نمیتوان ادعا کرد که همه کسانی که در جبهه حق قرار گرفتند در یک درجه اعتقادی بودند، نخیر؛ درجات متفاوت بوده و نقش و جایگاه ائمه علیهم السلام در طول آن ۲۵۰ سال به صورت تدریجی آشکار شده است.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزههای علمیه) طی یک پرسش و پاسخ با حضور حجت الاسلام والمسلمین جباری استاد حوزه و کارشناس مسائل دینی به شبهه «شباهت و تفاوت عقاید اصحاب امام حسین علیه السلام با شیعیان کنونی» پرداخته است که تقدیم شما میشود.
سؤال:
بنابر گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از سؤالاتی که در ارتباط با حرکت امام حسین علیه السلام مطرح می شود این است که آیا کسانی که به جبهه امام علیه السلام پیوستند، این افراد عقایدشان همانند عقاید ما شیعیان است؟ چون در هر حال ما شیعیان به امامت حضرت از طریق نصب الهی قائل هستیم و یا برای امام جایگاه عصمت و علم الهی قائل هستیم. با این حساب سؤال اصلی این است که افراد لشکر امام حسین علیه السلام از جمله حر و بقیه اصحاب چنین عقیدهای داشتند یا خیر؟
پاسخ:
در پاسخ باید گفت که این سؤال، سؤال قابل تعمیمی است و میتوان این مسئله را برای افراد حاضر در بیعت جنگ صفین، جمل و نهروان با حضرت علی علیه السلام نیز مطرح کرد و حتی اصحابی که در محضر بقیه امامان معصوم علیهم السلام حضور داشتند و از امام استفاده می کردند، شامل این تعمیم میشوند.
عقاید حقه امامیه یک امری بوده که به تدریج تثبیت شده است (تاکید می کنم که تثبیت شده نه اینکه شکل گرفته باشد). در جامعه شیعی که شیعیان کم کم متوجه جایگاه امام شده باشند، این امر به تدریج شکل گرفته است.
دلیل این امر، مانعیت و دشمنی دشمنان اهل بیت علیهم اسلام بوده است. از طرفی ائمه علیهم السلام هم شرایط تبلیغ و تحکیم موضموعات دینی در امور اجتماعی و فردی شیعیان را نداشتند و در برخی از موارد موجب انحرافات گروه شیعیان می شد.
البته برای برخی از خواص، این مسئله قطعی و حل شده بود؛ مثلا برای جناب سلمان، ابوذر، مقداد و یاران خاص رضوان الله تعالی علیهم اجمعین مشخص بود که امیر المومنین علیه السلام دارای مقام عصمت بوده و منتصب الهی است.
برای مثال، افرادی مثل مالک وقتی با آقا امیرالمومنین علیه السلام بیعت می کردند، تعبیر وصی الاوصیاء در کلمات این افراد آمده است که بیانگر قبول وصایت الهی حضرت توسط این بزرگواران است.
درباره حادثه کربلا و اصحاب امام حسین علیه السلام نمی توان ادعا کرد که مثلا حر، شیعه به این معنا شد و به طرف امام حسین علیه السلام آمد، اما به طور اجمال جایگاه امام حسین علیه السلام را درک می کرد، یعنی می دانست که سبط پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است؛ آیه تطهیر در مورد این خاندان و ایشان نازل شده است و پیامبر توصیه های بسیار مهمی را در حق ایشان کرده است. در هر حال حر تا این حد به این امر و مقام بلند امام حسین علیه السلام واقف بود.
حر در لحظهای که متوجه تصمیم قتل امام حسین علیه السلام از طرف کوفیان شد، راه درست را انتخاب کرد. در کلمات خودشان است که خود را بین دوزخ و بهشت دید، لذا تصمیم خود را گرفت و طهارت درونی هم که در وجود خودش بود، باعث نجات حر شد.
خلاصه مطلب این است که نمیتوان ادعا کرد که همه کسانی که در جبهه حق قرار گرفتند در یک درجه اعتقادی بودند، نخیر؛ درجات متفاوت بوده و نقش و جایگاه ائمه علیهم السلام در طول آن ۲۵۰ سال به صورت تدریجی آشکار شده است.
روایات متعددی به صورت تدریجی وارد شده است و کتاب الحجه اصول کافی در مورد همین مسئله است که ائمه علیهم السلام ویژگیها و جایگاه خود را در جامعه به تدریج بیان کردهاند.