گزارش

دانشمندی که اسرائیل ۲۰ سال نقشه ترورش را کشید

«محسن فخری‌زاده» که گمنام و بی‌ادعا در مسیر علم و اعتلای دانش هسته‌ای تلاش می‌کرد، خواب راحت را از چشمان نتانیاهو گرفته بود. اسرائیل او را ترور کرد تا به آرامش برسد اما اندیشه «شهید فخری‌زاده» آرامش آنها را به طوفان تبدیل کرد.

دانشمندی که اسرائیل 20 سال نقشه ترورش را کشید

خبرگزاری فارس-تهران؛ وقتی شنید حاج قاسم را زده‌اند، خیلی گریه کرد و رو به همسرش گفت بعد از حاج قاسم نوبت من است. هنوز داغ فراق حاج قاسم در جای جای کشورمان تازه بود. حس جا ماندن از شهادت، خیلی اذیتش می‌کرد. بعد از حاج قاسم، محسن دیگری شده بود و حال عجیب و غریبی داشت.

محسن فخری‌زاده، بارها و بارها هدف نقشه‌های ‌تروریستی قرار گرفته بود. دشمن حدود  ۲۰ سال دنبال به شهادت رساندن او بود که هربار به دلایلی این نقشه‌ها عملی نشد اما پس از سال‌ها تلاش همه‌جانبه سرویس‌های جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس‌، عملیات ترور در عصر جمعه ۷ آذرماه ۱۳۹۹ به وقوع پیوست و محسن به سوی رفیقش حاج قاسم پر کشید.

تیر شوم استکبار بر سینه فخری از زادگان ایران

دشمنان خبیث این سرزمین از هر روش و طریقی برای زمین زدن این انقلاب و کشور دریغ نمی‌کنند. بارها با جنگ نظامی، تحریم اقتصادی و تهاجم فرهنگی تمام همت خود را گذاشته‌اند تا مسیر پیشرفت ما را متوقف کنند و یکی از حربه‌هایی که علیه کشور ما عملیاتی شده و متاسفانه در مواردی موفق نیز بوده ترور دانشمندان هسته‌ای این کشور است.

هفتم آذرماه ۱۳۹۹ و درست در چنین روزی بود که تیر شوم استکبار، بر سینه فخری از زادگان این سرزمین نشست و یک بار دیگر و با شهادت تنی دیگر از دانشمندان ایران، اثبات شد که دشمنی استکبار، با اقتدار و پیشرفت فناوری ایران است و به همین دلیل تیر زهر‌اگین و مملو از کین‌شان، پیش قراولان مسیر توسعه علمی، فناوری و اقتدار ایران را نشانه رفته است.

دستاورد‌های ماندگار دانشمند هسته‌ای و دفاعی

شهید «محسن فخری‌زاده» دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشورمان نخستین روز فروردین ۱۳۴۰ در قم به دنیا آمد. در دوران جوانی که مصادف با طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی بود به مبارزه با رژیم طاغوت برخاست و با آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در صف مقابله با گروهک‌های تجزیه‌طلب از جمله در غرب کشور قرار گرفت.

شهید فخری‌زاده کار خود را در دانشگاه امام حسین(ع) و وزارت سپاه شروع کرد و بعد از ادغام دو وزارت سپاه پاسداران و وزارت دفاع، در وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح مشغول شد و کار‌های علمی خود را از آنجا به عنوان مهمترین فعالیت، دنبال کرد و در این دوران کار‌های علمی بسیار گسترده‌ای انجام داد.

جزو پنج ایرانی لیست پانصد نفره قدرتمندترین افراد جهان در نشریه فارن پالیسی بوده است

این شهید والامقام به لحاظ نظری، قوی و به لحاظ عملی نیز شخص توانمندی بود. جزو پنج ایرانی لیست پانصد نفره قدرتمندترین افراد جهان در نشریه فارن پالیسی بوده است. اگر تلاش‌های گام به گام شهید فخری‌زاده در حوزه‌های مختلف بیان شود، حتماً چشم مبهوت جهانیان بیشتر مبهوت خواهد شد که چنین فردی با این قابلیت‌ها در ایران وجود داشته است.

از جمله پروژه‌هایی که توسط شهید فخری‌زاده و تیمش به نتیجه رسید، پروژه تولید «اولین کیت ایرانی تشخیص کرونا» و تولید «واکسن کرونای ایرانی» بود و پروژه‌های مهم تحقیقاتی دیگری را نیز در حوزه‌های مختلف مدیریت می‌کرد. از نگاه آمریکایی‌ها، «صندوق اسرار برنامه هسته‌ای ایران» بود، غربی‌ها او را «پدر برنامه هسته‌ای نظامی ایران»، می‌نامیدند و بنیامین نتانیاهو او را «مغز متفکر برنامه هسته‌ای ایران» می‌دانست.

گمنامی شهید فخری‌زاده

زمانی که محسن فخری‌زاده به شهادت رسید کمتر کسی او را می شناخت. اما انگار دشمن او را به خوبی می شناخت و آگاهانه او را ترور کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی، عظمت یافتن نام شهید فخری‌زاده در میان عموم مردم و ابراز تأسف بسیاری از جوانان از ناشناخته بودن او در زمان حیاتش را از آثار اخلاص شهید دانستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن محکوم کردن این اقدام بزدلانه دشمن طی پیامی فرمودند: دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاش‌های علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.

روایت همسر شهید فخری‌زاده از عصر جمعه

تنم پر از ترکش حاصل از انفجار وانت بود، درد در تمام بدنم موج میزد؛ ولی همه حواسم پیش محسن بود محسن را در آغوش گرفته بودم؛ خون از کمرش جاری شده و کف آسفالت پهن شده بود صحنه کربلا بود؛ التماس می‌کردم کسی به فریاد ما برسد.

