بازی صهیونیستها با تصاویر جنگ/۶
«مهدی علیخانی» کارشناس روابط بینالملل میگوید: در روز اول آغاز عملیات، فیلمها، تصاویر و گزارشهایی که برخی از آنها میتوانست افکار عمومی بینالمللی را متاثر کند، بهصورت گسترده انتشار و بازتاب یافت. در ادامه وقتی پاسخ رژیم صهیونیستی آغاز شد، قربانیان پرشمار بهویژه از زنان و کودکان بیدفاع غزه وضعیتی متفاوت در انعکاس تصاویر جنگ داشتند.
به گزارش ایرنا اراضی اشغالی از میانه مهرماه شاهد وضعیتی است که از دید بسیاری از ناظران و تحلیلگران، از پنجاه سال پیش یعنی آخرین جنگ اعراب و اسرائیل تاکنون بیسابقه است.
شروع عملیات نظامی حماس از هوا و زمین و دریا، ضربهای سخت بر هیمنه نظامی و امنیتی وارد آورد که صهیونیستها از خود نشان میدادند. هر چند عملیات حماس پاسخی طبیعی به چند دهه اشغالگری و اقدامات ضدانسانی اسرائیل است اما صهیونیستها برای از بازیافتن آبروی از دست رفته خود، غزه را هدف حملاتی دیوانهوار قرار دادهاند.
اعلام برخی کشورها از شرق آسیا تا اروپا و آمریکا مبنی بر کشته یا اسیر شدن اتباعشان در نبرد اخیر به رژیم صهیونیستی فرصت میدهد تا بتواند بهرهبرداری مدنظر خود را بهویژه در فضاسازیهای عمومی علیه گروههای فلسطینی و همچنین حامیان مقاومت صورت دهد
در این شرایط، انگیزهها و و دلایل نیروهای مقاومت برای شروع عملیات «طوفان الاقصی» در مقطع زمانی کنونی و پیامدهایش برای فلسطین، منطقه و حتی جهان محل پرسشهای متعددی است که پژوهشگران ایرنا برای یافتن پاسخ آن به سراغ کارشناسان مسائل بینالمللی و منطقهای رفتهاند.
در این گزارش «مهدی علیخانی» کارشناس روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی پاسخگوی پرسشهای ما شده که شرح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم؛
عادیسازی روابط میتوانست سبب یک روند بازگشتناپذیر و تحول عمیق در مناسبات میان جوامع عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی شود
– چه توصیفی از مقتضیات زمانی حمله حماس دارید؟ به عبارتی دیگر روند تحولات خاورمیانه چه سمتوسویی داشت که حماس تصمیم به شروع عملیات نظامی گرفت؟
فارغ از اشغال سرزمین فلسطین و ظلم و جنایت تاریخی و مستمر دهههای گذشته بهطور عام و تبدیل غزه به یک زندان محاصرهشده سر باز در دو دهه اخیر بهطور خاص، ناکامی سازوکارهای مختلف برای احقاق حقوق مردم فلسطین، مهمترین محرک کاربرد ابزار نظامی برای تحقق خواستههای گروههای مقاومت بوده است. بااینحال، فکر میکنم موضوع عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و عربستان از محرکهای مهمی بود که باعث انجام این عملیات در این مقطع زمانی شد.
عربستان در امتداد عادیسازی روابط با قطر و ایران، در پی تسری این تعاملات و عادیسازی روابط، به شکل آشکار با رژیم اسرائیل بود، ضمن این که به عنوان یکی از انگیزههای سعودیها برای احیای روابط با ایران، باید به کاهش تبعات عادیسازی اشاره کرد.
سیاست رسمی و اعلامی سعودی در قبال مساله فلسطین، طرح صلح ملک عبدالله با هدف تشکیل یک دولت فلسطینی بهعنوان شرط برقراری روابط با تل آویو بود. اما تحولات یکی دو دهه اخیر باعث شد تا سعودی در عمل کسب امتیازاتی برای خود را در اولویت قرار دهد. به این دلیل، اگرچه در اعلام، ایجاد دولت فلسطینی شرط عادیسازی اعلام میشد، اما در واقع، اولویت آنها پیگیری پیمان و ضمانت امنیتی ایالات متحده و برخورداری از برنامه هستهای شد.
طبیعتا اگر این عادیسازی که در شرف تحقق بود اتفاق میافتاد، یک روند بازگشتناپذیر و تحول عمیق در روابط میان جوامع عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی رخ میداد و در نتیجه آن، هزینههای مخالفت با اسرائیل بسیار افزایش پیدا میکرد. ازاینرو، فارغ از برخی گمانهزنیها درباره علل این جنگ، برهم زدن یا ایجاد چالش در بحث عادیسازی را میتوان عاملی مهم تلقی کرد.
این عملیات را میتوان شکست بزرگ اطلاعاتی همراه با فروپاشی اعتبار امنیتی و افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی دانست
– چه توصیفی از این عملیات دارید؟ از نظر ویژگیها، ابعاد، نتایج نظامی و …
بیانات رهبر انقلاب امکان اسرائیل برای بهرهبرداری از وقایع اخیر و اجرای طرحهایش علیه ایران در این مقطع را عقیم کرد
مهمترین نکتهای که در ارتباط با این عملیات میشود مورد توجه قرار داد بُعد غافلگیری آن است. این جنگ در سالگرد جنگ ۱۹۷۳ اتفاق اقتاد که در آن زمان هم با وجود اطلاع از قصد جنگ در ۲۴ ساعت قبل شروع آن از طریق داماد عبدالناصر به عنوان جاسوس اسرائیلیها، یک غافلگیری بزرگ برای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده بود.
فارغ از اینکه پیامدها و نتایج این واقعه در کوتاهمدت و بلندمدت چه باشد، این عملیات را میتوان شکست بزرگ اطلاعاتی همراه با فروپاشی اعتبار امنیتی و افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی دانست.
تلفات بالا در دو سوی نبرد نظامی موجب میشود طرفین انگیزه تعیین تکلیف نهایی منازعه را مدنظر داشته باشند
– این رویداد چه نتایجی دربرخواهد داشت؟ از نظر واکنش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، تحولات و معادلات خاورمیانهای، سرنوشت فرایند سازش و …
اگر این عملیات را در امتداد نبردهای متعدد واقع شده درون منازعه تاریخی خاورمیانه در نظر بگیریم، یک مجموعه از عناصر سنتی و جدید، همچنان موجب تشدید و پیچیدهتر شدن و طولانیتر شدن این منازعه خواهد شد.
اولین عنصرِ پایدار، طرفهای متعدد این مساله است. انبوهی از بازیگران دولتی و غیردولتی در سطح منطقهای و فرامنطقهای بهصورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر این منازعه تاریخی هستند. این تعدد بازیگران درگیر هم مساله را پیچیدهتر میکند و هم راهحل رضایتبخش را دشوارتر.
ویژگی دوم این است که تعداد بالای اسرای اسرائیلی نزد فلسطینیها در معادلات بعدی نقش تعیینکننده دارد.
متغیر دیگر، اعلام برخی کشورها از شرق آسیا تا اروپا و آمریکا مبنی بر کشته یا اسیر شدن اتباعشان در نبرد اخیر است. این اتفاق به رژیم صهیونیستی فرصت میدهد تا بتواند بهرهبرداری مطلوب مدنظر خود را بهویژه در فضاسازیهای عمومی علیه گروههای فلسطینی و همچنین حامیان آنها صورت دهد.
ایران که همواره در خط مقدم حمایت و پیگیری حقوق حقه ملت فلسطین بوده است باید در مواضع خود بر رنج تاریخی مردم فلسطین و بیعملی مجامع بینالمللی در قبال ظلم و جنایات مستمر به فلسطینیان بهعنوان ریشه اصلی این منازعه مستمر تاکید کند
نکته چهارم، نوع انعکاس رسانهای تحولات جنگ و تفاوت بازتاب وقایع روز اول و ادامه این عملیات است. این موضوع باید موجب تامل شود چرا که در روز اول آغاز عملیات، فیلمها، تصاویر و گزارشهای گستردهای که برخی از آنها میتوانست افکار عمومی بینالمللی را متاثر از خود کند، بهصورت گسترده منتشر شد و بازتاب یافت. اما در ادامه وقتی پاسخ رژیم صهیونیستی آغاز شد، با وجود قربانیان پرشمار بهویژه از زنان و کودکان بیدفاع غزه، این فیلمها و تصاویر حتی در ایران همانند آنچه در روز اول در مورد اسرائیلیها در حال بازتاب بود منعکس نشد. این ماجرا شائبهای ایجاد میکند که بخشی از فضای رسانهای روز اول، در راستای شکلدادن به یک نگاه منفی نسبت به مقاومت فلسطین و ایجاد بستر مناسب برای پاسخ نظامی گسترده بوده است.
متغیر بعدی تعداد تلفات بالا در دو سوی نبرد نظامی است که موجب میشود طرفین انگیزه تعیین تکلیف نهایی منازعه را مدنظر داشته باشند.
عملیات حماس یک برش تاریخی جدید و مهم به تاریخ منطقه اضافه میکند. این معادلات محدود به حوزه مدیترانه نخواهد بود و تا حوزه خلیج فارس ادامه مییابد
– پیامدهای بلندمدت طوفان الاقصی در سطح منطقه چه خواهد بود؟
در تاریخ منطقه غرب آسیا در دو دهه اخیر مجموعهای از نقاط عطف مهم وجود داشته که منجر به شکلگیری یک نظم و ترتیبات جدید امنیتی شده بود. این تحولات با سقوط صدام حسین و قدرتگیری شیعیان در عراق آغاز شد و با ناکامی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ در برابر حزب الله لبنان به اوج خود رسید و در تلاقی با پروژه ایرانهراسی اسرائیل بهواسطه برنامه هستهای، به شکلگیری یک ائتلاف عربی-عبری نانوشته انجامید و این روند با حرکت به سمت توافقنامههای ابراهیم تداوم یافت.
این عملیات در ۲۰۲۳، یک برش تاریخی جدیدتر و مهمتری به تاریخ منطقه اضافه میکند. این معادلات محدود به حوزه مدیترانه نخواهد بود و تا حوزه خلیج فارس ادامه یافته و آثار و پیامدهای عمیقتری بههمراه خواهد داشت.
در این مسیر، پروژه عادیسازی روابط بین اعراب و مشخصا عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی که در شرف تحقق بود، زمانش به عقب میافتد اما زمینه آن منتفی نمیشود.
رویارویی رژیم اسرائیل با ایران و تحرکاتش علیه تهران هم احتمالا جنبه آشکارتری پیدا میکند اما با این تفاوت که بهدلیل عادیسازی توامان روابط پایتختهای عربی با تهران و تل آویو، کشورهای عربی برخلاف دهه گذشته همراهی آشکار با اسرائیل در برابر ایران نخواهند داشت اما هزینه حمایت از گروههای مقاومت افزایش مییابد.
رژیم اسرائیل روی نقش ایران در عملیات طوفان الاقصی تاکید میکند تا مسالهای به مسائل بینالمللی ایران بیافزاید
– چه الزامات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیکی پیش روی کشور ما پس از این رخداد وجود دارد؟
مساله رژیم اسرائیل، نوع نگاه و راهحل ایران نیست. مساله این است که این رژیم حتی با دادن حداقل حقوق فلسطینیها که سازمان ملل و آمریکا و اروپا هم به آن باور دارند، مخالف است؛ یعنی از اساس هیچ حقی برای فلسطینیها قائل نیست
با وقوع بحران یا جنگی در محیط پیرامونی کشورها، هر حکومتی در مواجهه با آن رخداد باید در چارچوب منافع و امنیت ملی خود رویکردی هوشمندانه را دنبال کند.
ایران در شرایط حساسی به سر میبرد. در یک طرف مذاکرات هستهای و رفع تحریمها در توقف است و از سوی دیگر، بهواسطه بحران اوکراین، تهران در معرض اتهامزنیهای اروپا قرار دارد. نتیجه هر دو روند، اشاعه ایرانهراسی و ترویج نگاه امنیتی به ایران با محوریت رژیم اسرائیل با همراهی غرب بوده است. اضافه شدن مسالهای به این دو چالش، میتواند آسیبهای بیشتری را در بلندمدت متوجه ایران کند.
بر این اساس بود که با وجود برخی مواضع طرح شده از روز اول عملیات، نمایندگی ایران در سازمان ملل با درک شرایط حساس موجود، عدم ایفای نقش ایران در این عملیات را در قالب بیانیه رسمی اعلام داشت. مهمتر از آن، بیانات رهبر انقلاب بود که امکان اسرائیل برای بهرهبرداری از این وقایع و اجرای طرحهایش علیه ایران در این مقطع را عقیم کرد.
بنابراین، ایران که همواره در خط مقدم حمایت و پیگیری حقوق حقه ملت فلسطین بوده است باید در مواضع خود بر رنج تاریخی مردم فلسطین و بیعملی مجامع بینالمللی در قبال ظلم و جنایات مستمر به فلسطینیان بهعنوان ریشه اصلی این منازعه مستمر تاکید کند.
