امروز خراسان جنوبی_محمد راعیفرد
از یادمان نرفته است که پیرمردی در طبس در دیدار با وزیر جهادکشاورزی دولت روحانی، پندآموز نکته ای بر زبان راندو شعر نغز خواند و از روزگارِ بدگفت. آن گاه دست بر شانه وزیر زد و خداحافظی کرد و رفت وگفت خود دانید و مملکتتان. همه آن چه در دیوانها و دفترها جای نمیگرفت در سخن نغز تیزهوش پیرمرد طبسی جای گرفته بود. او بیگانه شدن مسئولان با مردم را به تصویر کشید و مملکت را سهم مسئولان دانست نه مردم. رفت و نگاهی هم به پشت سر نینداخت. گامهایش با طمأنیه و سخنش با وقار بود؛ اگر چشمی بینا باشد و گوشی شنوا. بسیاری همین گونه رفته اند و کشور را واگذاشته اند. در مقولات گوناگون برخی دست اندرکاران اداره کشور چنان عنان از دست میدهند که آدمی دچار شگفتی میشود. برای شعار دادن و هیجان آفریدن و تدبیر را کنار زدن از هم پیشی میگیرند. همین مسابقه جاری و تازه را نگاه کنید برای دور نماندن از قافله هر یک تندتر از دیگری سخن میگوید. باید گفت: اندکی تأمل، فردا را هم نگاه کنید. بسیاری از اندیشمندان به ناگزیر لب فروبسته و میگویند رهایشان کنید که خود دانند و آن چه بر سر کشور و مردم میآورند. ادبیات برخی مسئولان به جای به کار گیری واژگان شایسته به تندی و توهین آمیخته است. میخواهید با آمریکا مذاکره نکنید، یک سوی داستان است با ادبیات نادرست این پیام را منتقل کردن سوی دیگر داستان. مسئولان بایستی حتی واکنش منفی خود را در قالب واژگان فاخر نشان دهند و از خشونت کلامی بپرهیزند و در هر سخنی، اندیشه فردا کنند. درسرزمین ادب و هنر با میراث کهن شعر و سخن که قرار بر آن بوده است با دوستان مروت و با دشمنان مدارا مبنا شود. ناگهان شور همه را درمی نوردد و واژگان از معنا تهی، ورد سخن میگردد و چنان میگویند و از یاد میبرند که حقیقت را همگان دانند و همگان از مادر نزادهاند. هنگامی که در روایت از دشمن نیز جانب احتیاط نگه نداریم و مدارا را به دامنه فراموشی بسپاریم، خود به سرعت بخشیدن به نارسایی و پیشبرد هدف دشمن کمک رسانیدهایم. در چنین شرایطی، دانستن گناه میشود و تندی و توهین، ارزش! ستایشگری اوج میگیرد و خردورزی به حاشیه رانده می شود و فروغ فرزانگی کم رمق و رونق میگردد. آنها که میدانند به ناگزیر لب فرو میبندند و آنها که دلبسته شعارند، زبان میگشایند. در این میدان نابرابر حقیقت قربانی میشود.