به بهانه جان باختن دو دانش آموز در حادثه تلخ شوتی
برای مسئولی که گوش شنوا دارد!
امروز خراسان جنوبی- سید حسین حسینی
ساعت از ۸ صبح گذشته، چند دانش آموز که با سرویس مدرسه از روستاهای اطراف به شهر سربیشه می آیند، منتظرند تا این چند کیلومتر باقی مانده را هر چه زودتر طی کرده و به آموزشگاه برسند. شاید هم در دل دغدغه این لحظات تأخیر و بازخواست احتمالی مسئولان مدرسه را دارند. ولی ناگهان همه چیز تغییر می کند، خودروی شوتی که با سرعت سرسام آور در جاده ای که با وجود قرار گرفتن در شاهراه مواصلاتی شرق کشور قرار دارد، بعد از نزدیک به دو دهه و کلی وعده و وعید هنوز دوبانده نشده است، از مقابل می آید، همه چیز را تغییر می دهد. یک برخورد، و سپس فوران شعله های آتش که دو خودرو را به کام خود فرو برده و جان ۵ نفر از جمله دو دانش آموز کلاس دهم و یازدهم هنرستان شهید اسحاق عباسی سربیشه را گرفته و بقیه را راهی بیمارستان می کند. ماجرایی که با توجه به جاده های ناایمن چندان بی سابقه هم نیست. آن طور که مسئولان اعلام کرده اند، از مجموع ۲۱۳ فوتی تصادفات جاده ای در سال جاری ۳۵ مورد آن در ارتباط با خودروهای شوتی بوده است.
مقصر کیست؟!
بنابراین در پاسخ به این پرسش که مقصر این حادثه و موارد مشابه کیست، انگشت اتهام را ابتدا به سمت خودروی شوتی می گیری. اگر خودروی شوتی با این سرعت حرکت نمی کرد، اگر با این خودروها برخورد شدیدتری می شد، اگر….ولی نه هر چند کار خلاف به هر شکلی از جمله حمل سوخت قاچاق انجام شود، قابل توجیه نیست و طبق قانون باید با آن برخورد شود، ولی بعد سؤالاتی از لایه های دیگر ماجرا ذهنت را درگیر می کند.
اگر برای اشتغال جوانان به ویژه در مناطق محروم و مرزی مانند خراسان جنوبی که با مشکلاتی نظیر غربت جغرافیایی و دوری از قطب های صنعتی و توسعه نیافتگی در ابعاد مختلف دست و پنجه نرم می کنند، فکر اساسی می شد، اگر آن راننده خودروی شوتی مانند خیلی از آقازادهها آشنای بانفوذی می داشت که با استفاده از رانت و رابطه برایش شغل پر درآمدی دست و پا می کرد، در یک نمونه مثل آن ۸ هزار نفری که به گفته امیرآبادی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی به سفارش نمایندگان فقط در یک دوره (مجلس نهم) به استخدام ایران خودرو و سایپا در آمدند(سایت الف ۲۵ خرداد ۹۹)، شاید ناچار نبود برای کسب روزی به حمل این بمب های متحرک دست زده و زندگی خود و دیگران را به خطر بیندازد.
جاده های ناایمن
در شاهراه مواصلاتی شرق
و اما سؤال مهم تر سهم جاده های ناایمن ما در این حوادث چه قدر است. اگر نگاهی به نقشه راه های کشور بیندازیم، مشاهده می کنیم سهم بزرگراه ها و جاده های دوبانده خراسان جنوبی در مقایسه با بسیاری استان ها بسیار ناچیز است. برای مثال مسیر سربیشه به نهبندان به رغم وعده های مختلفی که طی نزدیک به دو دهه گذشته در خصوص دوبانده شدن آن داده شده و با وجود هموار بودن مسیر و قرار گرفتن در شاهراه مواصلاتی شرق کشور، هنوز بخش عمده اش همچنان خطر آفرین است.
این در حالی است که مقام معظم رهبری در سال ۷۸ در حضور مردم نهبندان، عنوان کرده بودند: «من با سفر به شهرستان محروم نهبندان میخواهم توجه مسئولین سطوح مختلف دولتی و استانی را به طور کامل به این منطقه و مناطقی از این قبیل جلب کنم و از آنها انتظار دارم که اهتمام خود را بر روی نقاط دور افتاده که غالباً محرومیت های زیادی را از دوران های قبل تحمل کردهاند متمرکز کنند»
به زودی!!
ولی به راستی مسئولان استانی و دولت های مستقر طی این بیست و اندی سال، به این پیام صریح رهبر انقلاب برای رفع محرومیت های این منطقه زرخیز اما محروم و دیگر نقاط استان چه قدر توجه کرده اند؟ آن وضعیت جاده بیرجند – قاین، که از سال ها قبل وعده «به زودی» برایش داده می شود، این از جاده پر تردد سربیشه به نهبندان، آن هم از مسیر خوسف به طبس و ادامه آن و… که سهم عمده تصادفات جادهای استان به خاطر کیفیت این جاده هاست. نکته تأسف بار این جاست که ما در حالی برای جاده های اصلی و پر تردد خود این دغدغه ها را داریم که خیلی استان های دیگر دغدغه دوبانده کردن راه های فرعی خود را دارند.
وقتی این ها را کنار دیگر مشکلات مانند وضعیت پرواز ها و خط آهنی که هر سال فقط وعده هایش به روز رسانی می شود و…قرار میدهی، وقتی می بینی در زمان تعیین مسئولان مختلف در بیشتر مواقع مانند یک کارگاه کارآموزی برای افرادی که اولین مسئولیت مهم خود را قرار است تجربه کنند، برخورد میشود، هنگامی که می بینی سهم مردم محروم از معادن منحصر به فرد منطقه بیشتر کارگری آن هم با حقوق حداقلی است و… از خود میپرسی به راستی شاید خیلی ها فراموش کرده اند این جا هم بخشی از کشور است.
بر سر گنج از گدایی مرده ایم!
ا حیدری, [۱۱/۲۸/۲۰۲۳ ۱۲:۳۵ ب.ظ] با یادآوری این محرومیت ها با وجود ثروت هنگفتی که در نقاط مختلف این استان قرار دارد که معادن منحصر به فرد از جمله طلا، فقط یکی از آنان است فقط میتوانی این شعر مولانا را زمزمه کنی: «بر سر گنج از گدایی مرده ایم!…» حضرت علی(ع) در نامه ۵۳ نهچ البلاغه خطاب به مالک اشتر می فرماید: «…ولى باید بیش از اخذ خراج(مالیات) در اندیشه زمین باشى، زیرا خراج حاصل نشود ، مگر به آبادانى زمین و هر که خراج طلبد و زمین را آباد نسازد، شهرها و مردم را هلاک کرده و کارش استقامت نیابد، مگر اندکى…… اگر بلاد آباد گردد، هر چه بر عهده مردمش نهى، انجام دهند که ویرانى زمین را تنگدستى مردم آن سبب شود…»