از سوی دیگر اگرچه ایران سیاست اصولی خود را در قبال این منازعه تاریخی اعلام داشته (همهپرسی) اما میتواند بر این نکته تاکید کند که حتی اگر بخواهیم راهحل مساله فلسطین را بر مبنای نگاه آمریکایی و اروپایی و قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت قرار بدهیم، رژیم اسرائیل به کدام یک از این قطعنامهها و پس از آنها ترتیبات پیشنهادی صلح پایبند بوده است؟ آیا حاضر شده است اراضی اشغالی را ترک کند؟ آیا حاضر شده است شهرکها را برچیند؟ درباره وضعیت بیتالمقدس و آوارگان و… چطور؟
بنابراین باید گفت مساله رژیم اسرائیل، نوع نگاه و راهحل ایران نیست. مساله این است که این رژیم حتی با دادن حداقل حقوق فلسطینیها که سازمان ملل و آمریکا و اروپا هم به آن باور دارند، مخالف است؛ یعنی از اساس هیچ حقی برای فلسطینیها قائل نیست. نتیجه این رویکرد، توسل مبارزان فلسطینی به ابزار نظامی برای احقاق حقوقشان در برابر قدرت اشغالگر است.
در شرایطی که رژیم اسرائیل در پی انتساب این عملیات به ایران بوده است باید یک مساله را یادآوری کرد. محوریت این عملیات غافلگیرانه با حماس بود. با وجود قرار داشتن حماس در محور مقاومت، از سال ۲۰۱۱ و در پی بحران سوریه، این گروه با تقابل برابر بشار اسد و سپس حمایتش از عربستان در بحران یمن، به فاصله گرفتن از ایران و محور مقاومت اقدام کرد و به قطر و ترکیه نزدیکتر و با آنها هماهنگتر شد. در اواخر دهه گذشته و پس از بنبست در عادیسازی با عربستان، حماس مجددا در جهت بهبود روابط با ایران قدم برداشت.
عجیب است که با وجود نزدیکی ایدئولوژیک میان حماس با ترکیه و قطر و بهویژه هماهنگیهای سیاسی و حمایت مالی قطر، در حال حاضر رژیم اسرائیل روی نقش ایران تاکید میکند که بهنظر هدفشان افزودن مسالهای دیگر به مسائل بینالمللی ایران است. بنابراین در داخل نباید در رابطه با نزدیکی و هماهنگی فوقالعاده ایران با حماس اغراق کرد. حمایت از حقوق حقه مردم فلسطین موضوعی همسان با رابطه با حماس نیست.
طوفانالاقصی و آینده عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی/۶
الهام عابدینی
عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و عربسستان سعودی از همیشه نزدیکتر و در دسترس تر به نظر میرسید که ناگهان ورق برگشت.
با آغاز عملیات «طوفان الاقصی» از سوی حماس علیه رژیم صهیونیستی، یکی از پرسشها این است که حالا تکلیف روند عادیسازی چه میشود؟ یکی از مهمترین الویتهای رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر، تلاش برای عادیسازی روابط با کشورهایِ عربی بوده؛ زیرا این موضوع پیش از هرچیزی، تثبیت مشروعیت و جایگاه خود به عنوان یک «کشور» در میان همسایگان عربش است.
تاریخچه عادیسازی روابط
۵۰ سال پیش(۱۳۵۲)در همین روزها، جنگ «یوم کیپور»(جنگ میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی) رخ داد. جنگی که پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ (۱۳۴۶) و شکست کشورهای عربی، اینبار هم برای آنان توفیقی به دنبال نداشت. پس از این جنگ، تلاشهای دیپلماتیکی برای پایاندادن به مناقشه میان این کشورها و رژیم صهیونیستی و همزمان درگیری رژیم و فلسطین گسترش یافت.
در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۸) مصر و رژیم صهیونیستی معاهده صلح امضا کردند و در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۳) نیز معاهده صلحی میان اردن و رژیم امضا شد. روابط غیررسمی میان رژیم و برخی دیگر از کشورهای عربی ادامه داشت تا اینکه در فوریه ۲۰۱۹ (بهمنماه ۱۳۹۷) در اجلاس ضد ایرانیِ ورشو، رژیم صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیجفارس حضور یافتند. روابط نزدیک میان رژیم و این کشورها توجه رسانهها را به خود جلب کرد.در سال ۲۰۲۰ توافق مشترکی میان آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی و بعد هم بحرین، مغرب و سودان امضا شد که به «پیمان ابراهیم» معروف است.
دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا هنگام امضای توافق ابراهیم گفت، امیدوار است عربستان و اسرائیل هم به زودی صلح کنند. از آنجایی که عربستان نقشی مهمی در راهبریِ کشورهای عربی دارد، عادیسازی روابط میان رژیم و عربستان میتواند تاثیر زیادی بر تثبیت قدرت و جایگاه رژیم داشته باشد. در چند ماه اخیر، بارها مقامهای رژیم صهیونیستی درباره عادیسازی روابط با عربستان صجبت کردند. «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در گفتوگو با شبکه ۱۲ این رژیم تاکید کرد: اسرائیل اکنون بیش از هر زمان دیگری به توافق صلح با عربستان نزدیک شده است. هرچند وزیر امنیت این رژیم گفت «مسیر عادیسازی روابط با ریاض همچنان طولانی» است. به هر صورت این عادیسازی در دستور کار آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی بود و تحلیلها و اخبار متعدد درباره آن در رسانه ها منتشر میشد.
برابر نظرسنجیها، فقط ۲ درصد از جوانان عربستانی از عادیسازی روابط میان رژیم و این کشور حمایت میکنندخواستههای عربستان
برابر نظرسنجیها، فقط ۲ درصد از جوانان عربستانی از عادیسازی روابط میان رژیم و این کشور حمایت میکنند.[۱] این شکاف جدی میان اراده حاکمیتِ بن سلمان و شهروندان سعودی فقط در صورتی تا اندازهای قابل پر شدن است که عربستان بتواند با گرفتن امتیازهایی نشان دهد این عادیسازی در راستای تامین منافع ملی عربستان است.
عربستان دو درخواست اصلی برای انجام این عادیسازی دارد. نخستین خواسته که در الویت قرار دارد، حمایت آمریکا از برنامه هستهای این کشور است. نکته قابل توجه آنکه، رژیم صهیونیستی همواره جدیترین مخالف هرگونه برنامه هستهای در منطقه غرب آسیا بوده و به نوعی خواسته، انحصار آن را برای خود حفظ کند. علاوه بر آنکه در صورت اجرای چنین خواستهای، مصر و ترکیه نیز پس از عربستان، همین مسیر را طی خواهند کرد.
دومین خواسته سعودیها، افزایش دسترسی به فناوریهای نظامی آمریکاست. ریاض توقع دارد حداقل تضمینهای امنیتی شبیه به آنچه آمریکا به کرهجنوبی و ژاپن داده است را به آنها نیز بدهند؛ یعنی آمریکا متعهد شود در صورت هدف حمله قرار گرفتن عربستان، از آن پشتیبانی نظامی کند.
دو سال پیش، نماینده عربستان در سازمان ملل متحد اعلام کرد شرط عادیسازی روابط، پذیرفتن طرح ابتکار صلح عربی مربوط به سال ۲۰۰۲ از سوی رژیم صهیونیستی است. این طرح خواستار پایاندادن به اشغال همه سرزمینهای عربی اشغالشده توسط اسرائیل در سال۱۹۶۷(۱۳۴۶)، ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، انتخاب بیتالمقدسِ شرقی به عنوان پایتخت آن و اعطای حق تعیین سرنوشت به فلسطینیان است.
با توجه به اینکه اکنون احزاب راست افراطی و ضد فلسطینی در رژیم صهیونیستی در قدرت هستند و به نظر میرسد رویکردشان انضمام کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی و تکرار «پاکسازی قومی» است، تحقق این شرط در عمل دور از دسترس بوده و حالا با آغاز عملیات طوفانالاقصی، دسترس ناپذیرتر نیز شده است. چند روز پیش یکی از نمایندگان کنست رژیم گفته بود «باید یک «روز نکبت» دوم رقم بزنیم که به معنای اخراج گسترده فلسطینیان همچون روز نکبت سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۶) و پاکسازی فلسطین از فلسطینیان است.»
آثار عملیات طوفانالاقصی
دو سال پیش، عربستان شرط عادیسازی با اسرائیل را «پذیرفتن طرح ابتکار صلح عربی مربوط به سال ۲۰۰۲» از سوی رژیم صهیونیستی اعلام کرده بوداز سوی دیگر یکی از ابزارهای مهم کشورهای عربی برای اقناع افکار عمومی به لزوم عادیسازی روابط، تاکید بر قدرت نظامی و اطلاعاتی رژیم بود که به نوعی چارهای جز پذیرفتن این قدرت نمیگذاشت. حالا با عملیات طوفانالاقصی که شکست اطلاعاتی برای رژیم محسوب میشود، این ابزار در عمل به کار نمیآید. در واقع یکی از بزرگترین شواهد «شکست ترمیمناپذیر»، همین شکستِ هیمنه رژیم و شکستِ افسانه شکست ناپذیریِ رژیم است.
هرچند این عملیات ابتدا از سمت فلسطین (حماس) آغاز شد و رسانههای حامی رژیم نیز با پیش گرفتن خطِ مظلومنمایی تلاش دارند ماجرا را بهگونهای روایت کنند که گویی اینجا نقطه صفر ماجرایی است که فلسطین در آن آغازگر جنگ است؛ اما واقعیت آن است که شدت سیاستهای خصمانه و تجاوزهای رژیم، اکنون این «پاسخ» فلسطین را به دنبال داشته است.
این موضوع تقریبا برای افکار عمومی دنیا پذیرفته شده و این را میتوان از شمار بالای تجمعهای حمایت از فلسطین در شهرهای مختلف دنیا متوجه شد. از سوی دیگر به دستور وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، در حال حاضر محاصره علیه غزه کاملشده و واردات برق، سوخت و آب به غزه قطع شده است. عادیسازی روابط با رژیمی که تا این سطح از خشونت را علیه مردم غزه به کار میبرد، دستکم از نظر اقناع افکار عمومی بسیار دشوار است.
«فرد کمپ» رئیس اندیشکده شورای آتلانتیک در گفتوگوی اخیر خود گفت: «فکر میکنم قربانی بزرگ این حوادث اخیر، مساله عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل است. چشمانداز توافق وجود داشت؛ مردم به آن شانس ۵۰ درصد میدادند اما در حال حاضر شانس آن صفر است.»
«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس پس از طوفانالاقصی به صورت مشخص به موضوع «عادیسازی» نیز اشاره کرد و گفت: «اطلاعات موثقی داریم که اشغالگران میخواهند کنترل کامل مسجدالاقصی را به دست گیرند و از جنایت بزرگ عادیسازی، برای قانونی جلوهدادن حضور خود در منطقه استفاده کنند.»
علاوه بر موضوع عملیات الاقصی، باید به یک عامل خارجیِ تاثیرگذار بر کندشدن عادیسازی اشاره کرد. رژیم صهیونیستی تلاش میکرد با معرفی ایران به عنوان تهدید مشترک برای رژیم و کشورهای عربی، مسیر عادیسازی را هموار کنند اما پس از تنشزدایی میان ایران و عربستان، این ابزار هم از دست رژیم و همچنین عربستان برای همراهسازی افکار عمومی خارج شده است. به نظر میرسد عملیات طوفانالاقصی فرآیند عادیسازی را در حال حاضر متوقف کرده و جدا از نتیجه نهایی جنگ، پس از آن نیز، روند کند و با منوانع بیشتری باشد.
اعتماد به نفس همسرم را چگونه بالا ببرم؟/۵
کمبود اعتماد به نفس همسرتان شما را به این فکر انداخته تا راهی برای بالا بردن اعتماد به نفس پایین او پیدا کنید.
به گزارش ایرنا مشکل کمبود اعتماد به نفس همسر اثر مستقیم در زندگی مشترک شما خواهد گذاشت از این رو افزایش اعتماد به نفس همسر یکی از اساسیترین عوامل برای ساخت و تقویت یک رابطه زناشویی پایدار و خوب است. بالا بردن اعتماد به نفس همسر به او این احساس را میدهد که شما به او اعتماد دارید و مهم میدانید. در این بخش تعدادی از راهکارهای کلیدی برای افزایش اعتماد به نفس همسرتان لیست شده است که اگر درست استفاده شوند، اثر فوق العادهای خواهند داشت.
عشق خود را بیقید و شرط به او نشان دهید
مردان به اعتماد به نفس و شادی دست مییابند وقتی مطمئن باشند که شما عشق و پذیرش بیشرط به آنها دارید. این عشق بدون قید و شرط، به آنها اجازه میدهد تا با تمام نقاط ضعف و قوتهایشان به راحتی پیشرفت کنند.
از او تعریف کنید
در جمع، از ویژگیها و دستاوردهای همسرتان تعریف کنید. این کار به او احساس بهتری میدهد و اعتماد به نفس او را تقویت میکند.