حامد اصغری محافظ اصلی محسن تیر خورده و روی زمین افتاده بود. محسن در آغوشم تیر می‌خورد و یک نیسان جلوتر منفجر شده بود. دوروبرم کسی نبود خدایا من با این غربت چه کنم؟ خدایا به غریبی دختر علی، به غریبی من رحم کن.

ناراحتی قلبی‌ام که سی سال با من همراه بود تشدید شد. هر لحظه احساس می‌کردم الان قلبم از حرکت می‌ایستد. بوی خون و دود و باروت جاده آبسرد دماوند را برداشته بود احساس عطش می‌کردم سرم داشت از شدت درد منفجر می‌شد. تنها فریاد می‌زدم ای دختر علی دستم به دامنت به دادم برس.

موج انفجار همه را زمین‌گیر کرد و آبسرد غرق در سکوتی سرد شد. هیچ وقت این طور غریبی نکشیده بودم انگار صحنه کربلا بود که داشتم در کنار خیمه‌های نیمه سوخته با دختران پابرهنه فریاد می‌زدم. به سختی توانستم با پسرم تماس بگیرم تا به فریادمان برسد.

پیکر غرق خون محسن را اولین جایی که می‌شد رساند، درمانگاه آبسرد بود. همه گریه می‌کردند و نمی‌دانستند چه باید بکنند. تمام وجودم شده بود دلشوره؛ سراسیمه دنبالشان می‌دویدم. در همان دویدن‌ها، از سوزش کف پایم تازه متوجه شدم کفش ندارم.

تیرها به کمر محسن خورده بود و نخاع او را قطع کرده بود. من کنارش ایستاده بودم و فریاد می زدم: «به دادمون برسید! خونریزی شدید داره؛ تیرها به کمرش خورده.» در درمانگاه آبسرد نتوانستند کاری انجام دهند و محسن را با اورژانس هوایی به بیمارستان بقیه‌الله بردند.

می‌دانستم محسن دیگر تمام کرده‌است. گفتم: محسن جان رفتی خدا به همراهت، اصلاً نگران نباش من پای زندگی ایستاده‌ام. اما زندگی ما چقدر زود تمام شد. سی چهل سال که همراه یک مرد باشی، مدت زیادی نیست؛ مثل برق‌وباد گذشت و تمام هستی و داروندارم را یکجا از دست دادم.

۳ سال پس از شهادت محسن فخری‌زاده اسرائیل به آرامش رسید؟

همسر شهید فخری‌زاده با اشاره به خاطراتی از دوران زندگی مشترکشان می‌گوید: یک روز گفتم «محسن جان! دیر میای، بچه ها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرفی از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد»، پس اجازه بده بیشتر کار کنم. معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد. نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی‌ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از «شنبه آرام» در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری زاده. اما آیا اسرائیل به «شنبه آرام» رسید؟

 

 

 

 

 

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

دولت سیزدهم در دوسال ابتدایی فعالیت خود سیاست افزایش نرخ ارز را تجربه کرد و اکنون به نظر می رسد با وضعیت خوبی که بانک مرکزی در منابع ارزی دارد به دنبال تثبیت نرخ ارز است.

به گزارش خبرنگار مهر نرخ ارز اصلی ترین پیوند میان بازار مالی و بازارهای برون مرزی برای خرید و فروش کالاها، به کار گیری خدمات و یا انباشت دارایی‌های مالی مختلف است. حرکات نرخ ارز به همراه انتظار از حرکات قیمت‌ها در آینده، می‌تواند تورم واقعی در آینده را متأثر کند. حرکات نرخ ارز از طریق تجارت خارجی بر بخش خارجی اقتصاد و حرکت دارایی‌های مالی بین کشوری تأثیر می‌گذارد.

در همین ابتدا باید تعریفی از یک واژه کلیدی داد و آن هم رژیم ارزی است. رژیم ارزی عبارت است از نحوه مدیریت پول ملی در برابر پول سایر کشورها و نحوه اداره بازار ارز توسط مسئولان یک کشور است.

در واقع انتخاب رژیم ارزی از بحث‌های داغ در حوزه تأمین مالی و به طور کلی اقتصاد بین الملل است. از سوی دیگر انتخاب سیاست ارزی مناسب همواره از مهم‌ترین مباحث اقتصاد کلان به ویژه به سبب تفاوت‌های فراوان در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی در سطح کشورهای مختلف است.

در طول سالیان گذشته همواره رژیم‌های ارزی مختلفی تعریف شده‌اند که از انعطاف پذیر کامل یا آزاد شروع و تا رژیم‌های محکم و سخت ادامه می‌یابد و در این دامنه مجموعه‌ای از رژیم‌های ارزی با درجه انعطاف پذیری متفاوت وجود دارد.

رژیم ارزی به سبب تأثیر فراوانی که بر عملکرد اقتصادی کشورها می‌گذارد همیشه از مباحث بحث برانگیز سیاست اقتصاد کلان و انتخاب رژیم ارزی مناسب برای نیل به اهداف جامعه به ویژه افزایش سرعت رشد اقتصادی و یا تثبیت آن، مورد توجه سیاست مداران بوده است.

بدیهی است با توجه به طیف رژیم‌های ارزی از انعطاف پذیر تا رژیم‌های محکم و سخت، اتفاق نظر یکسان در خصوص رژیم ارزی بهینه برای تمام کشورها وجود ندارد؛ بدین ترتیب با قطعیت نمی‌توان اعلام کرد، نرخ ارز شناور تنها انتخاب مناسب و بهینه برای تمامی کشورها در تمام دوران‌ها است.

