امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
دراولین روز حادثه تلخ سیل درسیستان وبلوچستان که مصادف با اولین روز انتخابات مجلس و خبرگان رهبری بود در مورد این بلیه تکرارشونده نوشتیم و هشدار دادیم، اما چون همیشه مانند بومرنگ به خودمان برگشت و هیچگونه عکس العملی که منجر به اتفاقی خاص در این زمینه شود را ندیدیم، همه چیز در صندوقهای رای خلاصه شد و آنچنان فضای سیاسی پر رنگ و پراز پروپاگاندایی حاکم شد که هیچ کس نه فریاد زیرآب مردم سیستان و بلوچستان راشنید و نه خانه های روی آب آنها رادید، نه قطع راههای مواصلاتی و قطع آب و برق و گاز دیده شد و نه غرق شدن تعداد قابل توجهی از روستاها به چشم آمد، پس ازگذر چند روز و پایان انتخابات کم کم به فکر کمک و امدادرسانی زمزمه اش بلند شد، جایی که تاکنون چندین بار تاکنون باسیلاب شسته شده و قربانی داده و امکانات محدودش ازبین رفته ، دوباره از یک سوراخ چندین بار گزیده شد! هم اکنون نیز راههای بسیاری از روستاها را آب باخود برده و کماکان سیلاب درآنها روان است و امکان تشدیدسیلابی دوباره پیش بینی شده است، مردم گرسنه و تشنه اند و بهداشت آنان درخطر، چگونه است که دراین چند روز که هر ساعت آن باندازه چند ماه ارزشمند است مدیریت بحران درکما فرورفته است؟ چقدرخوب می بود که زن و فرزند مدیران و مسئولین فقط باندازه چندساعت با زن وبچه های سیستانی و بلوچستانی دراین سیل خانمانسوز جای عوض میکردند تا طعم بی کفایتی را بهتر وبا تمام وجود حس میکردند تاشاید شرایط اینگونه رقم نمیخورد…! این اتفاقات نتیجه نداشتن یک سیستم کارآمد وپاسخگو و آماده به کاراست تا فرقی نکند که انتخابات است یا نیست، وقتی هرمهره وهر ارگانی سرجای خودش باشد هیچگاه معطل یک بالگرد و یا تیمهای تخصصی نمی شدیم. فقط دهها میلیارد تومان به زیرساختهای راههای این دیار خسارت وارد شد ، محصولات و زمینهای کشاورزی و خانه های ویران شده هنوز تعیین خسارت نشده اند، آیا میدانیم زمین و خانه نابود شده چه معنایی دارد ؟ آیا میدانید که برخورد نکردن با چنین مدیریتهایی میتواند چه عواقب جبران ناپذیری ببار آورد؟ آیا میدانید که چگونه دیوار اعتماد ناگهان آوارمیشود …؟!!!