به حریم شخصی اش احترام بگذارید
به همسرتان فضای شخصی بیشتری بدهید تا بتواند به تنهایی و در زمینههای علاقهمندیاش وقت بگذراند. این انعطافپذیری به او احساس آزادی میدهد و اعتماد به نفس او را افزایش میدهد.
با او ارتباط گسترده و موثر ایجاد کنید
برقراری ارتباط فعال و همراه با حترام با همسرتان بسیار موثر است. گوش دادن به احساسات، نیازها و انتظارات او و بیان احساسات و نیازهای خود به صراحت میتواند ارتقاء اعتماد به نفس او را تسهیل کند.
از او تقدیر و تشکر کنید
تقدیر از او، مستقیما روی ارزشها و تلاشهای همسرتان تاثیر میگذارد. وقتی او موفقیتی داشته یا تلاشی بزرگ انجام داده، او را تشویق کرده و از او تقدیر کنید.
به او احترام بگذارید
با همسرتان با احترام برخورد کنید. احترام به گفتمان، نظرات و مرزهای او میتواند اعتماد به نفس او را تقویت کند.
از اهداف و آرزوهایش حمایت کنید
از همسرتان در تحقق اهداف و رویاهایش حمایت کنید. این نشان میدهد که شما به او اعتماد دارید و او را تشویق میکنید تا بهترین نسخه از خودش را نمایان کند.
انعطافپذیر و مهربان باشید
در روابط زناشویی، انعطافپذیری و مهربانی اساسیاند. تلاش کنید تا در مواجهه با چالشها و مشکلات انعطاف نشان دهید و با رفتار مهربانانه به همسرتان نزدیک شوید.
از او و خودتان مراقبت کنید
مراقبت از خود و اهمیت دادن به سلامتی جسمی و روحی خود نیز به افزایش اعتماد به نفس همسرتان کمک میکند. از وی به عنوان همسر خود مراقبت کنید به واسطه همین مراقبت به او اهمیت دهید.
انتقاد و افکار منفی را حذف کنید
اگر میخواهید اعتماد به نفس همسرتان را تقویت کنید، نباید به او افکار منفی داده و او را انتقاد کنید. این روش تاثیر منفی دارد و اعتماد به نفس شوهرتان را کاهش میدهد.
با هم تجربه های مشترک بسازید
به گزارش وب گاه نمناک، ایجاد تجربههای مشترک و خاص با همسرتان نه تنها به تقویت رابطه کمک میکند بلکه اعتماد به نفس همسرتان را نیز افزایش میدهد. برنامهریزی برای سفرها، فعالیتهای مشترک و خلق خاطرات خوب میتواند اعتماد بنفس پایین شوهر شما را افزایش دهد.
چراعشقهای آتشین امروزی پایان خوبی ندارند!/۵
عشقهای تند و تیز امروزی آنها که گاهی گمان میکنی از دل کتابها بیرون آمدهاند وقتی ختم به ازدواج میشوند و زوج، زیر یک سقف مشترک زندگی را ادامه میدهند بعد از مدتی فروکش میکنند اما چرا؟! کجای راه را اشتباه میرویم که این علاقه در سالهای اول زندگی جایش را به اختلافات بزرگ میدهد؟!
به گزارش فارس «یک سالی میشد که بدون اطلاع خانوادهها با هم رابطه دوستی داشتند. دانشجو بودند و متولد و ساکن دو شهر متفاوت. بعد از یک سال دوستی بالاخره خانوادهها را در جریان گذاشتند و بساط خواستگاری را پهن کردند. این یک سال آنقدر آنها را وابسته و دلبسته هم کرده بود که با وجود تمام مشکلات و تفاوتهای حل نشدنیشان باز حرفشان یک کلام بود«ما عاشق هم هستیم و بقیه چیزها مهم نیست!» فرهنگهای مختلف وآداب و رسومشان از همان اول پای اختلافات دو خانواده را به خواستگاری کشاند. از مهریه تا نوع خواستگاری شکاف بود بین این رابطه. خانوادهها اصلا موافق نبودند. دلشان میخواست دختر و پسرشان در همان شهر و دیار خودشان ازدواج کنند و این آداب و رسوم زبان مشترک آنها باشند نه پایههای اختلاف یک رابطه. داستان به همینجا ختم نمیشود.
آقای داماد هنوز نه شغلی داشت و نه سراغ کسب و کاری رفته بود. اما هیچ کدام از این موضوعات و تفاوت فرهنگ و سلیقهها به چشمشان نمیآمد. عشق کورکورانهشان به آنجا رسیده بود که میگفتند حتی اگر خانوادهها هم مخالف باشند ما با هم ازدواج میکنیم. تب عشق قدرت منطقی فکر کردن را از آنها گرفته بود. بیچون و چرا با همه شرایطِ هم کنار آمدند و به پشتوانه عشقی که بینشان بود وارد زندگی شدند اما حالا بعد از یک سال در پیچ و خم راهروهای دادگاه دنبال جدایی هستند.»
آنچه که خواندید سرگذشت واقعی زوجی بود که گمان میکردند عاشق هم هستند و این عشق به تنهایی میتواند مچ تمام مشکلات و اختلافها را بخواباند. سرگذشتی که یکی از پروندههای روی میز مشاوره « فرزانه رمضانی»؛ زوج درمانگر و روانشناس است. اما چرا عاقبت برخی از این عشقهای تند و تیز به اینجا کشیده میشود؟! چرا میگوییم عشق همیشه کافی نیست؟!
«فرزانه رمضانی» زوج درمانگر و روانشناس
*عاشق شوید اما به خودتان دروغ نگویید!
شاید برای شما هم پیش آماده باشد که در مصاحبت با آدمی که سخت دلباخته یا وابسته کسی است قرار گرفته باشید و ویژگیهای مثبت آن فردمقابل را از زبانش اغراق آمیز بشنوید یا متوجه آن شوید که عیبها و اشتباهات آن فرد هرچند بزرگ به چشم او نمیآید و هرچه سعی دارید برایش بگویید به گوشش نمیرود اما وقتی پا به زندگی مشترک میگذارد، تمام آن ویژگیهای منفی همسرش که قبل تر هم وجود داشتند تازه به چشمش میآید و میشود دلیل اختلاف همیشگیشان. فرزانه رمضانی میگوید این آفتی است که دوستیهای پیش از ازدواج به جان زندگی زوجین میاندازد و اتفاقا زوج مورد بحث ما هم به همین خاطر بعد از یک سال خبری از آن عشق روزهای اول در زندگیشان نیست!
این زوج درمانگر میگوید:«آشناییهای بدون اطلاع خانواده مخصوصا اگر مدت زمان طولانی دختر و پسر با هم در ارتباط باشند باعث میشود وابستگی عاطفی صورت بگیرد. وقتی در رابطه وابستگی ایجاد میشود دوطرف فقط نقاط مثبت همدیگر را میبینند. البته نه به طور عادی بلکه این نقاط مثبت را در ذهنشان بزرگنمایی و ویژه میکنند و ضعفها و نقاط منفی هم دیگر به چشمشان نمیآید. به همین خاطر بعد از ازدواج وقتی حالت هیجانیشان کمکم فروکش کرد، این نقاط منفی را تازه میبینند و باعث بحث و اختلافهای جدی میشود.»
ازدواج های هیجانی بدون درنظر گرفتن تفاوتها و مهارت حل آن منجر به بروز اختلافات جدی میشود!
*من که با خانوادهاش نمیخواهم ازدواج کنم!
«من که با خانوادهاش نمیخواهم ازدواج کنم، خودش مهم است.» زوج گزارشمان وقتی با مخالفت خانوادهها رو به رو شدند این را گفتند، جملهای که این روزها ورد زبان برخی از جوانان نیز هست و وقتی از سمت خانواده طرف مقابل پذیرفته نمیشوند با گفتن این کلمات خیال خودشان و دیگران را به ظاهر آسوده میکنند اما واقعیت آن است که در جامعه ایرانی اسلامی ما که خانواده ارزش و جایگاه ویژهای دارد نمیتوان خانواده را نادیده گرفت و فقط به فرد فکر کرد.
فرزانه رمضانی میگوید:«پذیرفته نشدن از سمت خانوادهها میتواند در روابط یک زوج مشکلات جدی را ایجاد کند. اگر دو نفر از همان ابتدای رابطه خانواده ها را در جریان بگذارند وقتی مخالفت های جدی آنها را ببینند طبیعتا از همان ابتدا سعی میکنند دنبال راه حل باشند و خانوادهها را راضی و قانع کنند یا از سوی خانواده دلیل منطقی را بشنوند و در همان اوایل رابطهشان را قطع کنند نه آنکه زمانی که به اوج وابستگی رسیدند و جدایی برایشان سخت و مشکل بود.»
واقعیت این است که پذیرفته شدن از سمت خانوادهها موضوعی است که نمیشود آن را نادیده گرفت.
*گذشتهای افراطی چطور زندگی مشترک را به حاشیه میکشد؟!
یکی از مشکلاتی که پس از زندگی مشترک دامنگیر زوج عاشق گزارشمان شد این است که قبل از ازدواج گذشتهای افراطی را به خاطر عشقی که به هم داشتند انجام دادند و بعد از آنکه کمی از آن حالت هیجانی خارج شدند و زیر یک سقف چندماهی را با هم گذراندند، دیگر منطقشان قبول نمیکرد که بدون دلیل خاصی کاری را به خاطر همسرشان انجام ندهند یا به خاطر او انجام بدهند. چالشی که به گفته این روانشناس دامنگیر اغلب زوجها میشود.
این زوج درمانگر میگوید:«یکی از رفتارهای آسیبزا در روابط، گذشتهای افراطی است که دونفر به خاطر هم انجام میدهند مثلا دخترخانم به خاطر همسرش سرکار نرفته ،از شغل مورد علاقهاش صرف نظر کرده. یا آقا به خاطر او بسیاری از روابط دوستی و فامیلیاش را قطع کرده و…این مسئله شاید در دوران آشنایی مسئله بزرگی نباشد اما بعد از ازدواج که حالت هیجانی افراد کاهش پیدا میکند و دید منطقی نسبت به اوضاع دارند، دیگر برایشان غیرقابل تحمل میشود که این رفتار را به خاطر همسرشان انجام بدهند یا مطابق میل او رفتاری برایشان ممنوع باشد.»
یکی از رفتارهای آسیبزا در روابط، گذشتهای افراطی است
*کجای راه را اشتباه میرویم؟!
عشق افسانهای شیرین و فرهادِ گزارش ما پایان خوبی نداشت. اما سوال اینجاست کجای راه را اشتباه رفتند؟! سوالی که پاسخش شاید عشقهای زیادی را به سرانجام برساند. فرزانه رمضانی میگوید:«این دختر و پسر با اینکه مشاوره ازدواج آمده بودند و در چند جلسه از موانع و مشکلات رابطهشان باخبر شدند، باز حرفشان یک چیز بود اینکه عشقی که بینشان است همه چیز را حل میکند. تلاش جدی برای حل این اختلافها نداشتند و یا تصمیمی برای قطع ارتباطشان. درواقع روزهای خوش امروزشان را فقط میدیدند و به فکر حفظ این عشق تا سالهای دور نبودند.»
اما شاید برای شما هم مثل من این سوال پیش آمده باشد پس نقش عشق در روابط چیست و چقدر میشود به دیوار عشق تکیه کرد برای شروع زندگی مشترک؟! این زوج درمانگر در پاسخ به این سوال میگوید:«اعتقاد راسخ داشتن به آنکه عشق همه چیز را حل میکند تفکر اشتباهی است. عشق چاشنی زندگی است برای آنکه ما بتوانیم مسائل و مشکلاتمان را راحتتر حل کنیم اما تاکید بر مسئله دوست داشتن بدون درنظر گرفتن مواردی مثل شغل، خانوادهها و…میتواند اتفاقا بسیار خطرناک باشد. چرا که عشق در ابتدای زندگی مشترک پس از مدتی کاهش پیدا میکند. اگر دو نفر به خاطر موارد دیگری با هم ازدواج نکرده باشند و در بحثهای دیگر تفاهم نداشته باشند احتمالا رابطه به جدایی ختم میشود.»
شیخ زکزاکی، مهمان این روزهای ایران کیست؟
سید حسین طباطبایی
همه چیز از یک دیدار شروع شد، هنگامی که برای دیدار با مرجع بزرگ شیعیان، سید روح الله خمینی به پاریس سفر کرد تا راهی باشد برای تغییر مسیر زندگیاش.
شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی در پنج مه ۱۹۵۳(۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲) در شهر زاریا در نیمه شمالی کشور نیجریه چشم به جهان گشود. وی در خانواده اهل تسنن و مالکی مذهب به دنیا آمده بود.
در میان فرقههای اهل سنت، مالکیها تفاوتهای عمدهای با سایر فرقهها دارند و بیشتر مسلمانان غرب آفریقا نیز مالکی مذهب هستند. ابراهیم زکزاکی در کنار تحصیل در مدرسه، به یادگیری علوم دینی نیز مشغول بود. به همین منظور به شهر کانو (شمال نیجریه) رفت و در مدرسه مطالعات عربی به علمآموزی پرداخت.