اتخاذ هر رژیم ارزی از جمله نرخ ارز شناور با مزایا و هزینه‌هایی همراه است. از این‌رو نیاز است قبل از تصمیم گیری ارزیابی گردد با توجه به شرایط اقتصادی حاکم کدام سیاست ارزی می‌تواند راه گشای مشکلات اقتصادی باشد زیرا ممکن است اتخاذ یک سیاست ارزی منجر به افزایش هزینه‌ها شود در صورتی که سیاست گذار دنبال ایجاد منافع از اتخاذ این سیاست بوده است.

البته برای بیشتر اقتصادهای بزرگ رژیم نرخ ارز شناور منافع اقتصادی مهمی به بار آورده است که به وضوح از هزینه‌های آن فراتر است. نقش سیاست‌های نرخ ارز در توسعه اقتصاد همیشه مورد توجه و بحث بوده و برای مثال نوسانی شدن نرخ ارز و نیز غیر قابل پیش بینی بودن آن به دلیل محدود کردن منافع ناشی از تجارت و کاهش رفاه همیشه مورد انتقاد قرار گرفته است. از این رو است که برخی سیاست گذاران به سمت سیاستهای تثبیتی نرخ ارز گرایش دارند.

برقراری سیاست تثبیت نرخ ارز نیاز به محدودیت‌های بزرگ مالی دارد مانند محدود ساختن درآمد حاصله از مالیات تورمی همچنین به دلیل تحریفات خاص اقتصادی امکان انتخاب سیاستهای انبساطی مالی تحت نظام نرخ ثابت ارز افزایش می‌یابد، زیرا سیاستگذاران عقیده دارند که تحت این شرایط انتخاب نظام نرخ ثابت ارز نسبت به نظام نرخ شناور ارز ارجحیت دارد و مقرون به صرفه است.

مسئولان در طول سالهای بعد از انقلاب نیز سیاست‌های مختلفی را برای ارز در نظر گرفته‌اند که در ادامه به آن اشاره می‌شود.

اتخاذ سیاست‌های ارزی در ۴۳ بعد از انقلاب

۱) قیمت دلار در سال‌های ابتدایی انقلاب

طی سالهای ۵۷ تا ۵۹ نرخ دلار در بازار رسمی ۷ تومان و در سالهای ۶۰ تا ۶۲ حدود ۸ تومان فروخته می‌شد، در سال ۶۳ نرخ دلار به ۹ تومان رسید، اما در سال پس از آن یعنی ۶۴ مجدداً با روندی کاهشی ۸ تومان تعیین شد.

بانک مرکزی نرخ رسمی دلار را در سال ۶۵ مجدداً کاهش داد و به ۷ تومان رساند که این نرخ سال ۶۶ هم تثبیت شد، در سال ۶۷ نرخ دلار به روندی کاهشی خود در بازار رسمی ادامه داد، به طوری که هر دلار حدود ۶ تومان بفروش می‌رسید، اما در سال ۶۸ دوباره یک تومان افزایش یافت و به حدود ۷ تومان رسید.

دولت دوران جنگ با تخصیص آگاهانه ارز به هزینه‌های دفاعی و کالاهای اساسی که عمده ترین اقلام بودجه ارزی کشور را تشکیل می‌داد سعی داشت مانع از تخصیص غیر بهینه منابع ارزی کشور شود و همچنین در طول جنگ به رغم افزایش حجم پول و سطح تورم، نرخ ارز رسمی ثابت بماند. اما ظاهراً اتکا به بودجه نفتی و تحریم در فروش نفت موجب شد تا دولت نتواند به طور کامل این سیاست را اعمال و اجرا کند زیرا نوسانات ارز در بازار ارز چیز دیگری را نشان می‌دهد.

به هر حال از دیدگاه دولت تثبیت نرخ ارز با هدف تأمین ارزان قیمت مواد اولیه و واسطه‌ای وارداتی مورد نیاز صنایع داخلی ضروری می‌نمود و نیز می‌توانست در جهت افزایش صادرات غیر نفتی از زاویه پایین نگه داشتن قیمت کالاهای صادراتی تا حدودی مفید واقع شود.

سیاستهای ارزی اتخاذ شده در دوره جنگ نوعی فاصله گرفتن از نرخ رسمی پول ملی و قبول تضعیف آن در مقابل ارزهای دیگر به شمار می‌آمد که می‌توان آن را تضعیف پنهان نامگذاری کرد. عناوینی همچون ارز رسمی، ارز تهاتری، ارز دانشجویی، ارز درمانی و ارز مسافرتی در دوران جنگ تحمیلی ناشی از سیاستگذاری‌هایی بود که تلاش داشت قیمت ارز هر بخش را بر حسب اولویتهای موجود تعیین نماید.

۲) قیمت دلار در دولت هاشمی رفسنجانی

بعد از پایان جنگ تحمیلی سیاست توسعه و سازندگی توسط دولت هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود و کشور در این دوره ابتدا سیاست تثبیت ارز و سپس سیاست انبساطی را تجربه کرد. البته در ۳ سال اول دولت هاشمی رفسنجانی دلار به صورت ملایم و مدیریت شده در محدوده ۱۴۰ تا ۱۵۰ تومان تثبیت شد. این دوره اولین دوران تثبیتی دلار در اقتصاد ایران بود.

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

با شروع دولت دوم هاشمی رفسنجانی قیمت ارز به یکباره از ۱۴۹ تومان به ۱۸۰ تومان رسید و سپس در سال ۱۳۷۳ قیمت ارز باز هم افزایش یافت و در این دوره افزایش ۴۵ درصدی را شاهد بوده و به ۲۶۳ تومان رسید. در سال آخر دولت هاشمی رفسنجانی دلار باز هم افزایش قیمت چشمگیر ۷۰ درصدی را داشته و به ۴۷۸ تومان رسید.

در دولت هاشمی رفسنجانی کشور وارد توسعه و ساخت ساز شده و در در دولت دوم وی قیمت‌ها به یکباره جهش یافت و قیمت کالاهای اساسی چندین برابر شد در طول هشت سال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دلار بیش از ۳۰۰ درصد افزایش قیمت را تجربه کرد.

