سرمقاله / بن بست های خودساخته…!!!

امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
جامعه ی به عرصه ی انبوه تناقض ها و ناسازی ها تبدیل شده است. پیش از هرچیز تناقض در عرصه ی سیاست خارجی و داخلی. هر اندازه که مسئولان، جهان را به درستی درک کرده، ظرفیت ها و خطرهای آن را به درستی ارزیابی کرده، برای استفاده از فرصت ها یا رویارویی با خطرها گام های نسبتا روشن و دقیقی برداشته.برعکس در زمینه ی سیاست داخلی غیرملی ترین سیاست ها و برنامه ها را در پیش گرفته است. سیاست های شعاری حمایت از بخش خصوصی بدون تفکیک، خصوصی سازی، کوچک کردن دولت، سرک نکشیدن به حساب های صاحبان هولدینگ ها، دادن یارانه حتی به سرمایه داران و میلیاردرها، باز گذاشتن دست تجار و بازرگانان، ایجاد بانک های خصوصی و اجازه دادن به آن ها به خلق پول و خالی کردن جیب مردم و پرداخت ضرر و زیان آن ها از بودجه ی عمومی، جلوگیری از افزایش دستمزدها متناسب با تورم برخلاف قانون که یکی از عوامل عمده ی نارضایتی و مهاجرت از کشور است، سیاست های نادرست مالیاتی،دادن معادن و منابع عمومی و سرنوشت ارز و درآمد ملی به گروه بندی ها و هلدینگ های انحصاری سرمایه داران خصوصی و شبه دولتی ووووبخشی از این سیاست ها و برنامه هاست.اما این تناقض ها فقط در عرصه ی حکومت نیست بلکه به عرصه ی جامعه و مردم هم به طور طبیعی کشیده شده است. بزرگ ترین تناقض در این جاست که بخشی از جامعه حامی تحریم و حتی حمله ی نظامی به ایران است، هرچند بی گمان اکثریت نیست، ولی در عین حال از وضع فقر و تورم و نابسامانی های اقتصادی کشور ابراز نارضایتی می کند. این ها کسانی هستند که پای تلویزیون های ایران اینترنشنال و بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و امثال آن ها نشسته اند، تلویزیون هایی که از یک سو خواهان تحریم بیشتر و حتی حمله ی نظامی به ایران هستند و از سوی دیگر منتقدنابسامانی ها. کسانی که حامی این هستند که ایران تحریم شود تا موضع آن ضعیف تر و اقتصاد آن ورشکسته شود، چه طور می توانند در همان زمان منتقد اقتصاد ورشکسته باشند؟ به همین دلیل است که موضعگیری این قشرها که معمولا اقشار متوسط یا مرفه جامعه هستند به دلیل تناقضی که در درون خود دارد پیگیر نیست.چون خود می دانند که در وضع کنونی منافع دارند و طرفدار بدتر شدن آن هستند، به حساب نارضایتی اقشار پایین جامعه که آن ها شورش کنند.تناقض فقط در این قسمت نیست.بلبشوی کنونی اقتصاد ایران ذینفعان زیادی دارد. اگرقرار باشد وضع بانک ها اصلاح شود، هزاران تن که از سود بانکی ۲۰ تا ۲۵ درصد برای گذران زندگی خود استفاده می کنند وحشت زده می شوند. سامان دادن به بازار خودرو موجب وحشت کسانی می شود که با خرید و فروش وثبت نام و تفاوت قیمت سهمیه بندی و بازارخودرو گذران می کنند. بهبود وضع مسکن با مقاومت کسانی روبرو می شود که با اجاره ی خانه و رهن و گذاشتن آن رهن در بانک و سودبانکی آن زندگی می کنند و از گران تر شدن بهای مسکن خوشحال می شوند. دلیل تداوم این وضع بلبشوی اقتصاد کشور فقط درسیاست های دولت و عدم قاطعیت در حل آن ها نیست، در این نیز هست که بخش مهمی از جامعه از طریق این بلبشو گذران می کند واز اقداماتی که بخواهد این وضع را بسامان کندحمایت نمی کند. در حالی که این ساماندهی به سود آنان نیز در درازمدت خواهد بود. اینان که خودشان در این وضع ذینفع هستند و باتغییر آن مخالفند در عین حال ناراضیان از وضع موجود نیز هستند ، لذا مجموعه این تناقضات منجربه بن بستی گردیده که مردم راه خروجی از آن نمی یابن وحاکمان نیز در تله ای که خود درآن گرفتارشده اند فقط نظاره میکنند ، چون عملا نمی توان‌کاری کرد…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*