به دلیل فعالیتهای علمی و تربیتی متعددش در دانشگاه، بعد از مدت کوتاهی به عضویت اتحادیه دانشجویان مسلمان درآمد و سپس در یک مدرسه دینی امام جماعت شد
در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴) وارد دانشگاه احمد بلو زاریا شد و چند سال بعد مدرک کارشناسی اقتصادش را از این دانشگاه گرفت. به دلیل فعالیتهای علمی و تربیتی متعددش در دانشگاه، بعد از مدت کوتاهی به عضویت اتحادیه دانشجویان مسلمان درآمد و سپس در یک مدرسه دینی امام جماعت شد. در نهایت همان سال توانست دبیرکلی اتحادیه دانشجویان مسلمان دانشگاه احمد بلو را برعهده بگیرد.
دیدار با امام در پاریس
زکزاکی در سفری که به فرانسه داشت، با امام راحل که در همان دوران، تبعیدشان را در پاریس میگذراندند، دیدار و گفتوگو کرد. دیداری که سرنوشت ابراهیم و دهها میلیون نفر را قرار بود تغییر دهد.
این دیدار آغازی بر یک پایان بود؛ دیداری که حنیف نیجریه را به عشق واقعی و غایت خویش رسانده بود. ابراهیم زکزاکی با روحیه حقطلبی خود و مانند سلمان فارسی به دنبال حقیقت میدوید و هنگامی که آن را مییافت، با سادگی از کنارش نمیگذشت. این ملاقات در تاریخ ثبت شد و نوفللوشاتو حکم سعادت و نجات دهها میلیون قلب تسلیم شده را امضا کرد.
دیدار با امام در ایران
در اوایل انقلاب, ۳۰ تن از اعضای اتحادیه دانشجویان مسلمان نیجریه با حمایت (یا حداقل عدم مخالفت) دولت حاکم بر آبوجا، به ایران آمدند. ابراهیم زکزاکی نیز که معاونت امور بینالملل کمیته ملی این اتحادیه را برعهده داشت، با اشتیاق فراوان و برای نخستینبار به ایران قدم نهاد.
فرصت دیدار دوباره با امام خمینی اینبار در قامت رهبر عالی انقلاب برای زکزاکی فراهم شد. امام در آن دیدار قرآنی به او هدیه دادند و فرمودند: برو و با قرآن، مردم کشورت را هدایت کن. او مجذوب امام و آیینش شده بود. زکزاکی به طور رسمی آیین خود را از سنی مالکی به شیعه تغییر داد. وی که علوم دینی اهل تسنن را به خوبی فرا گرفته بود، برای یادگیری علوم دینی تشیع وارد حوزه علمیه قم شده و طلبه فاضل این حوزه میشود.
امام در سفر زکزاکی به تهران قرآنی به او هدیه دادند و فرمودند: برو و با قرآن، مردم کشورت را هدایت کن. او مجذوب امام و آیینش شده بود. زکزاکی به طور رسمی آیین خود را از سنی مالکی به شیعه تغییر داد
ابراهیم زکزاکی که حالا نامش با پیشوند «شیخ» گفته میشد، به کشورش بازگشت و تلاش کرد مردم نیجریه را از موفقیت انقلاب اسلامی ایران آگاه کند. به نقل از زینتالدین ابراهیم، همسر شیخ زکزاکی، وی مرتب به همه میگفت بازگشت به اسلام و حکومت اسلامی امکانپذیر است. اگر خداوند این پیروزی را برای مردم ایران ممکن ساخته، پس در نیجریه هم این کار امکانپذیر است.
آغاز جنبش در نیجریه
جنبش شیخ زکزاکی در همان اوایل دهه هشتاد میلادی آغاز شد و به بخشهای دیگری از کشور نیجریه به ویژه قسمتهای شمالی (که غالبا مسلماننشیناند) گسترش پیدا کرد. البته بازخوردهای آن در قسمتهای جنوبی هم دیده میشود اما این تاثیرات به اندازه آنچه در شمال رخ داده بود، نمیتوانست باشد.
نیجریه در تاریخ خود، تجربه انقلابی اسلامی با عمر حدود ۲۰۰ سال (و با رهبری بن فودیو) داشته که با ورود استعمارگران اروپایی به این کشور و رشد تفکرات مسیحی، کمکم دولت این کشور پرجمعیت غرب آفریقا را به نظامی سکولار تبدیل کرد. شیخ ابراهیم زکزاکی هم که ایده پدید آوردن تحولی اسلامی را در کشورش داشت، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران روحیه مضاعف گرفت و با افزایش امیدهای وی، جنبش اسلامی نیز آغاز به کار کرد.
تلاش برای سرکوب جنبش
با شروع جنبش وی، مخالفت و سرکوبهای دولت نیجریه نیز آغاز شد. دولت نیجریه تحت تاثیر القائات غربی، صهیونیستی و وهابی، خطر وجود شیخ زکزاکی را حس کرد و اجاره کنشهای سیاسی اجتماعی آزاد را از وی سلب کرد.
شیخ زکزاکی البته در دوران دانشجویی نیز همواره از چهرههای اصلی اعتراضهای سراسری دانشجویی بود که میخواستند قوانین شریعت در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود. اما پس از بازگشت از قم، فعالیتهایش جنبه جدیتری یافت. زکزاکی چندبار به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی زندانی شد.
او در همه حکومتهای نیجریه از اوباسناجو و شاجاری و بوهاری گرفته تا بابانگیدا و آباچا زندان را تجربه کرد.
روی هم رفته، ۹ سال در ۹ زندان این کشور به سر برد، از جمله زندان انوگو (۱۹۸۱–۱۹۸۴)، زندان پورت هارکورت و زندان کادونا.
او در همه حکومتهای نیجریه زندان را تجربه کرد. روی هم رفته، ۹ سال در ۹ زندان این کشور به سر برد
تأسیس ۳۰۰ مدرسه اسلامی
شیخ شیعه آفریقا پس از تاسیس جنبش اسلامی نیجریه، حدود ۳۰۰ مدرسه اسلامی در نیجریه و کشورهای همسایه آن تاسیس کرد. تاسیس موسسه الشهدا با هدف رسیدگی به فرزندان شهدا و یتیمان، تاسیس موسسه خیریه الزهرا با هدف ارائه خدمات اجتماعی و عمرانی و تاسیس مرکزی با هدف ارائه خدمات درمانی و آموزشی، از دیگر اقدامات ابراهیم زکزاکی بوده است.
به نقل از نسیبه زکزاکی (فرزندش)، با تلاشهای شیخ نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در نیجریه شیعه شدهاند. این در حالیست که وی فعالیت تبلیغی خود را ابتدا از دهها نفر آغاز کرد و حالا توانسته میلیونها نفر را با اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) آشنا کند. با وجود اینکه پیش از انقلاب اسلامی ایران، فقط تعدادی محدودی از شیعیان در نیجریه زندگی میکردند، اما پس از انقلاب و با رهبری شیخ زکزاکی، اکنون نیجریه به یکی از پرجمعیتترین کشورهای شیعی جهان تبدیل شده است.
شروع دوباره سرکوب، کشتار و زندان
شیعیان نیجریه به انقلاب، حضرت امام و رهبری ارادت ویژهای دارند و در آفریقا به خمینیون مشهورند.
پیش از حمله خونین سال ۲۰۱۵( ۱۳۹۶) دولت آبوجا به شیعیان نیجریه و منزل شیخ، آخرین باری که او زندانهای سیاسی را تجربه کرده بود، سال ۱۹۹۸(۱۳۷۷) بود. اما با افزایش روزانه نفوذ و محبوبیت شیخ زکزاکی در میان مردم نیجریه، دشمنان تشیع (از صهیونیسم تا وهابیت) خطر مضاعفی را احساس و به همین دلیل فشارهایی علیه حکومت نیجریه به منظور سرکوب شیعیان وارد کردند.
شروع دور جدید سرکوبها که بسیار وحشیانهتر از موارد قبلی بود، در راهپیمایی روز قدس سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۵) بود. با حمله نظامیان به افراد شرکتکننده در این راهپیمایی، سه نفر از پسران شیخ به شهادت رسیدند. اینکه دولت نیجریه از مراسم روز قدس به عنوان بهترین فرصت برای کشتار شیعیان استفاده کرد، به روشنی نشان میدهد اتفاقات خونین آن سال تحت تاثیر فشارهای رژیم صهیونیستی رقم خورده است.
یک سال بعد و در سال ۲۰۱۵ شیخ زکزاکی به ایران آمد و حرم مطهر امام رضا علیه السلام را زیارت کرد. در فاصله بسیار کمی از زمان بازگشتش به نیجریه، اتفاقات خونین حسینیه بقیه الله زاریا رخ میدهد. در جریان برگزاری مراسم اربعین حسینی از سوی جنبش اسلامی نیجریه، حمله نیروهای ارتش نیجریه به مراسم شیعیان، موجب کشتهشدن دهها تن (از جمله آخرین پسر شیخ زکزاکی) شد.
با افزایش روزانه نفوذ و محبوبیت شیخ زکزاکی در میان مردم نیجریه، دشمنان تشیع خطر مضاعفی را احساس و به همین دلیل فشارهایی علیه حکومت نیجریه به منظور سرکوب شیعیان وارد کردند
شیخ زکزاکی، همسرش و بسیاری دیگر از شیعیان، دستگیر و روانه زندان شدند. وی و همسرش به شدت دچار آسیبهای متعدد جسمی شدند که هنوز هم آثار برخی از آنها موجب رنجش آنهاست. با وجود حکم دادگاه عالی نیجریه مبنی بر آزادی شیخ در سال ۲۰۱۶، باز هم با دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم صهیونیستها و وهابیون، دولت حاکم از عمل به حکم دادگاه عالی سر باز میزد.
در نهایت شیخ ابراهیم زکزاکی در مردادماه ۱۴۰۰ از همه اتهامها تبرئه و آزاد شد. آزادی که نه تنها باعث ارتقای روحیه پیروانش شد بلکه نشان داد شیخ با معجزه و قضای الهی و با وجود بیماریهای سخت، جان سالم به در برده است.
حالا نیز با سفر دوباره شیخ زکزاکی به ایران (و با توجه به احیای روابط تهران_ آبوجا در دولت سیزدهم)، امید است ما مردم ایران ضمن میزبان خوب برای این قهرمان، انگیزههای مضاعفی برای شیعیان مظلوم نیجریه خلق کنیم.
خطرات پنهان جراحی زیبایی بر سلامت روان
هدی سادات پاک نهاد
به گفته یک روانشناس و استاد دانشگاه، بروز افسردگی پس از جراحی زیبایی بسیار بیشتر از آن چیزی است که مردم تصور میکنند. این در حالی است که اغلب پزشکان زیبایی “خطرات و عوارض جراحی” را از بیمارانشان پنهان میکنند.
اکثریت قریب بهاتفاق مردم برای اینکه احساس بهتری نسبت بهظاهر خود داشته باشند، دست به جراحی زیبایی میزنند. در این میان، کلینیکهای زیبایی اغلب جنبه مثبت جراحی زیبایی را در تصاویر قبل و بعد عمل نشان میدهند، اما در رابطه با تأثیراتی که جراحی زیبایی ممکن است بر روی سلامت روان داشته باشد کمتر صحبت میشود. ازاینرو، دکتر حسین ابراهیمی مقدم، متخصص روانشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایرنازندگی به ارائه نکات مهمی در رابطه با چگونگی تأثیر جراحیهای زیبایی بر سلامت روان میپردازد.
عملهای زیبایی همیشه اثرات روانی مثبتی ندارد
ابراهیمی مقدم میگوید:«جراحی زیبایی برای فردی که در اثر یک تصادف رانندگی یا یک جراحت خیلی بزرگ در هنگام کار با دستگاه یا موارد اینچنینی دچار مشکل یا آسیب جدی شده، قابل توجیه است؛ زیرا عیوبِ ظاهریِ نمایان میتواند در کارایی، زیبایی و حتی آینده فرد در بحث ازدواج نیز تأثیر بگذارد لذا ما به این افراد توصیه میکنیم عمل زیبایی انجام دهند اما متأسفانه عمدتاً کسانی که عمل جراحی زیبایی انجام میدهند، کسانی هستند که یا دچار کمبود اعتمادبهنفساند یا به دنبال تائید گرفتن از دیگران هستند.»
این روانشناس در رابطه با تأثیر عملهای زیبایی بر سلامت روان میگوید: «خیلی از مواقع چنانچه فرد پس از عمل زیبایی مورد تأیید دیگران قرار نگیرد، ساختار فکری و روانیاش بهشدت به هم میریزد و افکار و ذهنیتش دچار مشکل میشود. بنابراین گاهی عمل جراحی زیبایی بهجای اینکه حال فرد را بهتر کند، بر سلامت روان تأثیر منفی گذاشته و منجر به بدتر شدن حال فرد میشود.»
عملهای زیبایی میتواند باعث افسردگی شود
به گفته ابراهیمی مقدم، بروز افسردگی پس از جراحی زیبایی بسیار بیشتر از آن چیزی است که مردم تصور میکنند. این در حالی است که اغلب پزشکان زیبایی “خطرات و عوارض جراحی” را از بیمارانشان پنهان میکنند.
