سرمقاله / فریاد درصدها…!!!

امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
آمار اعداد و ارقام در زمینه های مختلف اجتماعی اعم از نرخ بیکاری ، تورم ، فقر، فساد، ناترازی های باورنکردنی ، طلاق و ازدواج ، اعتیاد ، انواع قاچاق سوخت و ارز و لوازم خانگی و مهاجرت و فرارسرمایه های مالی و معنوی و…حفره هایی از درهم ریختگی و برهم شوریدگی را نشان می دهد، اعداد و ارقامی که گاه غیرقابل باورند اما وجود دارند ، برخی آمارهای دولتی چون برآمده از بولتن خوانی هاست بسیارکمتراز آنی است که در جامعه وجود دارند. اما در سیستم تحلیل آمارها عاملی بنام درصدها هم هستند که بسیار تکان دهنده که تلمبارشده از چند دهه هستند. بطور مثال ، ۷۵ درصد ورودی رشته های پزشکی به دانشگاه تهران همگی از سهمیه هایی با نامهای گوناگونند که با رتبه های بالای چند ده هزار به راحتی بر صندلیی که نباید تکیه کنند جلوس مینمایند. بیش از ۳۰ درصد جمعیت کل کشور زیر خط فقر غوطه ورند و فقط زنده هستند بی آنکه فهمی ودرکی اززندگی داشته باشند که این حدود ۲۸میلیون نفر ظاهرا درهیچیک ازآماره دیده نمیشوند که معنای آن همان گسل طبقاتی پرناشدنی است ، دراین معادلات چند مجهولی قشر متوسط توسط اقشار مولتی میلیاردر و تاثیرات آنان بر تصمیم گیریها و تصمیم سازی ها چونان موریانه هایی ازدرون تخلیه می کننند. هم اکنون درآمارهای حداقلی برای گذران یک زندگی سه نفره نیاز به دریافت حقوق ۱۸میلیون تومان است اما دریافت حداقل حقوق ۱۲ میلیونی را شاهدیم. واقعیت پیچیده اجتماعی ما در برزخی بزرگ گرفتارآمده است، برزخی که مردم دربوجودآمدنش نقشی نداشته اند ، برزخی که سو مدیریتها باشعارهای ناشدنی برای مردم به ارمغان آوردند ، دردی بزرگ برما نازل شده که ظاهرا درمانی برآن ناشدنی و یا بسیار دور از دسترس قرار دارد، باز باید درانتظار معجزه بنشینیم ، بازباید دست به دعا برداریم وعرش رابلرزانیم که شاید دورقمی شدن تورم در طی چند دهه را به نصف یا تک رقمی برسانیم. تا زمانی که واقعیتهای جهان را وتغییرات شگرف آن را نپذیریم وخویش را مماس بااین اتفاقات نکنیم شک نکنید که بجای عقلانیت و تخصص باید رو به رمل واسطرلاب آوریم…!!!