سرمقاله – مهاجرت، تخلیه کشور از نخبگان

امروز خراسان جنوبی_محمدراعی فرد
مهاجرت را باید یکی از خطراتی دانست که در سطح جامعه و نگاه مسئولان از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار نیست. چرا که به دلیل موج آرام اش زیاد به چشم نمی آید. مانند مایحتاج روزانه مردم نیست که گرانی آن را هر روز با پوست و استخوان خود حس کنند؛ امری است آرام اما مداوم. دلایل فراوانی را می توان برای مهاجرت ردیف کرد. گاه برای آینده سازی فرزندان، گاه به لحاظ سیاسی، گاه عدم اعتماد به آینده، گاه حتی درحد فرار از کشور و گاه … .واقعیت مهاجرت آنقدر تلخ وگزنده است که باید بر آن به سختی گریست. آنانی که ثروتی اندوخته اند سرمایه مالی را به کشورهای مهاجرت پذیر تزریق می‌کنند و آنانی که علمی سرشار و سبقه نخبگانی دارند؛ آمار میگوید سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر ازنخبگان این کشور برموج مهاجرت سوار می‌شوند که بنا به دلایل زیر مجبور به مهاجرت می‌شوند: ۱_ تخصیص منابع به دلیل روابط ونه شایستگی.۲_ فساد .۳_ تضاد منافع. ۴_ به کارگرفتن خویشاوندان در مناصب و ناترازی شدید بین عرضه و تقاضا. دستمزد پروفسور در کشورمان ۸۷۵ دلار و یک استادیار ۳۷۵ دلار است. درحالی که این دستمزد در سایر کشورها هزاران دلار است. باتوجه به واقعیات موجود چنین به نظر میرسد که کشور در سالهای آینده از نخبگان تخلیه و کار به دست افراد کم سواد و درجه چندم خواهد افتاد که فاجعه بزرگتری را باید به انتظارنشست.ظاهراً آن قدر تنور سیاست شعله ور و داغ است که کسی اصولاً به فکر راه حلی برای این اصل حیاتی و تخلیه نخبگانی نیست. اوج این اتفاق تلخ زمانی رخ می نماید که قرار است چرخ توسعه شروع به چرخش کند. آنگاه درخواهیم یافت که چه منابع ارزشمندی را از دست دادیم تا کشورهای توسعه یافته از آن ذخایر طلا گونه برای توسعه یافتگی خود استفاده های بهینه کنند. آن زمان است که در خواهیم یافت که سیاست بازان ما چگونه با جنگ های زرگری چوب حراج بر ثروت واقعی مملکت زدند.

۱۹:۳۱