مرثیه‌ای در سوگ یک بیمارستان

بیرجند شهری است که در کرانه یک دریای زیبا واقع شده است. آب و هوای بسیار دلپذیر و معتدلی دارد. مردمان آن فی الجمله در عافیت و سلامت ونعمت بوده و هستند. هیچ کارگری را در این شهر نمی توانید بیابید که در تامین معاش خود دچار مشکل باشد . تمام مردم بحدی در ناز و نعمت هستند که تامین هزینه درمان و دارو برایشان کوچک‌ترین دغدغه‌ای ایجاد نمی‌کند. همه مردم دارای وسیله نقلیه شخصی بوده و تردد بین نقاط مختلف شهر برایشان هیچ زحمتی ندارد. سالمندان و سالخوردگان فاقد هر نوع بیماری هستند و چنان در صحت و نشاطند که رفتن از شرق شهر به غرب آن برایشان نوعی تفرج و تفریح است و از آن لذت می‌برند . مردم عادی نیز آنچنان در فراغت و آسودگی به سر می‌برند که گذراندن چند ساعت انتظار در صف‌های نوبت برایشان خوشایند و لذت بخش است ! در این شهر کمتر انسانی نیاز به بیمارستان، پزشک و دارو دارد و اگر هم چنین ضرورتی ایجاد شود به واسطه سطح درآمد بسیار خوب معمولاً خدمات مورد نیازشان را از بخش خصوصی و با بالاترین کیفیت تامین می‌کنند و در پرداخت هزینه آن هیچ مشکلی ندارند !!! ……همه این‌ها و خیلی چیزهای دیگر تصورات و تخیلات و پیش فرض‌های برخی مسئولین بود که به آسانی آب خوردن بیمارستانی که پس از قریب ۲۰ سال خدمت رسانی به مردم در اوج توانمندی و بهترین وضعیت خود طی این سال‌ها قرار داشت را بدون هیچ مشکلی صرفاً به بهانه ملکی شدن بیمارستان دیگر و برای آنکه پرسنل شرکتی آن استخدام شوند تعطیل و بر جای سوخته آن پرچم یک درمانگاه و به قول خودشان پلی کلینیک را افراشتند. بیمارستانی که سالیانه تا ده هزار بستری و صدها هزار مراجعه سرپایی و پاراکلینیک را ارایه نموده بود! اکنون چند ماه از این واقعه می‌گذرد لازم نیست سال‌ها بگذرد تا آیندگان در این خصوص قضاوت کنند، همین حالا برای همه معلوم شده است که چه اتفاقاتی رقم خورده . مدیران تامین اجتماعی استان ابتدا با انکار و سپس با  توجیه و با ارائه مطالب غیر واقع و عوام فریبانه کار خود را توجیه و به انتها رساندند. در آینده نه چندان دور افشا خواهد شد پشت پرده این قضایا چه کسانی بوده و چه منفعتی برده اند. در این مدت اکثر مطالبی که از مسئولین مدیریت درمان سازمان تامین اجتماعی استان شنیده شد صحت نداشت! ابتدا گفتند در این مورد دستوری از مرکز نیامده! بعد با چراغ خاموش کارشان را کردند و سپس گفتند دستور از مرکز بوده و مصوبه داشته !… گفتند ظرفیت تخت‌ها را افزایش داده‌ایم، که دروغ بود و ما خودمان هر دو بیمارستان را به چشم خود دیدیم حتی یک تخت به ظرفیت بیمارستان باقیمانده افزوده نشد، اما کل تخت‌های بیمارستان شهید رحیمی حذف شد. حتی یک اتاق عمل به جایگزینی سه اتاق عمل تعطیل شده اضافه نشد. زایشگاه هم بر باد رفت . حتی یک تخت بخش ویژه به جایگزینی بخش آی سی یوی حذف شده اضافه نشد. با اینکه ادعا کردند برای بیش از ۳۰۰ نفر نیروی جدید اشتغال زایی داشتند ، هیچ نیروی انسانی جدیدی جذب نشد.! چرا به مردم دروغ گفتند؟ چرا صادقانه نگفتند این ۳۰۰ نفر از قبل شاغل بوده‌اند و ما فقط قصد تغییر وضعیت و استخدام آنها را داشته‌ایم ؟ گفتند بیمارستان میلاد تا حالا ۹۶ تخته بوده و ما ۱۴۰ تخته کرده‌ایم حال آنکه تمامی شواهد و سوابق نشان می‌دهد این بیمارستان از سالها قبل پروانه ۱۵۰ تخته داشته . و جالب است که الان هم فقط ۱۱۲ تخت فعال دارد . چرا پروانه قبلی بیمارستان‌ها را به رویت رسانه‌ها و مردم نرساندند؟

گفتند یک پلی کلینیک مجهز ایجاد خواهیم کرد و تمام خدمات به بهترین وجه به مردم ارائه خواهد شد، فقط به گرفتن حق بیمه به بهترین وجه ادامه دادند و کسی از مردم نپرسید که حال و روزشان چطور است؟ در مرکز جدیدی که باقی مانده پنی سیلین تزریق نمی‌شود. حتی یک سنداژ ساده انجام نمی‌شود، بخیه جراحت و ترمیم یک زخم کوچک صورت نمی‌گیرد. یک آتل ساده و گچگیری ابتدایی هم انجام نمی شود …. صرفا دو پزشک عمومی با ده‌ها نفر در صف انتظار چند ساعته ، تنها بازمانده خدماتی است که از این بیمارستان باقی مانده ، که البته شنیدیم که قصد دارند از اینکه هست باز هم کمترش کنند . نیروهای با تجربه و توانمند همگی به بیمارستان میلاد منتقل شده و به جای آنها نیروهای دیگری که قبلاً در بیمارستان میلاد بودند آورده‌اند نه آنها راضی هستند و نه این‌ها ! چند ماه گذشت و درمان سازمان تأمین اجتماعی در استان روز به روز رو به نقصان و افول گذاشت و هیچ صدایی در نیامد هیچ مدیر کلی ،هیچ بازرسی، هیچ مسئولی، هیچ معاونی، هیچ کارشناسی در جهت استیفای حقوق مردم از جا برنخاست . لابد خشنودی خداوند را در این سکوت مطلق دیدند صدای نمایندگان مردم و رسانه‌های استان اگرچه رسا بود اما در مقابل دیوار بلند انکار و حاشا و توجیه فقط بازتابی داشت برای خودشان. مسئولین به اصطلاح توانمند! گفتند هزار میلیارد تومان اعتبار برای تقویت درمان تامین اجتماعی استان بودجه گرفته اند. کسی نفهمید صرف چه شده ؟ و چرا با وجود این همه بودجه و افتخار به این فتح الفتوح بزرگ ناچار شدند تجهیزات بیمارستان شهید رحیمی را تا آخرین لوازم پیش و پا افتاده زا باز کنند و ببرند. فکر کردند وقتی ماشین ماشین بار می‌کردند و می‌بردند هیچکس شاهد نبود! اگر حرفشان راست بود بیلان بدهند و شفاف کنند که این پول را صرف چه کرده‌اند؟ و اگر پولی در کار نبوده چرا دروغ گفتند؟ به کارگران استان گفتند که این ساختار جدید فرصت خوبیست برای جذب پزشکان متخصص بیشتر. گزارش کنند چند پزشک جدید جذب کرده‌اند؟ چه سرویس‌ها و تخصص‌های آورده‌اند که قبلاً ناموجود بوده؟ چرا بیمارستان میلاد مدت‌هاست جراح ندارد، ارتوپد ندارد ؟ چرا حتی برای بستری در سرویس زنان و زایمان مشکل دارد؟ چرا بیماران از شهید رحیمی به میلاد ارجاع می‌شوند و از آنجا دوباره به بیمارستان ولیعصر و رازی و امام رضا (ع) برگردانده می‌شوند؟ این تردد بین شرق و غرب شهر با مسافت زیاد و سرگردانی مردم چه لذتی به مسئولین می‌دهد و از آن چه نفعی می‌برند ! انتقام چه چیزی را از مردم می‌گیرند ؟!! وقتی در یک مرکز اورژانس نیست و پرسنل آشکارا می‌گویند ما دیگر اورژانس نداریم و از ارائه خدمت معذوریم ، چگونه به خود جرات می‌دهند در رسانه‌ها عنوان کنند خدمات ما هیچ تغییری نکرده است ؟! اصولاً مگر نباید پلی کلینیک خدمات اورژانسی اولیه ارائه کند؟ به نظر می‌رسد این شهر فاقد مسئول در حوزه پزشکی است. فاقد نظارت بر درمان است. فاقد مسئول دلسوزی است که این وضع اسف‌بار را زیر سوال برده و از عاملین آن توضیح بخواهد. اصلاً دانشگاه علوم پزشکی که خود را متولی درمان می‌داند، چرا در مورد تعطیلی بیمارستان حتی یک کلمه عنوان ننمود؟! آیا چیزی عزیزتر از سرنوشت مردم استان است یا برای اظهار نظر یا اقدام عاجل برای نجات مردم فرصتی نداشتند؟ اصلا مگر نباید قبل از تعطیل کردن بیمارستان اجازه قانونی از وزارت بهداشت گرفته می شد؟ هیچ کلمه‌ای و حتی اظهار نظری از مسئولین سیاسی استانی شنیده نشد گویا مسئولین محترم صرفاً در موارد دلخواه خود حضور فعال دارد و در روزگار گرفتاری و بیچارگی خلق هیچ مسئولی و ارگان نظارتی در این خطه از سرزمین خدا وجود خارجی ندارد! هیچکس نپرسید طی این چند ماه چه بر سر کارگران بیمه شده تامین اجتماعی استان گذشت. بیمه شده فقیری که مجبور شد به خاطر عدم پذیرش همسر بیمارش در بیمارستان میلاد به خاطر نبودن تخت خالی مجبور شود تنها دارایی خود را بفروشد تا در بیمارستان دیگری بیمارش را بستری کنند چگونه گذران زندگی کرد ؟ بیمار قلبی که در این سرگردانی ارجاع بین دو مرکز با آژانس و تاکسی عرق سرد مرگ بر سر و رویش ریخته و در اضطراب و دلهره جانش به گلو رسیده بود زنده به اورژانس رسید یا نه ؟ هیچکس نپرسید پیرزنی که آخرین موجودی کیف مندرسش را برای پرداخت به اسنپ و برای اینکه خود را به بیمارستان میلاد برساند آیا شب چیزی برای خوردن داشت یا نه ؟ هیچکس نفهمید عفونت کودکی که والدینش برای تزریق یک پنیسیلین استمداد کردند و جوابی نشنیدند به کجا انجامید ؟

مدیر درمان تامین اجتماعی استان در برنامه رادیویی در توجیه عمل خود گفت ساختار فیزیکی بیمارستان شهید رحیمی کانکس است و همکاران از وضعیت فیزیکی آن راضی نبودند، ما خودمان از پرسنل پرسیدیم چنین چیزی را تایید نکردند. تازه از اینکه بگذریم شما که الان اتاق عمل، بخش‌های بستری و زایشگاه و آی‌س یو را تعطیل کرده‌اید که همه در فضای فیزیکی با ساختار معمولی است ! پس معلوم شد این‌ها همه بهانه‌ای بیش نبوده است و البته به نظر می‌رسد شعور و فهم مردم استان را به سخره گرفته‌اند ! خدا را شکر دو برنامه رادیویی هنوز در نرم‌افزار رسانه موجود است و ما بارها آن را شنیده‌ایم البته اگر سانسور نکنند.