یادداشت امروز/از کجا آمده اند….؟!
محمد راعی فرد
یکی از اصولی ترین و در عین حال اثرگذارترین شرایطی که در همگرایی و همبستگی اجتماعی چه در مقیاس کوچک و یا کلانش مؤثر است ، حس اعتماد و اعتقاد مردم و افکار عمومی به عوامل اجرایی، قانون گذاری و قضایی است . هر قدر این عامل ، قدرتمندتر و منسجم تر باشد ، امکان تجمیع نیروهای اجتماعی بیشتر بوده و دولتها را به سوی تحول گرایی و فراهم نمودن امکانات وسیع و درخور شأن مردم شان سوق می دهد. حال چنانچه این عامل یعنی حس اعتماد و اعتقاد کم رنگ و یا عوامل متعددی در زدودن آن دخیل باشند، آنگاه است که چینش منطقی آحاد و جامعه کم کم از هم گسیخته و حس بدبینی و خودخواهی و خودبینی را در مردم ساری و جاری کرده و چون سدی بزرگ و محکم در مقابل برنامه های دفاعی و عمرانی دولتها به سختی ایستادگی کرده و امکان پیشرفت را به حداقل می رسانند. عوامل بسیار زیاد و در عین حال پیچیده ای در وارونگی اعتماد افکار عمومی دخیلند، از گروه های مرجع گرفته تا نیروهای اجرایی و مدیران ریز و درشت ، وقتی رطب خورده منع رطب می کند ، پر واضح است که مردم فقط گوش هایشان را در اختیار صاحب سخن قرار می دهند ، بدون آنکه باورپذیر ی این سخنان را از آنان انتظار داشته باشیم ، فقط می شنوند و سری تکان می دهند و می روند پی کارشان . قانون گریزی یکی دیگر از دلایل مهم اعتماد زدایی اجتماعی است. کسانی که در شعار قانون مداری کف بردهان می آورند و یقه می درانند، اما در پس پرده های ناپیدا اتفاقاتی می افتد که گاه از تعجب و تأسف شاخ بر سر می رویانی! یکی دیگر از عوامل مهم در فهم چگونگی اعتماد زدایی، حاکمیت رابطه بر ضابطه است . موریانه موذی و وحشتناکی که تمام باورهای یک جامعه را از هم می پاشاند و در درازمدت، نه سخنرانی های پر طمطراق، نه سمینارها و نه فیلم و سریال ها و… دیگر توان بازسازی اعتماد درهم فروریخته را نخواهند داشت. زمانی که نماد عدالت با آن چشمانی که با دستمالی بسته شده و ترازویی که مویی را در کفه اش به وزن می کشد و شمشیری که آماده تأدیب است، کارایی اش را از دست می دهد و مردم را اقناع نمی کند، دیگر باور اعتماد بسیار سخت خواهد شد. اگر در مثالی قابل لمس چنین تصو.ر کنیم که قرار است در سازمانی، آزمون استخدامی انجام پذیرد و گروهی که اتفاقا اکثر قریب به اتفاقشان را جوانان تشکیل می دهند و با آرزوهایی طلایی و جوانانه پای در آزمونی که صدها برابر عدد مورد نیاز متقاضی حاضر می شوند، مفهوم این حضور تنگاتنگی و فشرده، انتظاری منطقی به نام مر قانون و عدالت محوری و احترام به حسن اعتماد آنانی است که خویش را محق در ورود به دستگاه های دولتی و نیمه دولتی می دانند. گاه دیده شده که پس از اعلام اسامی قبول شدگان، چهره هایی نمود می یابند که افکار عمومی را دچار شوک کرده و هاج و واجشان می کند که اینان از کدامین استان و کدامین گروه و کدامین مسئول، فاتحانه پای در اداراتی می گذارند که شاید حقشان نبوده. دوستی می گفت: فکر می کنم اگر آماری دقیق از استخدامی های انجام شده تاکنون داشته باشیم، شاید چهره های غیر استانی مان بیشتر از محلی هایمان باشند. البته نیک می دانیم که انشاءا… اینگونه نیست و هیچکس به اندازه سر سوزنی حقی ضایع شده ندارد، هیچ رابطه ای در استخدامها نقشی نداشته، هیچ مسئولی از بستگانش را به کار نگمارده، هیچ غیر استانی در استان مان استخدام نشده و عدالت در اوج خود و بی کم و کاست و به اندازه کشیدن مویی از ماست رعایت شده و افکار عمومی با هر کسی که نشر اکاذیب کند و تشویش افکار عمومی نماید برخورد می کند و نیازی نیست که مسئولین ذیربط دست به پالایش قلم به دستان و دروغ نویسان و پریشان کنندگان افکار عمومی بزنند. همه چیز آرام است… همه چیز خوب است… و همه خوشحالیم…!