به بهانه روز پدر…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد

در تاریخ روز های بزرگی وجود دارند که انسان به آن ها با افتخار یاد می کند. مانند روز استقلال ملت ها ، روز تولد مردان بزرگ تاریخ و حتی روز پایان جنگ های خونین و روز شکستن قفل زندان هایی مانند باسیل ووو اما وقتی واژگان به حوزه ی حریم خانواده و فرد واشخاص می رسد و روزی از سال را به خود اختصاص می دهد ، باید این جایگاه آن قدر بزرگ باشد که با جایگاه استقلال ملت ها برابری کند. این جایگاه در فرهنگ‌های متفاوت جهان دیروز وحتی امروز با تحلیل ها ی گوناگونی تبیین شده است که هرچه به مشرق زمین و عالم احساس شرقی نزدیک می شویم از قداست و لطافت و ظرافت خاصی بر خوردار است. در غرب، پدر را مترادف روح القدوس دانستند و در عالم بالانشاندند و در پایین با ایجاد حکومت های سکولاریسم ، زن و مرد را برابردانستند و قوانین برابری بین آن ها تدوین و همه ی درد ها ، الام ، ومسئولیت های تاریخی را بین آن ها تقسیم و از بار سنگین تاریخی ی مرد کاستند و این بزرگ ترین هدیه و کمک و یاری به مردان در غرب بود. در برخی مناطق شرقی و علی الخصوص جوامع عقب مانده سنتی مرد تنهای تنها و با مسئولیتی طاقت فرسا ، نه تنها حیات و ممات خانواده بلکه حفظ و حراست کیان سرزمینی هم به عهده ی او بود. میزان تلفات در جنگ های تاریخی و کشتار و اسارت و حقارت ،فقر خانواده و کشور همه و همه بر دوش او بود و بس. اگر پدر بودن فقط وارث همه ی دردهای تاریخی در جوامع استبداد زده باشد نه تنها مبارک و یمن نیست بلکه گیوتینی است که حرکت تیغه ی آن همان طول عمر پدران می باشد. درنگارش این مقاله ، قصدی برای بیان درد های تاریخی ملت ها و مردان تاریخ نیست ، بلکه همه سوز و درد و آه جانفرسا آن جاست که نمی توان یک واژه زیر آوار فقر و تنگدستی با واژه های نیک وحتی لباس شیک پوشاند و بعد روزی رابه نام او کرد و سرانجام سپر بلا و از فردا اسیر بلای هزاران درد و اندوه و مشکل و فقر و حِقد و حقارت .نه نه نه!!! من به عنوان پدری کوچک، تا روزی که همه ی همنوعان من در سراسر دنیا از رنج و بدبختی و فلاکت و هلاکت ، خلاصی نیابند ، هیچ روزی را مبارک نمی دانم. انتظار در درب زندان ها برای آزادی پدران ، اضطراب برای پیدا کردن داروی درمان سرطان برای اعضای خانواده و شرمساری برای عدم نامین نیاز فرزندان وووو چیزی نیست که فقط یک روز به نامش بکنیم.