آخرین خبر :

سرمقاله / چه بایدکرد…؟!!!

امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
برخی سیستمهای اداری وبانکی و سیاسی بازان مابه نوعی کار می کند که همیشه در خروجی آن بزرگ ترین اختلاس ها سر بر می آورند از اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومان خداداد و همراهان از بانک صادرات و سه هزار میلیارد خاوری و بانک ملی از ۱۴هزار میلیارد بانک ثامن الحجج و اختلاس صدها میلیاردی در شهرداری و حقوق های نجومی و اختلاس های سینمایی رضوی تا این آخرین مورد آن ها همانند هزاران میلیارد بدهی بنیاد نور و حواله دادن آن به بانک مرکزی تا ۳،۵ میلیادر دلار چای دبش و البته اختلاس نجومی و ورشکستگی شستا و انواع ریز و درشت های اختلاس ها ی دیگر که حوصله ی اشاره به تمامی آن ها در این نوشتار نیست. قاجاق نفت و اعمال برخی در این موضوع و به نام دور زدن‌های تحریم های نفتی که ثروت نجومی را برای بعضی ها به بار آورده از جزایری و  زنجانی و هدایتی گرفته تا معاون شهردار وقت تهران و البته افراد ریز درشت دیگر که یاداوری آن ها کلام را مطول می کند. حال دراین وضعیت افرادی در جامعه  به علت عدم دریافت و یا تهیه ی هزینه ی کوچک، زندگی آن ها به فنارفته یا نابود گردیده یا در گوشه ی زندان و یا در قبرستان جای گرفته اند و خانوارهایی به این دلیل متلاشی گردیدند و آمارهای خودکشی و طلاق ها سر به آسمان زده اند. افرادی هستند که به علت عقب افتادن سررسید اقساط وام‌های کوچک شان وثیقه های آن ها به حراج رفته اما اشخاصی هم وجود دارند که وام های کلان و نجومی بدون وثیقه و با رانت  دریافت کردندو از پرداخت اصل دریافتی خوداری کرده و کسی هم چاره ی آن ها را نمی کند. اما در مقابل بانک‌ها از دادن وام‌های ده و بیست میلیونی به مردم به دلیل عدم وجود ضامن استنکاف می کنند. چه خانواده ها و افرادی شریفی که به علت عدم تامین مالی قادر به پرداخت کرایه ی خانه ی خود یا وام اقساط خود نیستند و یا به علت عدم تمکین مالی فرزندان شان  قادر به ازدواج نیستند و اضمحلال این اولین‌ نهاد اجتماعی را در پی دارد و سرافکندگی والدین در نزد فرزندان و اهل فامیل و همسایگان را  موجب می شود. در این وضعیت برخی سعی دارند وضعیت را گل و بلبل نشان دهند و خبری از سر درون مردم ندارد که بر آنان چه میگذرد یا شاید بدانند و خود را به کر گوشی زده باشند. حال کسی بگوید مردم چه کاری از دست شان برمی آید؟ آمارهای دهشتناک وتکان دهنده نشان از دملهای چرکینی است بنام فقر که با درد فراوان درحال سربازکردن هستند . اما در آینده نه چندان دور تداوم این وضعیت میتواند خطرات و ازهم پاشیدگی اجتماعی را که بسیارخطرناک است را نوید دهد . متاسفانه باکتمان وضع موجود و تکرار مکررات واقعیات موجود به رسم تکذیب واقعا چه باید کرد ؟! به نظر می آید که مردم باید به وسیله ی بنیادهای مردم نهاد و یا شبکه های محلی به وسیله ی خیرین به کمک هم دیگر آیند و این مصیبت بزرگ اجتماع ایران که کل ارکان اجتماع را تهدید می کند را از سر بگذرانند. هرچند که سخت است اما فعلا چاره ای نیست و باید مردم به آن عمل کنند تا جامعه روزنه ی تنفسی داشت باشد…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*