۳) دلار در زمان ریاست جمهوری خاتمی

در ابتدای دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی دلار محدوده قیمتی ۴۵۰ تومان رسیده بود، دلار یک سال بعد و در اولین سال ریاست جمهوری خاتمی به ۶۴۶ تومان رسید و در یک سال افزایش بیش از ۳۵ درصدی را تجربه کرد، قیمت دلار در سال دوم دولت اصلاحات به ۸۶۳ تومان رسید و افزایش بیش از ۳۰ درصدی را تجربه کرد.

قیمت دلار در سال ۷۹ و سومین سال از دولت اول اصلاحات به ۸۱۳ تومان رسیده که برای دومین بار در تاریخ انقلاب اسلامی بعد از آتش بس قیمت دلار کاهش یافته باشد و کاهش ۶ درصدی را تجربه کرد. قیمت دلار در سال ۸۰ باز هم کاهش یافته و به ۷۹۲ تومان رسید. در سال ۸۱ قیمت ارز ۷۹۹ تومان شد تا سیاست تثبیت ارز در دولت اصلاحات وارد سومین سال متوالی شود.

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

قیمت ارز در سال ۸۲ و با آغاز دوره دوم ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی به ۸۳۲ تومان رسید، در سال ۸۳ نیز قیمت به ۸۷۳ تومان رسید. به عبارتی از سال ۷۸ تا ۸۳ تثبیت ارز در دولت اصلاحات انجام شده و در ۶ سال قیمت ارز در محدوده ۸۰۰ تا ۸۷۰ تومان نوسان کرد. اما در سال ۸۴ قیمت ارز ۹۰۴ تومان شد.

به عبارت دیگر سیاست رهاسازی قیمت ارز در ۲ سال ابتدایی دولت خاتمی رخ داد و دلار بیش از ۱۰۰ درصد رشد را تجربه کرد و در ۶ سال دیگر دولت اصلاحات قیمت ارز تثبیت شد. پس این گذاره که قیمت ارز در زمان ریاست جمهوری خاتمی ثابت بوده و افزایشی نداشته و کشور تجربه تورم در زمان ریاست جمهوری وی را نداشته غلط است، اما نکته اینجاست که سیاست افزایش قیمت ارز در ۲ سال ابتدایی دولت خاتمی رخ داده و زمان تثبیت ارز ۶ سال بوده و قطعاً ۶ سال آن هم در زمان تحویل ریاست جمهوری بیشتر در اذهان مردم مانده است و شاید به این دلیل است که برخی از وضعیت اقتصادی در آن دوران به نیکی یاد می‌کنند.

۴) دلار در دولت احمدی نژاد

اما در دولت محمود احمدی نژاد قیمت ارز در دوره اول ریاست جمهوری وی از ۹۰۴ تومان تا ۱,۰۰۰ تومان نوسان کرد، به عبارتی سیاست تثبیت با دامنه نوسان ۱۲ درصدی در دولت احمدی نژاد اجرایی شد. قیمت ارز در سال ۸۵ به ۹۲۲ تومان رسیده و در سال ۱۳۸۶ به ۹۳۵ تومان رشد داشت، قیمت دلار در سال ۱۳۸۷ به ۹۶۶ تومان رسیده و در سال ۱۳۸۸ به ۱,۰۰۰ تومان رسیده تا در طول چهار سال تنها ۱۲ درصد افزایش قیمت ارز اتفاق بیفتد.

اما در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد شرایط دگرگون شده و قیمت ارز هر سال افزایش را تجربه کرد، در سال ۱۳۸۹ قیمت ارز افزایش ۱۰ درصدی را تجربه کرده و به ۱,۱۰۰ تومان رسید.

در اواسط خردادماه سال ۹۰ بانک مرکزی اجرای سیاست یکسان سازی نرخ ارز را در بازار آغاز کرد، البته بهمنی رئیس کل بانک مرکزی چند روز پیش از آغاز این برنامه اعلام کرده بود که بدترین حالت ممکن در بازار ارز دو نرخی بودن قیمت دلار است.

بر این اساس بانک مرکزی در تاریخ ۱۸ خردادماه ۱۳۹۰ در راستای مدیریت بازار ارز، نرخ دلار دولتی را ۱۱۷ تومان افزایش داد، به تبع افزایش قیمت دلار در بازار بانکی، نرخ دلار در بازار آزاد هم با افزایش همراه شد و به یکباره نرخ آن به ۱,۲۲۰ تومان رسید.

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

اما اجرای این سیاست توسط بانک مرکزی به یکباره طی چند روز متوقف شد، اما نرخ دلار در بازار آزاد همچنان اختلاف خود را با روندی نوسانی حفظ کرد، بر این اساس اختلاف قیمت دلار در بازار آزاد و دولتی همچنان وجود دارد به طوری که نرخ دلار در خرداد ۱۳۹۰ در بازار آزاد ۱,۲۱۸ تومان و در بازار دولتی ۱,۰۵۸ تومان است، بنابراین اختلاف قیمت به ۱۶۰ تومان رسیده است. دلار در پایان سال ۱۳۹۰ به ۱,۴۰۰ تومان رسید.

سال ۱۳۹۱ شرایط متفاوت شد و سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی علیه کشور به کار گرفته شد، فروش نفت به شدت کاهش یافت و تحریم گلوگاه‌های اقتصاد را نشانی گرفت و در عرض چند ماه دلار از ۱,۵۰۰ تومان به ۳,۳۰۰ تومان رسید.