این روانشناس عوامل مختلفی را باعث افسردگی پس از عملهای زیبایی میداند و میگوید: «عملهای زیبایی خواه یک عمل کوچک سرپایی باشد مثل تزریق زیرپوستی و خواه یک عمل جراحی بزرگتر باشد مثل عمل بینی، درهرصورت عمل بهحساب میآید و اثرات بیهوشی، داروهای ضد درد، محدودیتهای فیزیکی دوران نقاهت و کبودی و بخیههای قابلرؤیت ظاهری نیز میتواند باعث ایجاد استرس و اضطراب در فرد شود.»
او ادامه میدهد: «گاهی فکر و خیالهای قبل از عمل جراحی مثلاینکه “نکنه عمل زیبایی خوبی نداشته باشم، نکنه بیهوشیام خوب انجام نشه، نکنه پزشکم بهاندازه کافی حاذق نباشه و…” باعث میشود تا فرد دچار اضطراب شود. اضطراب و استرسهای شدید قبل و بعد از جراحی میتواند فرد را در آینده درگیر اختلالات دیگری کند زیرا ما اضطراب را بهعنوان “اُم الأمراض اختلالهای روانی” به شمار میآوریم. بنابراین، اضطراب خیلی زیاد احتمال ابتلا به بیماریهای دیگر مثل وسواس را بالا میبرد.»
این روانشناس بابیان اینکه خود این اضطرابها میتواند ناشی از اختلالاتی مثل اختلال وسواس باشد، میگوید: «خیلی از این افراد نسبت بهظاهر خودشان وسواس دارند و برای برطرف کردن آن مسئله دست به عمل جراحی زیبایی میزنند که نهتنها باعث بهتر شدن حالشان نمیشود بلکه اضطرابشان بیشتر میشود و آن اضطراب، وسواس را بیشتر میکند. این افراد در یک سیکل معیوبی قرار میگیرند که میتواند تأثیر منفی خیلی زیادی برایشان داشته باشد؛ بنابراین، یک عمل زیبایی لزوماً همیشه اثرات مثبت ندارد و خیلی از مواقع این افراد دچار مشکلات روانشناختی میشوند.»
ناکامیهای بعد از عمل زیبایی بر اعتمادبهنفس فرد تأثیر منفی میگذارد
به گفته ابراهیمی مقدم، گاهی افراد بعد از عمل جراحی دچار ناکامی میشوند؛ مثلاً فرد به آن چیزی که میخواسته نرسیده، هزینه و زمانش را هدر داده و در پارهای از موارد مورد تمسخر دیگران قرارگرفته است. او میگوید: «بر اساس نظریهای که دانشمندان دانشگاه ییل مطرح کردند، یکی از واکنشهایی که افراد در هنگام مواجهه با ناکامی به آن دچار میشوند، افسردگی است. درواقع، مواجهه با ناکامی منجر به پرخاشگری میشود و زمانی که پرخاشگری به درون ریخته میشود، افسردگی را در پی دارد لذا میبینیم که گاهی برخی افراد در پی ناکامی برای داشتن یک زندگی بهتر، شادتر و با اعتمادبهنفس بیشتر دچار افسردگی میشوند و خود این افسردگی نیز منجر به گوشهنشینی فرد میشود.»
او ادامه میدهد: «گوشهنشین شدن کمبود مهارتهای اجتماعی، نداشتن ارتباطهای سالم و زیر سؤال بردن خود را در پی دارد؛ این عوامل بالطبع باعث کم شدن میزان موفقیتهای فرد میشود و کم شدن میزان موفقیتها منجر به پایین آمدن اعتمادبهنفس میشود؛ بنابراین، خیلی مواقع فرد برای افزایش اعتمادبهنفس خود بهغلط دست به عمل جراحی زیبایی میزند و در این مسیر هزینه، زمان و سختی عمل جراحی و عوارض آن را تحمل میکند و درنهایت به آنچه مدنظرش بوده، نمیرسد؛ همین مسئله باعث میشود تا اعتمادبهنفس و مشکلات روانی فرد بعد از عمل زیبایی بدتر شود.»
عملهای زیبایی باید تحت نظر روانشناس انجام شود
ابراهیمی مقدم با اشاره به وضعیت عملهای زیبایی در کشورهای توسعهیافته میگوید: «در اکثر کشورهای جهان اول یا کشورهای توسعهیافته عمل جراحی زیبایی کار راحتی نیست. بهعبارتدیگر، هنگامیکه فرد میخواهد عملی را انجام دهد حتماً باید از پرسههای خاصی عبور کند و اتفاقاً یکی از کسانی که میبایست زیر برگه را امضا کند و اجازه به انجام عمل جراحی دهد، یک روانشناس است.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «در کشورهای توسعهیافته حتماً باید یک روانشناس بالینی بررسی کند و ببیند که آیا فرد ازنظر زیباییشناسی و حالات درونی واقعاً نیاز به عمل جراحی زیبایی دارد یا خیر. اینکه صرفاً پزشک در ارتباط با عمل جراحی زیبایی یک سری انتفاعهایی را در پی داشته باشد و فرد را تشویق به عمل زیبایی کند، معمولاً در کشورهای پیشرفته اتفاق نمیافتد.»
او تأکید میکند: «فارغ از اینکه قیمت تمامشده جراحی زیبایی در کشور ما پایینتر از کشورهای اروپایی است اما نظارت خاصی بر روی عملهای زیبایی در ایران وجود ندارد؛ به همین خاطر است که تهران را بهعنوان پایتخت عمل جراحی زیبایی بینی در دنیا نامگذاری کردند و اینیک نامگذاری شرمآور است.»
ابراهیمی مقدم تصریح میکند: «امروز متأسفانه ما شاهد از بین رفتن چهره اصیل ایرانی و شبیه شدن چهرهها به همدیگر هستیم و این اصلاً چیز خوبی نیست. علاوه بر این، بر اساس ساختار ژنتیکی، عمل جراحی میتواند عملکرد و کارکرد بدن را دچار مشکل کند مثل کمبود اکسیژن که میتواند مشکلات خاص خودش را داشته باشد. بنابراین در کشورهای توسعهیافته، عمل جراحی باید تحت نظر و با مجوز روانشناس انجام پذیرفت و چنانچه دلیلی بر انجام عمل زیبایی پیدا نشود، ممکن است تمایل به جراحی زیبایی بهعنوان یک اختلال مثل اختلال وسواس، خود زشت پنداری و مسائلی از این قبیل شناخته شود و در این صورت فرد باید برای درمان اختلال اقدام نماید.»
قبل از عمل زیبایی، وسواس نسبت به ظاهرتان را درمان کنید
ابراهیمی مقدم حساس شدن بر روی اجزای بدن را نشانه اختلال خودشت پنداری میداند و میگوید: «گاهی برخی افراد نسبت به یک جزء که اصلاً در معرض دید نیست، انقدر حساس میشوند که تمام فکرشان درگیر این مسئله میشود؛ مثلاً همهی ما بهطور طبیعی ممکن است خالهایی داشته باشیم که از تجمع ملاتونین در بدن ما شکل پیدا میکند و مشکلی هم برایمان به وجود نمیآورد اما گاهی میبینیم که افراد روی خال بسیار ریزی که در اجزای پنهانِ بدنشان مثل شکم و کمر وجود دارد، حساس میشوند. لذا این افراد تا زمانیکه مسئله روانشناختی -که میتواند یک تعارض ناخودآگاه و ناکامیهای دوران قبلتر باشد- را حل نکنند، نمیتوانند مشکل اختلال خودشت پنداری را رفع نمایند.»
این استاد دانشگاه اظهار میکند: «خیلی از مواقع، افراد بعد از عمل جراحی زیبایی حتی اگر احساس رضایت هم بکنند که این امر محتمل نیست، ممکن است بعد از مدتی روی عضو دیگری از بدن سرگرم شوند.»
او در پایان توصیه میکند: «افراد هر زمان فکر عملهای زیبایی به سراغشان آمد حتماً باید با یک روانشناس متخصص مشورت کنند. اگر واقعاً نیاز به عمل جراحی وجود داشته باشد مطمئن باشید که فرد روانشناس این را به شما خواهد گفت. اگر هم نیازی به عمل وجود نداشته باشد و تمایل به انجام عملهای زیبایی متعدد و مکرر ناشی از یک اختلال مثل اختلال وسواس، خودشت پنداری و… باشد، آن مشکل باید تحت نظر متخصص برطرف شود تا مشکلات بعدی اتفاق نیفتد و حالتان روزبهروز بهتر شود.»
زوجهای خوشبخت چه کارهایی میکنند که خوشبختند؟
«عاطفه صادق مسجدی» مشاور خانواده میگوید:« سخن اول برای خوشبختی این است که زوجها از حرفزدن با هم نترسند و این پله اول برای رسیدن به خوشبختی است؛ با ما همراه باشید تا پله پله به درک خوشبختی برسیم!
فاطمه زهرا نصراللهی: تصور کنید سوار هواپیمایی شدید که آن هواپیما توسط فردی که اولین بار است پشت سکان هواپیما نشسته، هدایت میشود. این فرد هیچ آموزشی ندیده اما عاشق پرواز است. آنجا چقدر اضطراب و استرس را تحمل میکنید؟ ممکن است که خلبان به شما بگوید: «من خیلی اعتماد به نفس دارم ، من از پس این کار بر میآیم تا به حال کارهای بزرگتر از این را هم انجام دادم ؛ نگران نباشید!» اما ته دلتان چقدر نگران هستید که نکند این هواپیما به مقصد نرسد؟ چراکه این خلبان صرفا به شما گفته است من از طریق کتابچهای که برای حرکت دارم، میخواهم این هواپیما را بلند کنم!
این مثال را بیاورید در بستر ارتباط با همسرتان . برای اینکه بخواهید هواپیمای رابطهتان را درست هدایت کنید و به سرزمین خوشبختی برسید، نه تنها باید آموزش ببینید، بلکه باید بعد از آن دنبال مهارت پیدا کردن هم باشید. یعنی اول یک سری آموزش ببینید بعد این آموزش را در زندگی تجربه و تکرار کنید. جوری که بشود سبک و رویه زندگیتان. آن موقع میتوانید بگویید در این زمینه مهارت دارم و همسر و همراهتان هم بگوید: همسرم پختگی لازم را در این مورد به دست آورده است و من به او اعتماد دارم.
در این گزارش میخواهیم برایتان از خوشبختی در زندگی مشترک صحبت کنیم! بگوییم زوجهای خوشبخت چه کار میکنند که خوشبخت هستند.
* در کدام مغازه خوشبختی میفروشند؟!
خوشبختی و سعادت خرید و فروش نمیشود. یعنی این طور نیست که اگر ثروت داشتید، بروید به مغازه خوشبختی فروشی و بگویید همهاش را میخرم! بدون شک، کانون گرم خانواده و صفای آن، با پول ارتباط مستقیم ندارد، بلکه با محبت کردن به یکدیگر و با خودیاری میتوان چنان صفا و ایمانی در دلها به وجود آورد که خروارها پول و ثروت جای آن را نگیرد. خوشبختی در رابطه زناشویی فرمول طلایی دارد که همانقدر که آسان مینماید، سخت است.
در آیات قرآن کریم و روایات معصومان (ع) برای تامین خوشبختی در خانواده به دقت در انتخاب همسر، ایمان و دینداری، عقل و هوش ، تفاهم اخلاقی ، عفت و پاکدامنی، اهداف مشترک و عمل صالح اشاره شده است.
زوجهای خوشبخت از رابطهشان مراقبت میکنند
* از حرفزدن با هم نترسید
امام علی (ع) میفرماید: «در همه حال با همسرت مدارا کن و با او معاشرت نیکو داشته باش تا زندگیات گوارا و با نشاط باشد». همین توصیه را بیاورید در زندگی خودتان؛ زمانی که به همسرتان محبت میکنید و دلش را به دست میآورید و حواستان هست که ناراحتش نکنید چقدر حال رابطه تان خوب است؟ خودتان کیف میکنید. پس یادتان باشد که مهربانیها و اظهار محبتهای کوچک در رابطه معجزه میکند.
«عاطفه صادق مسجدی» روانشناس و مشاور خانواده در این باره میگوید: « زوجهای خوشبخت از حرفزدن با هم نمیترسند، حتما اگه از چیزی ناراحت باشند راجعبه آن حرف میزنند. ایدهآل فکر نمیکنند و توقعات منطقی از هم دارند و میدانند که رابطه و زندگی بالا و پایین دارد. اشتباهاتشان را میپذیرند و روی ضعفهایشان کار میکنند و با همه وجود میخواهند یک رابطه سالم بسازند.»
* حرف نزنید، عمل کنید
برخی از زوجین خواسته یا ناخواسته با یک حرف بی موقع یا کار بیجا باعث رنجش همسرشان میشوند اما بعد از مطلع شدن از ناراحتی همسر معذرت خواهی میکنند. اما در اثر حواس پرتی یا فراموشی باز هم همان اشتباهشان را بارها و بارها تکرار میکنند. این موضوع همسران را سرخورده میکند و برخی هم فکر میکنند همسرشان از قصد آن کار را تکرار میکند و قصد آزار و اذیت دارد. مسجدی در این باره میگوید: « عذرخواهیِ عملی را با تکرار نکردن اشتباهتان انجام دهید و فقط به حرف بسنده نکنید.
