امروز خراسان جنوبی / محمدراعی فرد
استان خراسان جنوبی به دلیل وسعت و فواصل زیاد شهرها با هم و نبود زیرساختهای لازم نیاز به نگاهی نو و تغییر سیاستی دارد که تاکنون جواب نداده. استانی که تمام جمعیت اش باندازه یکی از شهرکهای اقماری اطراف تهران است…!! این که ضعفهای شدید اقتصادی امکان همپوشانی یازده شهراستان را به هم نمی دهد و اینکه استان به لحاظ ساختار صنعت و کشاورزی و صنعت خلاهایی فراوان دارد و اصولا بجز بودحه های دولتی، بخش خصوصی درآن جایگاه و پایگاهی ندارد، باعث انسداد توسعه فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی گردیده تا تبدیل به بن بستی شود که ظاهرا خروج از آن امکان پذیر نباشد.
به دلیل نداشتن نقشه راه و پروتکل های مرسوم توسعه پذیری، هیچگونه اثری از آمایش سرزمینی در برنامه های دیده نمیشود، هرشهرستان ساز خودش را میزند و برمبنای بودجه های تخصیصی درجا قدم رو می کند !!
بدون درنظر گرفتن شرایط ژیوپلتیک شهرهای تازه تاسیس شده استان که تا دیروز بخشی بودند و بدون واقعیت وجودی شهرهای بسیار قدیمی استان سعی دربرنامه ریزی هایی میکنیم که هیچ سنخیتی با حقیقت استان ندارد تا خروجی آن ماندگاری استان خراسان جنوبی در رتبه آخر توسعه درکشور باشد.
این که شهرستانهای استان را به شکل انتژاعی و جدا ازهم دربرنامه ریزی های مان قرار دهیم یک اشتباه استراتژیک است، البته درمورد استانهای برخوردار و توسعه یافته این روش ایرادی ندارد چون درآن استانها مدیریت، مدیریت زنجیره ای است نه جدا ازهم وانتزاعی !
آیا امکانات شهرستانی چون فردوس درحد درمیان و زیرکوه است؟ آیا شرایط ساختارهای شهری قاین و بشرویه و اسدیه یکسان است؟ برچه مبنایی برای آنان بودجه ریزی میشود؟ آیا استانی که زعفران وزرشک و عناب از محصولات استرتژیک آن است چه برنامه ای را برای برندسازی و حضور در بازارهای جهانی داشته است؟ البته در بازار زعفران آنقدر پیچیدگیهای رو و پشت پرده وجود دارد که نام مافیا را بشود برآن نهاد !! کشاورز خراسان جنوبی محصول زعفرانش در چنگ دلالانی له و نابود میشود که درآمدهای میلیاردی اش را قشری خاص می برند و بو و دود کبابش برای قشر درحال جان کندن کشاورز است، مدیران مربوطه در این زمینه حیاتی استان پس از حدود دو دهه چه کرده اند جز گذاشتن کارگروهها و جلساتی که دست دلالان وجیه المله را بازتر گذاشته است ؟! انار فردوس با آن آوازه حتی فراملی اش چه سودی برای شهرستان اش و بالابردن سطح رفاه مردم اش داشته، خاکشیر بشرویه چه؟ زعفران قاینات، محصولات کشاورزی و باغی و دامداری زیرکوه و آبیز … خرمای نهبندان و یا محصولات درمیان وقس علیهذا، تمامی این یازده شهر هرکدام سازخودش را میزند ، چرا؟ چون برنامه وسیستمی حاکم نیست، همین که خرج سال دربیاید خدا را شکر!! و برون افتادگی چنین سیاستی همین آشفته بازاری است که دراستان شاهد آنیم، توسعه در چنین فضای بسته و بی حضور سرمایه گذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی بدون ریسک و با توجه به اختیارات لازم در مدیریت کلان استان و معافیتهای اغواکننده ای که جذابیت لازم راداشته باشد، بلاشک ناشدنی و غیر ممکن است!! توسعه استان را باید دریک بسته وپکیج کلان و مدیریت شده یافت که درآن با توجه به واقعیات تک تک شهرهای استان سرمایه گذاری و بهره برداری شود، طرح هایی که انسجام استانی در آن لحاظ شود و تمامی شهرهای استان درگیر تولید و توسعه شوند، آن هم باتوجه به داشته های آن، پایلوت استان زعفران است، معادن بکر آن، گردشگری و ….زعفرانی که درآن روابط سالم و قانونی که نتوان دورش زد و قاطعیت در گرفتن تصمیمات سخت و پرخطر توسط مدیرانی که فن مدیریت بدانند حرف اول وآخر رابزند. استان خراسان جنوبی نیاز به بازتولید وباز تولدی دیگر دارد، ادامه این وضعیت تا ده تا پانزده سال آینده آن را ازجمعیت خالی خواهد نمود.