بیمارستان شهید رحیمی بیرجند ملک شخصی یک مدیر استانی غیر بومی نبود که اولین تجربه مدیریتی خود را در این استان تمرین می‌کند ! حاصل حق بیمه‌ای است که با عرق و خون کارگران محروم استان طی سال‌های طولانی فراهم شده است و مصداق واقعی حق الناس و بیت المال است . جالب‌ترین خبر اینکه شنیدیم همین مسئولین در پی آنند که با صرف هزینه‌های هنگفت بخش‌های اصلی این بیمارستان را تخریب و تغییر شکل داده و آن را از انتفاع مردم ساقط کنند تا مدیران بعدی نیز دوباره نتوانند آن را به حالت بیمارستانی برگردانند! ای کاش می‌شد مدیر عامل تامین اجتماعی کشور که هنوز بر مسند میز خود حضور دارد را دوباره به استان فراخواند و رو در روی مردم قرار داد تا به مردم پاسخ دهد: در جهت تحقق وعده هایی که در ۱۳ آبان ۱۳۹۹ در حضور نماینده ولی فقیه حضرت آیت الله عبادی به مردم داد چه کرده ؟ و چرا به مردم دروغ گفته است؟ این کار چه معنا دارد که سازمانی با عظمت و بزرگی تامین اجتماعی کشور بیمارستانی را در یک منطقه بسیار محروم تعطیل کند؟ آیا به این حد از استیصال و درماندگی رسیده‌اند یا به منابع آن برای آباد تر کردن سایر نقاط برخوردار کشور نیاز دارند؟ مدیر درمان تامین اجتماعی در برنامه زنده رادیویی به صراحت عنوان کرد” صلاح نبود مردم بدانند… ” چرا صلاح نبود مردم بدانند؟؟ اگر کارشان صحیح و ثواب بود از آشکار شدن آن چه ابایی داشتند؟ چرا هر کس از کارکنان در این مورد صحبتی کرد یا تنبیه شد یا تبعید و اخراج و هنوز هم همه واهمه دارند حقیقت را بگویند. با هر کدام از کارکنان که صحبت می‌کنیم ما را قسم می‌دهند که اسمی از آنها عنوان نکنیم؟ چرا همه را ترسانده و ارعاب کرده اند؟بیمارستان‌ها از ارزشمندترین نهادهای اجتماعی و خدماتی است که در تمام جوامع بشری از حرمت و احترام بالایی برخوردار است .حتی در کشورهایی که مسلمان نیستند دولت و نهادها و مردم برای رونق و بهبودی بیمارستان‌ها هدایا و منابعی را اختصاص می‌دهند. تعطیلی یک بیمارستان در منطقه محروم، به هر بهانه‌ای و با هر توجیهی یک خیانت محض و محرز به مردم است حتی اگر بیمارستانی نقصی و ایرادی داشته باشد مسئولین باید کمر همت بسته و با تمام توان در جهت رفع آن برآیند و از تعطیلی بیمارستان اجتناب کنند .بدون شک تعطیل کردن خدمات بیمارستانی شهید دکتر رحیمی بیرجند یک اتفاق بسیار نادر و بی‌سابقه بود که نه تنها در سازمان تامین اجتماعی بلکه در سطح کشور نیز نظیر نداشت و این افتخار شوم تا ابد بر دامن عاملان آن و کسانی که با سکوت خود راه را برای آن هموار کردند خواهد ماند. قلب مردم استان از این رخداد جریحه دار و منقلب است و دیر نباشد که فریاد خاموش شده و فروخفته مردم محروم و بی پناه استان به دیوان عدالت الهی رسد و دست انتقام خداوند این حق تضیع شده را از غاصبان آن مطالبه کند ….منتظریم و چشم انتظار که سرنوشت فریبکاری‌ها و دروغگویی‌ها را شاهد باشیم .

گیرم که خلق را به طریقی فریفتی / با دست انتقام الهی چه می‌کنی/باشد که با تغییر دولت و ظهور مسئولین جدید ، بومی ، دلسوز و درد آشنای استان، برای اعاده حق این مردم نجیب از سرزمین عزیزمان ایران اقدامی عاجز صورت گیرد و این نخستین توقع مردم شریف استان خراسان جنوبی از مقام معظم رهبری و رئیس جمهور جدید کشور است . باشد که به موقع اجابت شود و شاهد اخباری نیکو و شایسته در این مورد باشیم