با انجام ندادن همان اشتباه به همسرتان عشق، احترام و توجه هدیه میکنید. البته حواستان باشد رابطه یکطرفه سرانجامی ندارد. همسر هم باید بعد از اینکه فهمید طرف مقابلش با این کار قصد دلجویی دارد او را ببخشد و بحث و دعوا را کش ندهد. زوجهای خوشبخت از رابطهشان مراقبت میکنند و برای بهتر شدن اوضاع مهارتهای جدید یاد میگیرند.»
زوجهای خوشبخت از رابطهشان مراقبت میکنند
* اگر روزی ۱۰ مرتبه به خانمتان ابراز علاقه کلامی کنید باز هم کم است!
اگر همسرتان و رابطه مشترکتان برایتان اهمیت دارد و میخواهید رابطه ماندگاری داشته باشید، سعی کنید شنونده خوبی باشید تا آرامش بدهید، تا بتوانید وضعیت را به خوبی کنترل کنید. اگه همسرتان چیزی گفت که باب میلتان نبود، یک دفعه به او نپرید. توی ذوقش نزنید و فقط گوش بدهید. بعد با آرامش نظرتان را بگویید. در آن شرایط میتوانید معجزه را ببینید.
یکی از موضوعات مهم دیگر برای خوشبختی توجه به روابط جنسی است. رابطه جنسی خوب برای ساختن یک زندگی گرم کافی نیست، اما اگر کمرنگ باشد یا حذف شود میتواند رابطه شما را سرد کند.
مسجدی روانشناس میگوید: «سردی رابطه و طلاق عاطفی همیشه با کم بودن یا بیکیفیت بودن رابطه جنسی همراه است. پس برای رابطه جنسی وقت بگذارید. زنها بیشتر از طریق شنیدن جذب میشوند و مردها از طریق دیدن. پس خانمهای عزیز بدانید و آگاه باشید که اگر صبح تا شب هزاران بار به همسرتان بگویید:دوستت دارم، عاشقتم، تنها همان مرتبه اولش تاثیر گذار است. اما در عوض اگر لباسهای خوبتان را برایش بپوشید و آنطور که همسرتان میپسندد در خانه آرایش کنید، توجه شوهرتان را چندین برابر به خودتان جلب میکنید. همانطور که گفتیم بیشتر مردها دوست داشتن را در «عمل» میدانند نه در «کلام».
اما آقایان عزیز هم باید توجه داشته باشند، باید یکسره برای همسرشان زبان بریزند. آقای عزیز میدانستید اگر روزی ۱۰ مرتبه به خانمتان ابراز علاقه کلامی کنید باز هم کم است؟! شاید به نظرتان همین که صبح تا غروب سر کار میروید یعنی همسر و خانوادتان را دوست دارید، اما خانمها محتاج شنیدن واژههای محبتآمیز هستند.»
*با همسرتان خاطرهبازیکنید
برای گرمترشدن رابطه زناشویی در مورد لحظات شادی که داشتید صحبت کنید؛ این یادآوری احساس صمیمیت بین شما و همسرتان را بیشتر میکند. برای اینکه یک بحث دوست داشتنی و گرم داشته باشید سر صحبت را با «یادت میاد اونوقت که…» باز کنید.
صحبت از زمانی که برای اولین بار با هم آشنا شدید حس خوبی به شما میدهد، از زمانی که خانه خریدید، از زمانی که بچه دار شدید. یادآوری تاریخچهای که با هم داشتید بهترین راه برای پیشرفت در رابطههاست.
مسجدی میگوید: «برای عاشق ماندن در زندگی، باید گوش شنوای خوبی برای شریک زندگیتان باشید. جدی از هم سوال بپرسید دقیق پاسخ بدید و قدردان هم باشید. میخواهید روز به روز علاقه همسرتان به شما بیشتر شود جای خوابتان را جدا نکنید، حتی اگه قهرید. زیبا باشید، نه اینکه خودتان را صد مدل در بیاورید و ..، زیبایی میتواند در ظرافت صحبت کردن، راه رفتن و رفتارتان باشد.»
* این مردها دشمن خدا هستند!
به عنوان نکته آخر برای داشتن خوشبختی در زندگی مشترکتان حتما با همسرتان در مورد هر موضوعی مشورت کنید. اگر بدون هماهنگی و مشورت کاری انجام دهید، همسرتان تصور میکند که برایش اهمیتی قائل نیستید و خود محور هستید. خود محوری در زندگی مشترک باعث کاهش محبت و نشاط در خانواده میشود. رسول کرم (ص) مردی را که نسبت به همسرش خودمدار باشد و با تبختر رفتار کند دشمن خدا معرفی میکند.
یادمان باشد هیچ چیز مانند خودمداری روابط میان همسران را تیره نمیسازد و زمینه تفاهم را از بین نمیبرد.
انجام همین نکات ساده و جزئی میتواند خوشبختی شما را تضمین کند. البته میدانیم همیشه گفتن راحتتر از عمل کردن است، اما یکبار تجربهاش کنید از بازخوردی که میگیرید شگفتزده میشوید.
بزرگ ترین خواسته اموات از بازماندگان چیست؟
هنگامی که عزیزی را ناگهانی از دست میدهید، همه دنیا روی سرتان خراب میشود. شما میمانید و یک دنیا خاطره. حتی راه و رسم زندگی را از یاد میبرید. در این گزارش با ما همراه باشید تا با چند راهکار عملی چشمتان را روی رمز و راز مرگ عزیزان باز کنیم.
گروه زندگی- فاطمه زهرا نصراللهی: انگار راه نفس کشیدنت بسته شده باشد. قلبت نیروی تپیدن را از دست داده باشد. مغزت قوت کار کردن نداشته باشد. سلول به سلولت انگیزهای برای زنده ماندن نداشته باشند. دنیا دور سرت بچرخد. هر چقدر تلاش کنی نتوانی خودت را آرام کنی. تمام وجودت سعی میکند انکارش کند. صورتش لحظهای از جلوی دیدگانت دور نشود. اما افسوس که هر بار جای خالیاش سیلی آبداری نثارت میکند.
مرگ ناگهانی عزیزان قدرت تفکر را از آدم میگیرد. قدرت اقناع را. وقتی میفهمی که عزیزترین کسی که داشتی زیر خروارها خاک خوابیده است، در مقابل فهمیدن مقاومت میکنی. حق داری شوکه شدهای. با خودت میگویی حتما اینها خواب است. مدام خاطره هایت را مرور میکنی. لحظه به لحظهای که با او داشتی را با تمام وجود میبلعی. از اولین باری که او را داشتی تا آخرین دقایقی که کنارش گذراندی. از روزهایی که خندیدید با هم تا روزهایی که اشک ریختید. کم کم میفهمی قرار نیست این دوای دردت را تا آخر دنیا ببینی. این فهمیدن درد دارد… این روزهای وحشتناک را همه افرادی که عزیزی را از دست دادند گذراندند. تو تنها نیستی. تا آخر دنیا هم قرار نیست مانند روزهای اول زجر بکشی، اگر به خدا پناه ببری.
اگر رسم دنیا را بدانیم، زمانی که عزیزی را از دست میدهیم کمتر اذیت میشویم.
*هر تولدی، مرگی دارد
وقتی عزیزی از این دنیا میرود، دردی جان گداز روی سینه بازماندگان جا خوش میکند. دردی که خیال رفتن ندارد. فکر نبودن آن عزیز و دیداری که به قیامت موکول شده، از این دنیا سیرتان میکند، اما چه کنیم که چارهای جز ادامه زندگی نداریم. به رسم همیشه این گزارش را به نیت امواتمان قلم میزنیم. حجت الاسلام «محمد جواد پاشایی» کارشناس مذهبی معتقد است: «نحوه رویارویی ما در زمانی که عزیزی را از دست میدهیم بستگی به نگاهمان به دنیا دارد. انسان باید بداند در چه دنیایی قرار دارد.
امام سجاد در روایتی میفرمایند: در دنیا برای شما بر علیه دنیا تنبیه، اشاره و توجه نهفته است. یعنی به قدری احوال این دنیا عوض میشود که نمیشود به آن تکیه کرد. یک روزی عزیزی به دنیا میآید و یک روزی عزیزی از دنیا میرود. خود دنیا به ما نشان میدهد که این دنیا، دنیایی است که خیلی نمیشود به آن امید بست. اگر نگاهمان به دنیا درست و باز باشد، زمانی که عزیزی را از دست میدهیم کمتر اذیت میشویم.»
امیرالمومنین (ع) فرمودند: هر کسی روزی به دنیا میآید و روزی از دنیا میرود. اگر ساختمانی را بنا میکنید، بدانید این ساختمان یک خراب شدنی هم دارد. ما باید بدانیم مرگ هر فردی مقدر شده است. اما نحوه مرگ را میتوان انتخاب کرد. نحوه اینکه در چه راهی کشته شویم. مانند شب عاشورا که امام حسین (ع) وقتی اصحابش، وفاداری خود را اعلام کردند و از رفتن خودداری کردند، ابا عبدالله (ع) فرمود: همه شما فردا کشته میشوید و یک تن از شما زنده نخواهد ماند. یاران گفتند: همه ما قرار است روزی بمیریم، پس سپاس خدای را که عزت شهادت همراه تو را نصیب ما کرد.
* بزرگترین لطفی که میتوانید به اموات کنید
مرگ عزیزان درسهای زیادی برایمان دارد. به خصوص مرگهای ناگهانی که به ما گوشزد میکند هر لحظه ممکن است دیگر نباشیم. کارشناس مذهبی میگوید: «برای آرام شدن هر فردی باید این دنیا را مانند یک پل ببیند که به وسیله آن به جهان آخرت میرسد، وقتی توجه کند یک آخرتی دارد، خودش را مانند یک تاجر میبیند که باید از این راه بگذرد و توشه جمع آوری کند چون آن دنیا به دردش میخورد.
اگر این نکات را رعایت کنیم هم خودمان برای مرگ آماده میشویم و توشه برای آن دنیا جمع میکنیم و هم برای عزیزانی که از این دنیا سفر کردند خیرات میفرستیم و شادشان میکنیم. روایت شده است که روح اموات شبهای جمعه تا صبح جمعه آزاد میشوند و پرواز میکند تا ببینند باقیماندگان و وراثشان چه خیراتی برایشان میفرستند.»
با فرستادن خیرات برای اموات، هم عزیز از دست رفته را خوشحال میکنید هم حال خودتان را دگرگون میکنید. پیامبر اکرم (ص) در ماه مبارک رمضان فرمودند: «اذکروا الموتی» عزیزانی که از دست دادید را یاد کنید. و در ادامه میگویند: «ولو بجرعه ماء» حتی با یک جرعه آب. با هر کاری میتوانید اموات را یاد کنید. حتی با یک جرعه آب دادن به یک تشنه.
یا مثلا به یک جای زیارتی مانند کربلا، مکه، مشهد، قم و.. رفتید، یک زیارت به نیابت آن فرد انجام دهید. یا مثلا در ماههای محرم و رمضان روضهای به نیت آن فرد بگیرید یا دو رکعت نماز برای عزیز از دست رفته بخوانید. از همه مهمتر بحث واجبات امواتمان است که احساس میکنید بر گردن آن اموات از دست رفته است و هنوز ادا نشده است. سعی کنید آن را انجام دهید. مثلا با نماز یا روزه اینها را انجام دهید. قرضی اگر بر گردن آن فرد است یا حق الناسی دارد را ادا کنید. بزرگ ترین خیراتی است که میتوانید برای عزیز از دست رفته انجام بدهید این است. مالی یا اذیت و آزاری در جوانی یا هر زمانی بوده است، حلالیت بگیریم. این برای آن فرد بزرگ ترین کار است و وزنهها و بارها را از دوش او برمیدارد.
با اهدای یک جلد قرآن برای امواتتان ثواب بفرستید.
*مؤمنِ زرنگ
شما هر نماز یا زیارتی که برای اموات بخوانید، هر جرعه آبی یا غذا و خیراتی که به نیت اموات بدهید، یک ثواب به او میرسد و طبق روایات چند برابر آن به خود فرد خیرات کننده میرسد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «الْمُؤْمِنُ کَیّس»؛ «مؤمن زرنگ است». شما یک زرنگی که میتوانید کنید این است که بگویید من میخواهم هم خودم یک ثوابی ببرم، هم آن عزیز مرحومم از آن فیض ببرد. در روایات آمده است: بحث خیرات فرهنگی هم تاثیر و خیر زیادی به اموات میرساند.
کارشناس مذهبی میگوید: «نمیگوییم حتما مدرسه بسازید یا مسجد بسازید یا.. خیلیها نمیتوانند این کار را کنند، اما هر کس میتواند به اندازه توانش حتی مبلغ ناچیزی برای ساخت اماکن فرهنگی مشارکت داشته باشید، یا اگر جایی نیاز به قرآن دارند، یک جلد کتاب قرآن هدیه کنید. وقتی کسی آن قران را بخواند ثوابش به امواتتان میرسد، خیلی هم مهم نیست که ابتدای آن بنویسید که برای شادی روح این فرد صلوات بفرستید. خدا حاضر و ناظر است، ثوابش نوشته میشود.»
