امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
استان خراسان جنوبی با کم آبی و خشکی و عصیان طبیعت اش آنچنان عجین شده و خو کرده که انگار نه آسمان و نه زمین دارد، آسمان اش همیشه خدا صاف است و پر از خورشید و شب هایش پر از ستاره و ماه باران، زمین هایی دارد که در تابستان همیشه در آن واحه هایی زیبا و دریایی ازآب می بینی اما هرچه پیش می روی اثری از آنها نمی بینی، سراب بیابان های خشکش دیوانه ات میکند. استان خراسان جنوبی از کم آبی دارد کم کم چروک میخورد و آب می رود، انگاری دچار پیری زودرس شده است، مردمان قدیمش نیک می دانستند که چگونه از این بیابان های ترک خورده اش آب بیرون کشند و چگونه مصرف کنند و بیاشامند که سفره های پهن شده در زیر دهها متری زمین دست نخورده باقی بمانند که اتصال زندگی شان با آن قطع نشود، آنان می دانستند که آب مفهومش چیست … اما نسل های بعد که نوتر و به روزتر شدند و تعدادشان بیشتر و بیشتر شد دیگر یادشان رفت که گذشتگانشان چگونه آب را حرمت می داشتند و قطره قطره اش را پاس، روی به کشت چغندرقند و پنبه آوردند و کارگاه های شن شویی و احداث کارخانه فولاد که به آبی بسیار فراتر از کل منطقه نیاز داشت، چاه ها حفر شدند و شروع کردند به مکیدن و چه خوشحال بودند که این میزان آب زلال تحصیل می کنند!! اندک اندک متوجه شدند که باید چاه ها عمیق و عمیق تر شوند و شروع کردند به کف شکنی از ۱۰۰متر اینک رسیده اند به حدود ۳۰۰ متر، آبها شور و شورتر شدند و دشتها دچار تنش آبی گردیدند و شروع کردند به نشست کردن و فعال شدن گسل های زلزله ای که درحال چرت زدن بودند. اینک استان خراسان جنوبی که نسبت به سال گذشته اش ۹۰درصد کمبود بارندگی دارد آرام آرام دارد به سوی فاجعه ای زیست محیطی و انسانی پیش می رود. گاه که ابری می آید و مردم با التماس آسمان را می کاوند که شاید قطرات باران بر این دیار تشنه نزول کند، فقط چند ساعتی بر این استان سایه می افکند و بعد آرام آرام راهش را می گیرد و می رود، اما اگر دلش بسوزد شاید درحد یکی دو میلی متری و آن هم به روش قطره چکانی منتی بر این دشت داغ گذارد. اگر به امید و انتظار آمدن آب از خلیج فارس و دریای خزر نشسته ایم زهی خیال باطل، این مملکت آنقدر چاله دارد که به این زودی ها آبی از این طرح برای مردم گرم نخواهد شد، ممکن است روزی این اتفاق بیفتد اما روزی خواهد بود که کل استان تبدیل به بیقوله ای متروک شده است!!می ماند یک راه ولاغیر و آن هم بارورکردن ابرهایی که برای استان مان نقش عقیم را بازی می کنند اما چند ده کیلومتر آن سوتر در افغانستان می بارند!!، این ابرها را باید با روش باروری در آسمان این استان آنقدر چلاند که تمام مزیت بارندگی اش را بر این خطه روا دارد.چرا مسئولین دست به کار نمی شوند چرا در خواب غفلت آرمیده اند و دلخوش به بطری های آب معدنی هستند؟ این استان اگر بیابان ها و دشت هایش سیراب نشوند دچار دگرگونی در خاصیت و زایندگی خاک خواهند شد، رطوبت هوا و خاک کمتر از این یعنی مرگ کشاورزی، بیابان زایی و تولد منحوس ریزگردها از دیگر خسارت هاست، نابودشدن زیستگاه های جانوری باعث محو و نابودشدن گونه های جانوری موجود خواهدشد و از همه مهمتر آب شرب مردمی که در این دیارند روز به روز شورتر و غیرقابل مصرف تر خواهد شد. استان همسایه مان یعنی یزد می تواند ابرها را بارور کند و کمبود آب را باکمک مردمش مدیریت کند اما مدیران استان ما متاسفانه در خوابی عمیق صدای فریاد نبود آب را نمی شنوند وسخت در نقش ایوان سرگردان و ملولند. مسئولین ذیربط پاسخ دهند که برای باروری ابرها چه کرده اند؟ برنامه شان چیست؟ چه میزان برای این طرح حیاتی سرمایه کنار گذاشته اند؟ نماینده عالی دولت در استان باید پاسخگوی افکار عمومی باشد… بدون آب نه کشاورزی و نه صنعت ونه معدن و راه آهن و نه خطوط هوایی ریالی هم ارزش ندارند.