در سال ۹۲ با قدرت رسیدن حسن روحانی دلار در ابتدا با سیگنال مذاکرات کاهش قیمت را تجربه کرد اما با سخنان سیف، رئیس کل وقت بانک مرکزی روند ریزشی قیمت دلار متوقف شد، سیف گفته بود اگر دلار به زیر قیمت ۳,۰۰۰ تومان برسد بسیاری از تجار، فعالان اقتصادی و کارخانجات ضرر کرده و بانک مرکزی نمی‌گذارد این اتفاق بیفتد.

۵) قیمت دلار در دولت روحانی

دولت روحانی نیز در ۴ سال اول خود سیاست تثبیت ارز را اجرایی کرد تا سومین دولتی باشد که در چهار سال اول خود سیاست تثبیت را اجرا می‌کند، پیش از آن دولت‌های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در چهار سال اول خود مانع از رشد شدید قیمت ارز شده بودند و دلار را در کانال ۱۰ تا ۱۲ درصدی نوسان می‌دادند،

قیمت دلار در سال ۱۳۹۳ به ۳,۴۰۰ تومان رسید، در سال ۱۳۹۴ کاهش قیمت را تجربه کرده و به ۳,۱۰۰ تومان رسید، در سال ۱۳۹۵ به قیمت ۳,۷۴۸ تومان رسیده و در سال ۱۳۹۶ به ۳,۸۰۰ تومان معامله شد. دلار در نیمه اول سال ۱۳۹۷ نیز به قیمت ۴,۲۰۰ تومان رسیده و بانک مرکزی در سال بعد تلاش کرد با ایجاد کردن ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی را ارزان‌تر به دست مردم برساند که تجربه این ارز نیز بعد از چند سال به شکست انجامید.

نحوه برخورد دولت ها با ارز/ از تثبیت قیمت ارز تا رهایی یکباره

در سال ۱۳۹۸ دلار به یک باره با جهش روبرو شده و به ۱۱,۱۲۰ تومان رسیده دلار در سال ۹۸ حتی به ۱۵ هزار تومان نیز رشد کرده بود که با سیاست ارزپاشی بانک مرکزی وقت به محدوده ۱۲ هزار تومان رسید. دلار اما در سال ۱۳۹۹ باز هم جهش قیمت شدیدی را تجربه کرده و مرزهای جدیدی از قیمت را اجرایی کرد، قیمت ارز در سال ۱۳۹۹ به ۳۱ هزار تومان نیز رسید و سقف جدیدی را ایجاد کرد و سپس با سیاست‌های بانک مرکزی در دوران همتی به محدوده ۱۸ هزار تومان رسید.

دلار در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی بعد از ۸ سال ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی تا به اینجا رکورددار افزایش قیمت سقف و کف است، روحانی دلار را ۳,۳۰۰ تومان تحویل گرفته و نزدیک به ۲۵,۰۰۰ هزار تومان تحویل داد و افزایش ۷ برابری قیمت را ثبت کرد، قیمت دلار در دوران روحانی ۶۰۰ درصد افزایش یافت و بدترین نحوه سیاست تثبیت ارز در دولت وی اجرایی شد.

آنچه از نمودارهای بالا به دست می‌آید این است در طول سالیان بعد از انقلاب شاهد اجرای سیاست‌های مختلف ارزی بودیم که تمام این سیاست‌ها بر مبنای موجودی ارزی و درآمد ارزی و نحوه ارائه بودجه سالیانه اتخاذ شده است.

به گواه آمارهای اقتصادی پیاده سازی رژیم تثبیت ارز در اقتصاد ایران معایبی را داشت که از جمله آن می‌توان به کاهش رقابت‌پذیری بنگاه‌های تولیدی داخلی در مقابل خارجی‌ها، افزایش واردات کالا نسبت به صادرات، افزایش قاچاق کالا، افزایش اشتغال کارگران اتباع خارجی و غیره اشاره کرد اما اجرای این سیاست تأثیرات مثبتی بر اقتصاد نیز دارد که از جمله آن می‌توان به کنترل تورم و کاهش آن، رشد رفاه اقتصادی و همچنین خروج ارز از کالای سرمایه‌ای اشاره کرد.

دلار در زمان ریاست جمهوری رئیسی

در سال ۱۴۰۰ قیمت دلار رسمی ۴,۲۰۰ تومان و قیمت دلار در بازار آزاد در محدوده ۲۵,۰۰۰ تومان به دولت رئیس تحویل داده شد. اما به دلیل مشکلات ناشی از تحریم شدید اقتصادی و فاصله‌ای که بین دلار رسمی با دلار آزاد داشت دولت تصمیم به اصلاح قیمت دلار گرفت به طوری که قیمت دلار در ۲ سال اول دولت رئیسی از ۲۵,۰۰۰ تومان به سقف‌های جدید ۵۰ هزار تومانی رسید و قیمت دلار رسمی نیز از ۴,۲۰۰ تومان به نرخ نیمایی تغییر کرد. افزایش فروش نفت و بالارفتن درآمدهای ارزی کشور موجب شد تا شرایط موجودی ارزی کشور بهبود پیدا کند به طوری که دولت تصمیم گرفته است سیاست تثبیت نرخ ارز را اجرا کند.

مسئولان بانک مرکزی معتقد هستند هم اکنون نرخ ارز مؤثر در اقتصاد که قیمتی از میانگین عرضه دلار است چیز حدود ۳۶,۵۰۰ تومان خواهد بود به همین دلیل با موجودی فعلی ارزی کشور می‌توان سال‌ها این قیمت را کنترل کرد و اجازه افزایش نوسان در بازار آزاد را نداد.

از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقد هستند بهترین سیاست این است که دولت اجازه دهد قیمت ارز به جای آنکه میخکوب شود در گام‌های ثابت و به صورت پیش بینی پذیر شده روند افزایشی پیدا کند که مشکلات ناشی از تثبیت نرخ ارز را نیز در اقتصاد ایجاد نکند.