چه خوش گفت شاعر:
دریغا که بیما بسی روزگار؛ بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت؛ برآید که ما خاک باشیم و خشت
چرا دل بر این کاروانگه نهیم؛ که یاران برفتند و ما بر رهیم
پس از ما همین گل دهد بوستان؛ نشینند با یکدگر دوستان
پایان پیام/
چرا آمپر اعصاب جامعه زود بالا میرود؟
چرخ سلامت روان جامعه لنگ میزند و آرامش روحی و روانی مردم دستخوش مخاطرات مختلف قرار دارد؛ درنتیجه چنین وضعیتی، بروز بیماریها و اختلالات روانی نگرانیهایی را برای متولیان سلامت ایجاد کرده است که این موضوع نیازمند تدبیر بهتر و سریعتر است.
به گزارش فارس مادر با آرامش مسعود را صدا میکند اما او با عصبانیت و فریاد جواب میدهد: «دست از سرم بردارید!»
گوشه اتاق کز کرده و غرق در افکار منفی و کسل کننده خود است و انگار کشتی زندگیاش به گل نشسته و راه فراری برای نجات وجود ندارد! گاه به بیرون از پنجره نگاه میکند و به ساختمانهای بلند آنسوی پنجره خیره میشود و گاه غرق صفحات اینستاگرام و کانالهای تلگرامی گوشی همراه.
این حال و روز نه چند روزه، بلکه چند ماهه مسعود است و هر روز مثل قطعه یخی در میان گرمای خورشید آب میشود. بارها پدر و مادرش او را نصحیت کرده و خواستهاند برای درمان به روان پزشکی مراجعه کند اما هربار مسعود به این درخواست واکنش تندی نشان داده است و گفته من هیچ مشکلی ندارم و مگر روانی هستم! میخواهم چند وقتی با خودم باشم!
از وقتی که از قبولی در کنکور در رشته پزشکی وامانده است، غصه خوردن کار روز و شبش شده و هرروز دلمردگی و خمودگی، بیشتر روح و جسمش را درگیر میکند.
بله! این حال و روز بسیاری از افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانانی است که در اثر فشارها و تنشهای روزانه در زمینههای تحصیلی، شغلی، ازدواج و … دچار استرس و اضطرابهای طاقت فرسا میشوند اما بسیاری از آنها به دلیل ترس از انگ خوردن به عنوان بیمار روانی از رفتن به مطب روان پزشک و مشاوره با روان شناس خودداری کرده و عمری با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند و پیامدهای منفی آن را تحمل میکنند.
امروز روز جهانی سلامت روان است؛ روزی که قرار است شاخکهای جامعه و مسؤؤلان نسبت به روان مردم و جامعه حساس شود.
موضوع سلامت روان یکی از مهمترین موضوعات فردی و اجتماعی هر انسان در هر جامعهای است؛ خواه این فرد در جامعه مدرن و صنعتی زندگی کند یا فرد در جامعهای با حداقل ترین امکانات گذران عمر کند.
حدود ۲۰ درصد جامعه ایران دچار مشکلات مربوط به روان هستند
به گفته علی فتحی آشتیانی،رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره حدود ۲۰ درصد جامعه ایران دچار مشکلات مربوط به روان هستند.
تهدید سلامت روان فرد و به مخاطره افتادن آن علاوه بر آسیبهای زیاد روانی، باعث بروز بیماریهای جسمی متعددی میشود؛ به شکلی که بسیاری از مردم با شکایت از وضع جسمی خود نزد طبیب میروند، اما پس از بررسی دقیق مشخص میشود علت اصلی بروز این ناخوش احوالی آسیب دیدن روح و روان فرد است.
سلامت روانی به عنوان وضعیتی توصیف میشود که در آن وجوه متعددی از زندگی فرد کارکردی مطلوب دارند؛ به طوری که فرد انسانی احساس شادی کند و از وضع خود و از رابطهاش در جامعه با دیگران خرسند باشد. در ایجاد سلامت روان یا در مقابل، تهدید سلامت روان علل متعددی دخیل هستند.
حدود ۳۰ درصد مردم در معرض ابتلا به نوعی از اختلالات روان هستند
سید وحید شریعت، رئیس انجمن روانپزشکان ایران اظهارداشت: حدود ۳۰ درصد مردم در معرض ابتلا به نوعی از اختلالات روانی هستند که نسبت به مطالعات گذشته روند افزایشی داشته است که یک درصد ابتلای آن مربوط به دوران پسا کرونا است.
شیوع بیش از ۲۰ درصدی افسردگی در جامعه
شریعت با بیان اینکه اضطراب ۳۳ درصد و افسردگی بیش از ۲۰ درصد در جامعه شیوع یافته، ادامه داد: افرادی که عزیزان خود را در دوران کرونا از دست دادند یا مبتلا به این بیماری شدند بیشتر دچار اختلالات روانی شدند.
اختلالات روان در استان تهران۳۷ درصد است
شریعت میزان افسردگی را در زنان، افراد بیکار شده و بیسواد بیشتر برشمرد و ادامه داد: بر اساس مطالعات کشوری، شیوع اختلالات روانی در استان تهران۳۷ درصد بوده که دلایل مختلف در بروز آن نقش دارد.
رئیس انجمن روانپزشکان ایران گفت: برای سلامت روان مهمترین عوامل، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند و در حیطه وظایف وزارت بهداشت نیست؛ اشتغال و مسکن و سرمایه اجتماعی مهمترین مولفهها برای افزایش امید و نشاط در جامعه میشود و در ارتقای سلامت روان بسیار موثر هستند.
حدود ۳۰ درصد مردم در معرض ابتلا به نوعی از اختلالات روان هستند که نسبت به مطالعات گذشته روند افزایشی داشته است که یک درصد ابتلای آن مربوط به دوران پسا کرونا است
در عین حال خدمات آموزش و پیشگیری در زمینه خودمراقبتی، توانمندسازی در زمینه پیشگیری از بروز اختلالات روانپزشکی، اختلال اعتیاد، خودکشی و توانمندسازی در زمینه مهارت زندگی، مهارت فرزندپروری از جمله اصول و مولفه های مهم و محوری در موضوع پیشگیری از بروز اختلالات روان است.
مجید صادقی، رئیس سابق انجمن روانپزشکان ایران با اشاره به نقشهای متفاوت اختلالات روان در افراد، گفت: مشکلات روان بسته به شرایط و و وضعیت دارد و خط کشی دقیقی نداریم و عوامل اجتماعی در آن دخالت دارد.
بسیاری افراد دچار اختلال روان با علائم جسمی به پزشک مراجعه میکنند
وی ادامه داد:خیلی افراد دارای علائم روانی با علائم جسمی به روانپزشک مراجعه میکنند. بیماری روان وقتی وضعیت جسمی آن بروز میکند حساس میشود؛ در نتیجه ترجیح داده میشود فرد دچار اختلال روانی ابتدا به روانپزشک مراجعه کند و تشخیص و جهت درمان باید توسط روانپزشک انجام گیرد.
موضوع سلامت روان نه تنها مورد توجه متولیان و متخصصان سلامت روان جامعه است بلکه در تعالیم اسلامی نیز به آن توجه شده است.حضرت علی (ع) در این زمینه میفرماید:«در تمام کارها خویشتن را به خدا بسپار که خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپردهای؛ به واقع تکیه کردن به یک قدرت متعالی آرامش بخش بشر است و چه قدرتی بالاتر از خداوند متعال».
در تعالیم اسلام همواره برای آسودگی و آرامش بیشتر به انسانها به واگذاری نتیجه امور به خداوند که مهمترین عامل برای رفع اضطراب و افسردگی است، توصیه شده است؛ به عبارتی ما مامور به وظیفه هستیم نه اسیر نتیجه و آن چه خداوند برای ما به عنوان نتیجه مقرر فرماید با حکمت و عدالت او آمیخته خواهند بود.
۶۰ درصد ایرانیها از وجود اختلال روان خود اطلاع نداشتند
غلامرضا حاجتی، دبیر اجرایی سی و نهمین کنگره روانپزشکی ایران گفت:طی پیمایشی که صورت گرفته ۶۰ درصد ایرانیها از وجود اختلال روان خود اطلاع نداشتند.
وی ادامه داد: در سطح پیشگیری آموزش روان به مردم باید صورت گیرد که این انجمن برنامهای را طراحی کرده است.
داشتن سلامت روان و احساس آرامش و نشاط، معلول عواملی همچون تأمین نیازهای فردی و اجتماعی مانند شغل مناسب، تأمین معاش روزانه، ازدواج، تحصیل و امنیت اجتماعی و اقتصادی و… است.
البته به مخاطره انداخته شدن سلامت روان افراد فقط معلول عوامل یاد شده نیست، بلکه بخشی از آن نیز مربوط به شرایط نامناسب خانوادگی،گسست بین نسلی و عدم درک و فهم نسل گذشته و حال است.
در کنار این عوامل ذکر شده، عدم دانش سلامت روان و مهارتهای لازم برای مقابله با شرایط خاص در زندگی روزانه و داشتن مهارتهای مدیریت استرس و خشم و مقابله با آن در شرایط روحی نامناسب؛ جملگی عوامل مختلف در بروز مشکلات سلامت روان و تهدید کننده آن است.
عدم دانش سلامت روان و مهارتهای لازم برای مقابله با شرایط خاص در زندگی روزانه و داشتن مهارتهای مدیریت استرس و خشم و مقابله با آن در شرایط روحی نامناسب؛ جملگی عوامل مختلف در بروز مشکلات سلامت روان و تهدید کننده آن است.
حمید پیروی، دبیر اجرایی همایش تخصصی روز جهانی سلامت روان در گفتوگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس با بیان اینکه اسکیزوفرنی تقریباً ۲۴ میلیون نفر یا ۱ نفر از هر ۳۰۰ نفر را در سراسر جهان مبتلا میکند، اظهار کرد: امید به زندگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ۱۰ تا ۲۰ سال کمتر از جمعیت عمومی است.
وی با بیان اینکه اسکیزوفرنی با اختلالات قابل توجه در ادراک و تغییر در رفتار مشخص میشود، افزود: علائم ممکن است شامل هذیانهای مداوم، توهمات، تفکر آشفته، رفتار بسیار آشفته یا بیقراری شدید باشد.
مسؤول مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران خاطرنشان کرد: افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است مشکلات مداومی را در عملکرد شناختی خود تجربه کنند. با این حال، طیف وسیعی از گزینههای درمانی مؤثر از جمله دارو، آموزش روانی، مداخلات خانوادگی و توانبخشی «روانی – اجتماعی» وجود دارد.
۳ میلیون کودک و نوجوان در دنیا مبتلا به اختلالات خوردن
پیروی با اشاره به اختلالات خوردن به عنوان یکی دیگر از اختلالات سلامت روان، گفت: در سال ۲۰۱۹، ۱۴ میلیون نفر از جمله تقریباً ۳ میلیون کودک و نوجوان در جهان دچار اختلالات خوردن شدند. اختلالات خوردن، مانند بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، شامل خوردن غیرعادی و اشتغال ذهنی به غذا و نگرانیهای بارز در رابطه با وزن و شکل بدن است.
اسکیزوفرنی، اختلالات خوردن، اختلالات رفتارهای مخرب و غیراجتماعی، اختلالات عصب رشدی و … از اختلالات سلامت روان به شمار میروند
وی ادامه داد: علائم یا رفتارها، به خطر یا آسیب قابل توجه به سلامت، پریشانی قابل توجه یا اختلال قابل توجه در عملکرد منجر میشود.بیاشتهایی عصبی اغلب در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز میشود و با مرگ زودرس به علت عوارض پزشکی یا خودکشی همراه است.
مهمترین اختلالات روانی در جامعه
مسؤول مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به ۱۰ اکتبر ٢٠٢٣ مصادف با ١٨ مهر ١۴٠٢ روز جهانی سلامت روان، گفت: اسکیزوفرنی، اختلالات خوردن، اختلالات رفتارهای مخرب و غیراجتماعی، اختلالات عصب رشدی و … از اختلالات سلامت روان به شمار میروند.
نائب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی خاطرنشان کرد: افراد مبتلا به پرخوری عصبی به طور قابل توجهی در معرض خطر مصرف مواد، خودکشی و عوارض سلامتی هستند. گزینههای درمانی موثری وجود دارد؛ از جمله درمان مبتنی بر خانواده و درمان مبتنی بر شناخت.
پیروی با اشاره به اختلالات رفتارهای مخرب و غیراجتماعی به عنوان نمونه دیگری از اختلالات سلامت روان، گفت: ۴۰ میلیون نفر، از جمله کودکان و نوجوانان، در سال ۲۰۱۹ با اختلال «سلوک – غیر اجتماعی» زندگی میکردند. این اختلال که به نام اختلال سلوک نیز شناخته میشود، یکی از دو اختلال رفتاری مخرب و اختلالات غیراجتماعی است و دیگری اختلال نافرمانی مقابلهای است.
