امروز خراسانجنوبی_محمد راعیفرد
در کوچه و خیابان اطراف خوابگاه کوی دانشگاه تهران به دلیل قطع برق و نبود روشنایی کافی ، جوانی در حال قدم برداشتن به سوی خوابگاهش است. در کولهاش لپتاپی دارد که ابزار کار اوست در رشته مدیریت، در تاریکی شب عدهای زورگیر بر او میتازند و کولهاش را از او میستانند. مقاومت میکند و با چند ضربه چاقو به ناحیه گردن و قلباش متواری میشوند. او دستی برقلب و دستی برگردن چند قدمی در پی آنان میدود و بر سر خیابان، دیگر رمقی برایش نمانده؛ بر زمین زانو میزند و از خودروهای عبوری کمک میطلبد. اما کسی به او توجهی نمیکند و او در کمال قساوت و بیخیالی مردم جان میبازد. به همین راحتی! او اهل خراسان جنوبی بود. دانشجویان کوی دانشگاه بارها به عدم حضور نیروهای امنیتی و انتظامی برای جلوگیری از این دست حوادث تلخ به دانشگاه تهران اعتراض میکنند و آنان نیز به کلانتریهای مربوطه طی نامههایی اعلام میکنند اما بدون هیچ پاسخی؛ تا این که چنین جنایتی رخ می دهد. واقعیت خفتگیری و زورگیری با چاقو و قمه به شکل روزافزونی درحال انجام است. نیروی انتظامی به جز مواردی که تاکنون انجام داده است که مهمتریناش حفظ جان و مال و امنیت روانی جامعه است باید چون همیشه براعتماد همگانی همافزایی کند. اینک پس از این جنایت هولناک قرار شده دوکیوسک نگهبانی و روشنایی معبر و نصب دوربینهای مداربسته حفاظت از جان دانشجویان در دستور کار قرار گیرد. طبیعی است که دانشجویان دست به اعتراض زنند تا به این اهمالکاری پاسخ داده شود که متأسفانه با حضور لباس شخصیها، زد و خورد بالا میگیرد. حتی رییس دانشگاه تهران برای دلجویی بین دانشجویان حضور می یابد و تأکید میکند که نباید کار به جایی برسد تا اعتراض شما چون سالهای قبل به کف خیابان کشیده شود.واقعیت امروز جامعه ما بسیار حساس و منقلب است و حضور افرادی که ربطی به دانشگاه ندارند و دخالت بی وجه آنان میتواند زبانههای شورش را فراهم آورد. یعنی همان طرحی که ترامپ و نتانیاهو در انتظار آنند. شروع شورشها و اتفاقات بسیار هولناک ناشی از آن، همصدایی تندروهای داخلی با اپوزسیون خارجی میتواند شرایط غیربازگشتی را فراهم آورد.
بازدیدها: ۶۹