امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
روزنامه نگاری و خبرنگاری ازجمله مشاغلی است که با افکار عمومی مردم سنجاق شده اند ، همواره پراز استرس ونگرانی اند چراکه ممکن است نیشتر قلم شان برخی بزرگان را که زخمی قلم آنان شده اند را برآشوباند تا نان این سوت زنان غریب را آجرکنند.همه مسئولین نیک میدانند که کارباقلم کار عشق است تامرز جنون، کارباقلم عهدی است محکم با افکارعمومی ، کارقلم را نمی توان آلوده به شعارهای بی محتوا و ابهام آلود کرد ، کارباقلم سواد سیاسی ورسانه ای را میطلبد تا از نوشتن حق نهراسد حتی با اگر قلم شکسته ودر حصار قرار گیرد. مقدمه فوق ازاین باب مطرح گردید که به کودتاگرانی بنام روزنامه نگار برسیم که از کشور به درون سیستمی متضاد بامنافع مردم شان رفته اند. وقتی رسانه ملی توان اقناع افکارعمومی را ارکف داده است طبیعی است که سوخت لازم را برای آن سوی آبها تامین میکند ، یعنی منبع دریافت خبر از درون به بیرون مهاجرت میکند که از دل آنها ایران اینترنشنال وبی بی سی و صدای آمریکا و…بیرون میزند. در طول سالها در فضای روزنامه نگاری و خبرنگاری بسیاردوستانی داشتم که برخی ازآنان باصطلاح به آنسوی آبها فرار ویا مهاجرت کردند ، چهره هایی که درمعرفی آنان براب سخن راندن در برنامه های گوناگون خبری نام روزنامه نگارایرانی را یدک میکشند. اینان اینک خویش را درمقام نجات دهنده ایران می یابند وآنقدر مسخ در سیستم آنان شده اند که درمقابل مردم قرار گرفته اند ، اینکه روزنامه های داخلی ویا رسانه باصطلاح ملی توان خنثی سازی این حجم مخرب ورعب آور سونامی خبر را ندارند همان پاشنه آشیل سیستم است، درحکمرانی خوب حکم این است که فضای لطیفتر وامکانات بیشتری را برای قلم به دستان درون فراهم آورد تا توان مقابله با این حجم از تناقضات خبری که بسیار باورپذیر هم هستند خنثی سازی را پیشه کنند ، اما متاسفانه این فضا مخدوش شده است، لذا منبع خبر ازداخل به خارج سیر کرده است.شوربختانه همان باصطلاح روزنامه نگاران به آنچنان افرادی تبدیل شده اند که برای وطن شان نسخه سرنگونی نظام می پیچند و منجی ایران را انگلستان وآمریکا و رژیم صهیونیستی به بیننده خود القا میکنند.گاه درآغوش مهره بی خاصیتی چون باقیمانده پهلوی ها قرار میگیرند وگاه با منافقین مغازله میکنند ، درپشت پرده این تلویزیونها مجموعه بسیار هوشمندی قرار دارد که با تخصصهای بالای روانشناختی میدانندکه چگونه اخبار وتحلیلهارا باور پذیرکنند.نامهای زیادی را میتوانم شمارش کنم که اینک چون پیاده نظامی مردم خویش را با بمب های خبری دهشتناک در مسلخی وحشتناک مثله میکنند.باورپذیر بودن خبرها را هرسیستمی نمیتواند به انجام رساند مگراینکه از ابزارهای نرم افزاری وسخت افزاری فراوان وکارآمد استفاده کند.درشرایطی که هرلحظه امکان درگیری وجوددارد باید دست روزنامه نگاران را برای تبیین و تحلیلهای درست بازگذاشت…!!!