سرمقاله / مردانی که می روند…!!!

امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
نگاه برخی مسئولین بالادستی به دلیل اینکه درمیان مردم نیستند و درد آنانرا نمی فهمند یک نگاه ایدآلیستی است و برمبنای بولتنهای داده شده به آنان اظهار نظر میکنند و دائم مردم را به آینده نامعلوم حواله می دهند، عجبا که در این وانفسا نیز از اسلحه نصیحتهای ملموس وایدئولوژیک بهره می برند وهمین امر باعث تحیر و عصبانیت حداقل ۳۰ میلیون زیر خط فقزی ها میشود. چقدر خوب می بود که تصمیم گیران با تجهیز خود به لباسهای مبدل و استفاده از هنر گریم ورها از حلقه های محافظین و دورریختن پروتکلها ، گشتهای شبانه شان را درطیف همان یک سوم غلتیدگان در دنیای وحشتناک فقر انجام می دادند و با آنان همسفره میشدند و در کنار ظرفهای بزرگ جمع زباله دمی می آسودند تا طعم عدالت را در کنار جمع کنندگان زباله که بجای عطر فرانسوی بوی تعفن می دهند را ازنزدیک لمس کنند، به درون خانه آنان بروند تا متوجه شوند که درد زندگی سگی یعنی چه …فریاد فریادگرانی که در زیر هجوم بدبختی هایشان کمرشکسته اند را شرارت و اغتشاش ندانند، اینان دیگر برای زنده ماندن بهانه ای ندارند، بترسیم از روزی که مردم چیزی برای از دست دادن نداشته باشند.!! یکی ازمسئولین زیر مجموعه سازمان بهزیستی میگوید این روزها درصد قابل توجهی از مردان زیر خط فقر به دلیل نداشتن قدرت خرید و سامان دادن به امور زندگی زن و فرزند خود ازخانه و زن وفرزند رها میشوند ، رها شدنی بدون بازگشت و این دردی است که باید بوجود آورندگان این وضعیت را به زیر تیغ نقدهای تند قرار داد و آنان را به شفاف گویی وپاسخ دهی واداشت تا آماده شوند که دربرابر افکارعمومی و دادگاههای صالحه و وجدان داشته یا ناداشته خود قرار گیرند. اینک وقت رسیدگی به مردم است، زمان درمان است و دیدن و شنیدن مردم ، باور کنید که یک چهارم جمعیت کشور دچار فرایند بیماریهای روانی هستند. فقر نه دین میشناسد و نه مذهب ، فقر انسانها را از غرور سعه صدر دور و دورتر میکند، فقر مردم را از دولت و حاکمیت به شکل فزاینده ای فاصله دارتر میکند. مردم از شعارهای بی محتوا و جنگ طلبانه خسته هستند، از لودگی برخی سیاست بازان دلگیر و عصبانی هستند. حتما نباید از مهاجرت نخبگان دلگیر شد، باید ترسید از مهاجرت مردانی که دیگر هیچ دست آویز و بهانه ای برای ماندن در جمع خانواده ندارند و آنان را در دربرزخی سخت به حال خود رها می کنند…!!!