امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
درجوامع توسعه یافته تقریبا تمامی امور و حکمرانی از ایستگاه احزاب عبور میکنند و احزاب نیز بنابه تعریف و اهداف تعریف شده شان توسط مردم شکل گرفته و واردمیدان میشوند. حزب تعریفی دارد و جایگاهی برایش عنوان شده، برنامه دارد، هوادار دارد، به لحاظ اقتصادی نیز دارای حساب و کتابهای بسیار دقیق است و این که پولهای ورودی به آن از چه منابعی تامین میشود و چگونه هزینه می گردد، حزب در اصل باید پاسخگوی مردمی باشد که به او روی آورده اند وبه دیدگاهها و خواسته های اعضایش متعهدانه عمل می کنند. احزاب هستند که نمایندگانشان درکارزارهای انتخاباتی میتوانند شاکله یک دولت را بوجود آورده و حکمرانی خود را با توجه به اهداف و تبلیغات و وعده های داده شده عملیاتی کنند. همین احزاب اگر نتوانند خواسته های مردمی که به آنها رای اعتماد داده اند را برآورده کنند سریعا و بدون اما و اگر توسط هوادارن شان استیضاح و از مسند قدرت به زیرکشده میشوند. احزاب وقتی درست تعریف و بازنشانی میشوند که در یک اتمسفر دموکراتیک متولد و رشد کرده باشند، آزادی بیان درنطقهای انتخاباتی، پاسخگویی شفاف و بدون بهانه و نحوه صحیح عملکرد مالی، از ابتدایی ترین عملکرد احزاب برای جذب رای مردم است. در برخی کشورهای درحال توسعه احزاب برروی کاغذ تعدادشان و اهداف شان تعریف میشود اما درعمل تقریبا هیچگونه حزبی به لحاظ واقعیت در حضور میدانی دیده نمیشوند ، احزاب دراین جوامع دراصل زیرمجموعه حاکمیتی است که آنها را در قالبهای تعریف شده خود قالب ریزی کرده و در شرایطی خاص به میدان می آورند. مانند سوپر و یا دکانی است که در مواقعی چون انتخابات کرکره های خودرا بالا میدهند و پروپاگاندایی را به راه می اندازند و سپس بعداز انتخابات کرکره ها را پایین کشیده و چراغ های شان را خاموش کرده و میروند تا اتفاق و انتخابی دیگر. اینگونه احزاب هیچگونه شفافیت و یا هواداری که درطول سال به شکلی سازمان یافته و با پرداخت حق عضویت و یک اساسنامه واقعی تقریبا وجودخارجی ندارند ، فقط نامی دارند و تعدادی محدود که در دورهمی های خود به مناسبتهای گوناگون توان صدور بیانیه را دارند، فقط درهمین حد…! وقتی سندیکاها ویا تشکلهای مردم نهاد توان عرضه خود را دربرابر نهادهای دولتی که معمولا ازسیتمهای پیچیده رانتی استفاده کرده و عرصه بخش خصوصی در حد نزدیک به صفر حرفی برای گفتن و شرایط عملیاتی نداشته باشند طبیعتا انتخابات مفهوم واقعی خود را ازدست داده و ازدرون تهی از معنا میشود. واقعیت این است که بدون حضور جدی احزاب به مفهوم واقعی خود هیچ انتخاباتی و درهیچ سطحی نمیتواند خروجی مناسب افکارعمومی باشد چرا که دامنه حضور مردم با این روشها سال به سال و دوره به دوره کم و کمتر خواهد شد…!