گزارش، ظاهرا به آنها کوچکترین اشاره ای نشده است.