 

 

 

https://www.irna.ir/news/85306344/%DB%8C%DA%A9-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%B5%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4

آیا دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» بر هزینه‌هایش چربید؟

آیا دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» بر هزینه‌هایش چربید؟

تهران- ایرنا- با اجرای پنج مرحله مبادله اسیران فلسطینی و اسیران در دست حماس، تلاش‌ها برای تمدید آتش‌بس ادامه دارد اما پرسش اینجاست که آزادی ۱۸۰ یا حتی ۳۰۰ اسیر فلسطینی، ارزش تلفات گسترده وارده بر غزه در بیش از ۵۰ روز گذشته را داشته است؟

تا کنون بعد از ۵ مرحله مبادله، حدود ۱۸۰ فلسطینی از زندان‌های اسرائیل آزاد شده و حدود ۸۰ اسیر اسرائیلی یا از ملیت‌های دیگر نیز توسط حماس آزاد شده اند. فلسطینیان برای آزادی زندانیان جشن گرفتند و از حماس تشکر کردند؛ اما در این چند هفته قریب ۱۰۰ برابر اسرای آزادشده، یعنی ۱۵ هزار فلسطینی در بمباران وحشیانه ارتش اسرائیل به شهادت رسیده‌اند.

اکنون با رخدادهای پیش آمده، برای دلسوزان مردم فلسطین پرسش‌های مهمی مطرح است: این که آیا هدف حملات هفتم اکتبر، تنها آزادی زندانیان بود؟ هزینه و فایده عملیات «طوفان الاقصی» چه بود؟ حالا با تخریب‌های وحشیانه تاسیسات غزه و کشتار گسترده مردم این شهر، توازن دستاوردها و هزینه‌های این عملیات، موضوعی است که در خصوص آن با «علی منتظری، کارشناس مسائل فلسطین و خاور میانه» به گفت و گو نشسته‌ایم.

تاکنون متاسفانه بیش از ۱۵۰ هزار فلسطینی در بمباران اسرائیل شهید شده است و ۱۸۰ اسیر آزاد شده که ممکن است تا ۳۰۰ نفر یا کمی بیشتر هم برسد. با توجه به اینکه برخی هدف این عملیات را آزادی اسرای فلسطینی اعلام کردند، آیا ۱۵ هزار شهید و تعداد بیشتری مجروح، بهای متناسبی برای آزادی یک صدم شهدا (۱۸۰ نفر) بود؟

منتظری: نتیجه هیچ جنگی در جهان به خصوص اگر بین اشغالگر و اشغال‌شده باشد، براساس میزان تلفات مقایسه و بررسی نمی‌شود. بلکه بر اساس میزان تحقق یا عدم تحقق اهداف نهایی جنگ محاسبه می‌شود.

 بازگشت به خانه بعد از آتش‌بس

۱.۵ میلیون کشته، بهای آزادی ویتنام

در جنگ ویتنام، مردم این کشور یک و نیم میلیون کشته دادند و به تاسیسات زیربنایی این کشور اعم از ساختمان‌ها و جنگل‌ها و… میلیاردها دلار خسارت وارد شد و در مقابل، فقط پنجاه هزار کشته آمریکایی بر جا ماند. اما در نهایت مردم ویتنام استقلال و آزادی خود را به دست آوردند؛ یعنی به هدف اصلی خویش که تامین آزادی از زیر یوغ آمریکا بود، رسیدند.

مردم الجزایر بیش از یک میلیون کشته دادند، اما ارتش اشغالگر فرانسه فقط چندهزار کشته داد تا انقلاب الجزایر، استعمارگر فرانسوی را از کشور خود بیرون کند و بالاخره موفق شدند هدف نهایی خود که آزادی و استقلال سرزمینشان بود را محقق کنند. به شکلی دیگر در آخرین این رویدادها، پس از ۲۰ سال ارتش آمریکا ناموفق، مجبور به ترک افغانستان شد و تفاصیلش را همه می‌دانند.

بازگشت موضوع فلسطین به صدر اهتمام جهانی، هدف اساسی طوفان الاقصی

نتیجه مشترک پیکار سیاسی و مقاومت مسلحانه طوفان الاقصی تحقق هدف زنده شدن موضوع فلسطین بوده است، ولو آن که منجر به تشکیل دو دولت شود و دولت فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه پیاده و منجر به عقب‌نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی ۱۹۶۷ شود

اما در نوار غزه، آزادی اسرای فلسطینی یکی از اهداف ثانوی طوفان الاقصی بوده است. هدف اساسی آن، این بود که موضوع فلسطین به جایگاه اصلی خود باز گردد و صدر اهتمام منطقه‌ای و جهانی را دوباره به دست آورد. این در حالی است که در سایه فعالیت‌های آمریکا و عدم اجرای قطعنامه‌های شورای امنیت و پیمان‌هایی مانند پیمان ابراهیم بین اعراب و اسرائیل، مساله فلسطین و حقوق فلسطینیان، کاملا به حاشیه برده شده بود. اما طوفان الاقصی دوباره «فلسطین» را به صدر موضوعات جهانی بازگرداند. بنابراین هدف اصلی و اولیه خود را تامین کرده است، گرچه بخشی از اهداف ثانوی خویش را نیز محقق کرده است.

بدون شک جنگ یکی از اشکال مبارزه برای تحقق هدف سیاسی است. درست است که دستگاه نظامی حماس و مقاومت مسلحانه در نوار غزه به دور از انظار دستگاه‌های سیاسی مقاومت این عملیات را اجرا کرده‌اند؛ اما نتیجه مشترک پیکار سیاسی و مقاومت مسلحانه طوفان الاقصی تحقق یک هدف واحد بوده است که تاکنون در میدان فلسطین محقق شده است و آن زنده شدن موضوع فلسطین است، ولو آن که منجر به تشکیل دو دولت شود و این که دولت فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه پیگیری و پیاده و منجر به عقب‌نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی سال ۱۹۶۷ شود.

آیا تشکیل دو دولت منجر به پایان موضوع مقاومت نمی‌شود؟

منتظری: موضوع مقاومت فلسطین با تشکیل دو دولت عملا خاتمه نمی‌یابد، چه آن که اگر مقاومت اسلامی فلسطین در محدوده‌ای در حدود ۳۶۵ کیلومتر مربع غزه توانسته چنین دستاورد بزرگ نظامی علیه اسرائیل به دست آورد، آیا نمی‌تواند در آینده همین دستاورد را در مساحتی تقریبا ۱۲ برابر مساحت نوار غزه به دست آورد؟

اگر طرح دو دولت هم محقق شود، دستاورد سیاسی طوفان الاقصی است

اکنون این نتیجه چه در یک سال آینده یا ۱۰ سال آینده رقم بخورد، اگر مقاومت فلسطین همچنان بر عقیده خود که آزادی کل فلسطین است بماند، در مساحت‌های جدید که تحت عنوان برپایی دو دولت به دست می‌آورد، باز هم این شانس را خواهد داشت که مجددا طوفان الاقصی دوم و سومی را درون همان طرح ایجاد دو دولت ایجاد کند. بنابراین اگر طرح دو دولت هم در سرزمین‌های اشغالی محقق شود، این دستاورد سیاسی طوفان الاقصی است و همین می‌تواند به عنوان هدف اصلی تلقی شود و این دستگاه سیاسی حماس و مقاومت اسلامی در فلسطین هستند که عملا آن را محقق ساخته اند.

 

یک سوال مهم: آیا دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» بر هزینه‌هایش چربید؟

 

فراموش نکنیم همین اعتراضات و نگرانی‌های تحلیلی و سیاسی در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و پیش از آن در سال ۲۰۰۰ میلادی وجود داشت. در سال ۲۰۰۰ اسرائیل کل جنوب لبنان را در اشغال خود داشت و برای حفظ آن هم یک ارتش مزدور لبنانی ایجاد کرده بود، با این حال برای آزادی آن مناطق، مقاومت لبنان هزینه‌های سخت بشری و مادی پرداخت کرد، اما نتیجه آن آزادی جنوب لبنان بود. این در حالی بود که اسرائیل در آن زمان، نه تنها هیچ یک از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را اجرا نکرده بود، بلکه حتی دست رد به سینه اعراب سازشکار زده بود که سخاوتمندانه امتیازات چشمگیری به اسرائیل پیشنهاد داده بودند.

در جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ نیز همین دلایل و ادعاها در اوج جنگ بین مقاومت اسلامی و اسرائیل، به شدت از سوی برخی لبنانی‌ها مطرح بود و اعتراض صورت می‌گرفت که چرا حزب الله به خاطر به اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی و آزادی اسرایی مثل سمیر قنطار، وارد جنگی نابرابر و خانمان‌سوز و پرتلفات با اسرائیل شده است؟ اما اکنون نگاه کنید که حزب الله به عنوان یک نیروی مقاومت در کجای منطقه و لبنان است و چه قدرت سیاسی و نظامی و برتری در منطقه دارد که حتی می‌تواند قواعد جنگ و رویارویی را بر یکی از قوی‌ترین ارتش‌های منطقه تحمیل کند و اکنون در بدترین و سخت‌ترین روزهای فلسطینی‌ها، به صورت آشکار و قدرتمندانه برای توقف ارتش اسرائیل در جبهه‌های شمالی به مدد و کمک مقاومت فلسطین درآید.

تلفات انسانی شاخص بررسی طوفان الاقصی نیست

در حالی که جنگی نابرابر بین اشغال شده و اشغالگر در میدان کارزار برقرار است، به نظر می‌رسد ورود به عملیات طوفان الاقصی از نگاه قربانیان آن درست نیست. ما در داخل کشور هم در زمان دفاع مقدس همین وضعیت را داشتیم، آیا می‌توان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد سال ۶۱ با میزان تلفات انسانی آن سنجید؟ در آن زمان میزان سنجش امر، تحقق آزادی خرمشهر بود و نه میزان تلفات در جنگ.

در کل دوران دفاع مقدس، با همه نقدهایی که اکنون به اداره جنگ وارد می‌شود، مجموع تلفات و خسارت‌ها باید بر اساس آزادی سرزمین‌های اشغال شده محاسبه گردد، نه بر اساس تلفات. در هیچ یک از نبردهای تاریخی، به خصوص زمانی که جنگ بین اشغالگران و اشغال شده‌ها در میان بوده است، میزان تلفات شاخص موفقیت نبوده؛ بلکه آزادی و استقلال ملاک عمل بوده که نتیجه فداکاری‌ها و شهادت‌ها در میدان است.

 آزادی اسیران اسرائیلی

در عین حال اکنون برای بررسی این امر که در جریان نبرد بزرگ طوفان الاقصی چه هماهنگی‌های بین دستگاه سیاسی و تشکیلات نظامی بوده است، بسیار زود است و نمی‌توان آن را فقط در قالب اهداف ثانویه این نبرد مورد مناقشه و بررسی قرار داد. زیرا بدون شک طوفان الاقصی در درون خود اسراری دارد که نشر آن در آینده، میزان و ملاک بررسی‌های دقیق‌تر و درست‌تر ما قرار می‌گیرد.

فراموش نکنیم که نبرد همچنان جریان دارد، آن هم در حالی که اشغالگر تا کنون دستاورد نظامی به معنای واقعی نداشته است و با این که ادعا می‌کند در صدد ریشه کنی حماس از نوار غزه است، در بحبوحه این عملیات، وارد گفتگوهای سیاسی برای تبادل زندانیان شده است. آیا این مرحله در هفته اول آغاز نبرد طوفان الاقصی قابل قرائت بود؟ قطعا نبود.

بخش سیاسی و نظامی حماس چه نقشی در انجام عملیات اخیر داشتند و آیا عملیات نظامی پیچیده طوفان الاقصی توانسته اهداف سیاسی را برآورده کند؟

منتظری: به اعتراف بسیاری از کارشناسان امر، برای حفاظت از موفقیت عملیات سهمگین طوفان الاقصی، آغاز جنگ با اطلاع طرف‌های سیاسی حماس و دیگر نیروهای مقاومت که در خارج نوار غزه بوده اند، نبوده است و آنها از وقوع آن اظهار بی اطلاعی می‌کنند. این ادعا چه درست باشد و چه نباشد (که خود این موضوع، از اسرار مهم این رویداد تاریخی است) بدون شک یکی از رمز و رازهای موفقیت ابتدایی مقاومت فلسطین در آغاز طوفان الاقصی به شمار می‌رود. با این حال ما باید اجازه بدهیم تا زمان بیشتری بگذرد و کم کم اطلاعات و اسرار بیشتری از این نبرد که در طول ظهور شبه نظامیان مسلح و نیروهای مقاومت کاملا بی نظیر بوده، به بیرون درز کند تا قضاوت درست‌تر از نقش این عملیات بزرگ در تاریخ فلسطین به دست آوریم.

باید اجازه دهیم زمان بیشتری بگذرد و اطلاعات و اسرار بیشتری از این نبرد که در طول ظهور شبه نظامیان مسلح بی نظیر بوده، به بیرون درز کند تا قضاوت درست‌تر از نقش این عملیات بزرگ در تاریخ فلسطین به دست آوریم

البته شکی نیست که تا قبل از طوفان الاقصی بین رهبران نظامی و سیاسی مقاومت فلسطین درباره عملیاتی که منجر به آزادی زندانیان فلسطینی شود، تصمیم گیری سیاسی مشترکی صورت گرفته است، اما در ادامه اجرای این نقشه نظامی سیاسی، تحولاتی رخ داده که چه بسا فراتر از انتظارات رهبران سیاسی و نظامی حماس بوده است و این طبیعت نبردهای شبه نظامیان در مقابل نیروهای اشغالگر است، همانگونه که عین چنین حالتی در نبرد سی و سه روزه سال ۲۰۰۶ بین مقاومت اسلامی لبنان با ارتش اسرائیل رخ داد.
در آن زمان ارتش اسرائیل با ادعای ریشه کنی حزب الله و بازگرداندن دو سرباز اسیر خود، جنگی بزرگ را آغازکرد، اما حتی خود ارتش اسرائیل هم نمی‌دانست در پایان جنگ چه رخ می‌دهد، آنها در زمان تبادل زندانیان لبنانی و فلسطینی با دو سرباز اسرائیلی و در نقطه مرزی فهمیدند باید به جای دو سرباز زنده، جنازه سربازانشان را تحویل بگیرند. با این حال اسرائیل مجبور شداین تبادل را صورت دهد.
آیا اسرائیل و استراتژیست‌های ارتش آن می‌توانستند چنین دورنمایی را برای پایان جنگ ۳۳ روزه پیش بینی کنند؟ آیا کسی در لبنان یا منطقه یا دنیا هست که در آغاز جنگ ۳۳ روزه ، پایان آن را بدین شکل تحلیل و بررسی کرده باشد؟

آیا در مجموع، به اعتقاد شما دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» بر هزینه‌هایش چربید؟

منتظری: ارتش اسرائیل چند واژه کلیدی برای عملیات خویش در نوار غزه ترسیم کرده است که یکی از آنها کشتن «یحیی السنوار، محمد الضیف و مروان عیسی» رهبران حماس در کتائب عزالدین قسام است. اما با گذشت این ایام در نبرد بزرگ نوار غزه، نه تنها اسرائیل موفق به این کار نشده است، بلکه هنوز نتوانسته تصویری مستند از ضربات شکننده بر پیکر نظامی حماس نشان دهد. فراموش نکنیم که جنگ اصلی زمینی اسرائیل اکنون با حماس در محدوده ای کمتر از صد کیلومتر مربع در شمال نوار غزه است و هنوز مقاومت فلسطین موشک‌های خویش را به طرف مناطق تحت سیطره اسرائیل به راحتی شلیک می‌کند.

روند تحولات نشان می‌دهد اگر ارتش اسرائیل بار دیگر نوار غزه یا شمال نوار غزه را به اشغال در آورد، تازه اول ماجراست و داستان تمام نشده است. زیرا باید مهیای جنگی طولانی با مقاومت اسلامی‌ شود .

باز هم بدون شک این جنگ آثار و انعکاس‌های بزرگی در منطقه و جهان از خود بر جای گذاشته است و دنیا در برابر سوالات بدون پاسخ زیادی مانده است که کسی فعلا نمی‌تواند پاسخگوی آن باشد. چیزی که مسلم است، در اوج این نبردها نمی‌توان بحث تلفات انسانی و مادی را فعلا به عنوان شاخص مطرح ساخت، کما این که نمی‌توان بحث تلفات انسانی در رهایی الجزایر از استعمار فرانسوی را در همان زمان مطرح نمود یا برخی تبادلات زندانیان و اسرای جنگ بین مقاومت الجزایر با فرانسوی‌ها را در همان زمان به عنوان شاخص و ملاک بررسی‌ها مورد مناقشه قرار داد، ملاک این است که آیا مقاومت به هدف نهایی خویش که استقلال و آزادی است، می‌رسد یا نه؟ و طبیعی است که هر هدف نهایی، قربانیانی دارد که این امر برای آنها که در میدان نبرد قرار دارند، از لوازم مقاومت در برابر اشغالگران به شمار می‌رود.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*