تظاهر اختلالات غیراجتماعی با مشکلات رفتاری مداوم مانند سرپیچی یا نافرمانی
وی تصریح کرد: رفتار مخرب و اختلالات غیراجتماعی با مشکلات رفتاری مداوم مانند سرپیچی یا نافرمانی مداوم نسبت به رفتارهایی که دائماً حقوق اولیه دیگران یا هنجارها، یا قوانین اصلی متناسب با سن را نقض میکند، مشخص میشود.
دبیر اجرایی همایش تخصصی روز جهانی سلامت روان، افزود: آغاز اختلالات مخرب و غیراجتماعی معمولاً، هرچند نه همیشه، در دوران کودکی است.درمانهای روانشناختی مؤثری وجود دارد که اغلب شامل والدین، مراقبان و معلمان میشود، شامل حل مسأله شناختی یا آموزش مهارتهای اجتماعی است.
پیروی با اشاره به اختلالات عصب رشدی به عنوان نمونه دیگری از اختلالات سلامت روان،گفت: اختلالات عصبی رشدی، اختلالات رفتاری و شناختی هستند که در طول دوره رشد به وجود میآیند و شامل مشکلات قابل توجهی در کسب و اجرای عملکردهای فکری، حرکتی، زبانی یا اجتماعی خاص میشوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اختلالات عصبی رشدی شامل اختلالات رشد فکری، اختلال طیف اوتیسم و اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) و … است.
بیشفعالی، تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی، شغلی و یا اجتماعی
دبیر اجرایی همایش تخصصی روز جهانی سلامت روان با بیان اینکه ADHD با الگوی مداوم بیتوجهی و یا «بیشفعالی – تکانشگری» مشخص میشود، تصریح کرد: این اختلال تأثیر منفی مستقیمی بر عملکرد تحصیلی، شغلی یا اجتماعی دارد. اختلالات رشد فکری با محدودیتهای قابل توجهی در عملکرد فکری و رفتار انطباقی مشخص میشوند که به مشکلات مربوط به مهارتهای مفهومی، اجتماعی، و عملی روزمره که در زندگی روزمره انجام میشود اشاره دارد.
پیروی با اشاره به اوتیسم نمونه دیگری از اختلال سلامت روان با بیان اینکه اختلال طیف اوتیسم (ASD) گروه متنوعی از شرایط را تشکیل میدهد، یادآور شد: این اختلال با درجاتی از مشکل در ارتباطات اجتماعی و تعامل اجتماعی متقابل و الگوهای محدود، تکراری و غیرقابل انعطاف رفتار، علائق یا فعالیتها مشخص میشود.
دقت کنیم! در کشورمان دستگاههای مختلفی در ساماندهی امور مربوط به سلامت روان نقش دارند؛ دستگاههایی مانند وزارت بهداشت، آموزش و پرورش، وزارت ورزش و جوانان، بهزیستی، معاونتهای فرهنگی و اجتماعی شهرداریها و…در این میان، وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی سلامت روان، وظیفه رصد سلامت روان اقشار مختلف جامعه را برعهده دارد و برنامه ریزی و تدوین راهکارهای مقابله با آسیبهای روانی و اجتماعی از جمله وظایف ذاتی این وزارتخانه است،اما هدایت صحیح روان و اعصاب جامعه نیازمند فعالیت و تلاش و همافزایی دستگاههای مختلف و مرتبط با مسائل اجتماعی است و تنها از عهده یک وزارتخانه بر نمیآید.
گاه اندیشکدهها و مراکز فکری غربی به «طوفانالاقصی»
تهران- ایرنا- طوفانالاقصی، عملیات گسترده نیروهای مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی، مهمترین رویداد خبری است که نه فقط افکار عمومی منطقه را به خود جلب کرده بلکه در سراسر جهان اثرگذار بوده است.
بررسی ابعاد مختلف این عملیات را به کارشناسان ذیربط میسپاریم و شیوه اجرا، موفقیتها و مراحل آتی آن را در اخبار مستمر خبرگزاریهای مختلف، دنبال میکنیم. در اینجا هدف ما آن است که به دو پرسش مهم در رابطه با رژیم صهیونیستی پاسخ دهیم که در برابر این عملیات بیسابقه، غافلگیرشده و تقریباً هیچ گزینه مطلوبی را نه در کوتاهمدت و نه در درازمدت، در واکنش به این عملیات، پیش روی خود ندارد:
۱. رژیم صهیونیستی، با وجود تصویر هالیوودی که از آن به عنوان ابرقدرت خاورمیانه ساختهاند، چرا غافلگیر شد؟
۲. صهیونیستها برای برون رفت از این بحران دست به چه اقداماتی میزنند و چه گزینههایی پیشروی خود دارند؟
مخالفان تا حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی، همگی به غافلگیری و شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مواجهه با طوفانالاقصی معترف هستند. اما در مورد دلایل این غافلگیری، اجماع وجود نداردتقریباً در سرتاسر طیف تحلیلی، از مخالفان تا حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی، همگی به غافلگیری و شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مواجهه با طوفانالاقصی معترف هستند. اما در مورد دلایل این غافلگیری، اجماع وجود ندارد و میتوان گفت همه این دلایل در کنار یکدیگر سبب این غافلگیری هستند.
اسباب غافلگیری رژیم صهیونیستی
پس از بررسی خروجیهای خبری و اندیشکدهها، میتوان گفت در مجموع دلایل زیر به عنوان اسباب غافلگیری رژیم صهیونیستی در این ماجرا، مطرح شدهاند:
- صهیونیستها احساس میکردند عملیاتهای تروریستی اخیر آنها با هدف حذف رهبران و نیروهای کارآمد مقاومت از یک سو و فشارهای اقتصادی، محاصره تجاری و ایجاد موانع مختلف در مسیر معیشت مردم ساکن در نوار غزه، به شدت حماس را از تعادل خارج کرده و به میزان قابل توجهی از قدرت مانور آن کاسته است.
- صهیونیستها به توانمندی و ابزارهای جاسوسی قدرتمند خود مطمئن بودند و احساس میکردند این داشتهها در کنار این باور که فلسطینیان حماس را به دلیل آغاز یک جنگ، مسئول خواهند دانست، عامل بازدارنده جدی را ایجاد خواهد کرد.
- روزانه نزدیک به ۱۹ هزار کارگر فلسطینی از غزه وارد سرزمینهای اشغالی میشوند و این به معنای این بود که بخش قابل توجهی از معیشت فلسطینیان به اقتصاد رژیم صهیونیستی پیوند خورده و برهم خوردن این موازنه، معیشت بسیاری را در نوار غزه تحت تأثیر قرار خواهد داد.
- موفقیتهای دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در عادی سازی روابط خود با چند کشور مسلمان و پیشبرد مذاکرات برای توسعه توافقنامههای عادیسازی روابط و همچنین قدم برداشتن در مسیر توسعه توافقهای پیشین به ویژه با امارات و آغاز روابط با بازیگری همچون عربستان سعودی، نوعی اطمینان خاطر در صهیونیستها به وجود آورده بود.
- تظاهراتهای گسترده در چند ماه اخیر در سراسر سرزمینهای اشغالی در اعتراض به سیاستهای کابینه بنیامین ناتنیاهو و تلاش او برای تسلط هرچه بیشتر اقلیت افراطی صهیونیست، بر همه شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دیگر صهیونیستها. به عبارت دیگر نابسامانی داخلی در سرزمینهای اشغالی و مناقشات گسترده سیاسی در میان خود رهبران صهیونیست، به شدت آنها را مشغول کرده بود.
در مجموع میتوان گفت عمده دلایل غافلگیری رژیم صهیونیستی ریشه در تحولاتی دارند که صهیونیستها آنها را نشانههایی دال بر بهبود وضعیت و جایگاه این رژیم در منطقه خاورمیانه تلقی میکردند.
برای مثال صهیونیستها در ماه ژوئن(خرداد) ۲۰۲۳ در دانشگاه تلآویو میزبان رویداد هفته سایبری بودند که در کنار آن بیش از ۸۰ ساعت پنل تخصصی و کنفرانسهای موضوعی برگزار شد. میزبانان و میهمانان، متفقالقول، اسرائیل را یک «کشور استارتآپی» بینظیر توصیف کردند و مدعی شدند دستاوردهای شرکتهای اسرائیلی در حوزه امنیت سایبری، آن را به یک قدرت سایبری شکستناپذیر تبدیل کرده است.
در گذر زمان این ادعاها به آنها نوعی اطمینان خاطر بخشید؛ حداقل در بخش سایبری؛ اما همین هیبت قدرت سایبری، در جریان عملیات طوفانالاقصی و در پی حملات سایبری گروههای مقاومت فلسطینی، درهم شکست و باعث غافلگیری صهیونیستها شد.
صهیونیستها برای برون رفت از این بحران چه خواهند کرد؟
قدرت سایبری صهویونیستها، در جریان عملیات طوفانالاقصی و در پی حملات سایبری گروههای مقاومت فلسطینی، درهم شکست و باعث غافلگیری آنها شدحال باید به این پرسش بپردازیم که صهیونیستها برای برون رفت از این بحران چه خواهند کرد؟ آیا برنامهای از پیش تعیین شده دارند و چنین روزی را پیشبینی کرده بودند یا خیر؟ جدا از اینها، واکنش رژیم صهیونیستی به این عملیات گسترده، چه و چگونه خواهد بود؟
در اینجا نیز با اتکا بر نظرها و تحلیلهایی، به این پرسش پاسخ میدهیم که توسط کارشناسان اندیشکدهها و مراکز فکری و خبری غربی، مطرح شدهاند. بیشتر این افراد در حمایت از رژیم صهیونیستی قلم میزنند و ما جمعبندی نظرهای آنها را در رابطه با این مساله مرور میکنیم. در مجموع با اتکا بر منابع یادشده میتوان گفت انتظار میرود صهیونیستها در سه سطح به این عملیات واکنش نشان دهند: کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت.
همانگونه که اشاره شد، رژیم صهیونیستی به اعتراف همه کارشناسان حتی حامیان صهیونیستها، در برابر این عملیات، در سطح راهبردی و همچنین تاکتیکی، غافلگیر شد. لذا چارهای ندارد تا به منظور حفظ حیاتش، اقدامات خود را در زمانبندی بسیار دقیق اجرا کند.
آنها معتقدند رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهدافش در این سه سطح، با دشواری زیادی روبرو خواهد بود. صهیونیستها همه تلاش خود را به کار میگیرند تا سه هدف زیر را در کوتاهمدت محقق سازند:
_ وادار کردن نیروهای مقاومت فلسطین به خروج از سرزمینهای اشغالی
_ جلوگیری از ورود نیروهای بیشتر مقاومت به سرزمینهای اشغالی و انجام اقدامات ویرانگر و گرفتن اسیر از صهیونیستها؛ به ویژه از نیروهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی
_ خاموش کردن خمپارهاندازها و پایاندادن به بارش راکتهای حماس بر سر صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی.
حتی در صورت تحقق این اهداف سهگانه، رژیم صهیونیستی با چالشهای بزرگتری در میانمدت مواجه خواهد شد. پس از این صهیونیستها همه تلاش خود را به کار میگیرند تا اهداف میانمدت زیر را محقق سازند که از این قرار هستند:
_ جلوگیری از سرریز کردن عملیات نیروهای مقاومت به کرانه باختری
_ جمعآوری اطلاعات هر چه بیشتر در رابطه با وضعیت کنونی حماس (با انجام بازداشتهای غیرقانونی ساکنان نوار غزه یا برخی از نیروهای میدانی حماس)
_ آغاز اقدامات لازم برای آزادسازی گروگانهای صهیونیست
باید توجه داشت که به عقیده این کارشناسان، برای اجرای سومین بخش از اقدامات، لازم است اهداف یادشده محقق شوند. به عبارت دیگر، تحقق این اهداف پیششرط و پیشنیاز کسب موفقیت در درازمدت است؛ آن هم در حالی که حتی در صورت موفقیت در دو مرحله یادشده، برای تضعیف حماس و جلوگیری از تکرار چنین رویدادی، رژیم صهیونیستی با گزینههای بسیار دشوارتری مواجه خواهد بود. این گزینههای دشوار از این قرار هستند:
پیامدهای اقدامات رژیم صهیونیستی
۱. مواجهه با عملیاتهای غافلگیرانه بیشتر از جانب نیروهای مقاومت فلسطینی
برای تحقق بخش قابل توجهی از اهداف کوتاه و میان مدت، رژیم صهیونیستی پس از حملات هوایی، اقدام به یورش زمینی خواهد کرد و وارد نوار غزه میشود. باید به این نکته توجه داشت زمانی که رژیم صهیونیست اقدام به انجام حمله زمینی گسترده علیه نوار غزه کند، باید وارد یک منطقه بسیار متراکم به لحاظ ساختمانی و همچنین جمعیتی شود و در نتیجه هم تلفات جانی و هم خسارات مادی سنگینی را متحمل خواهد شد.
درگیری صهیونیستها در این منطقه، بخش اعظم قوای نظامی و اطلاعاتی آنها را درگیر خواهد کرد و این به مقاومت فرصت میدهد از طریق تونلهای زیرزمینی علیه صهیونیستها وارد عمل شده تا ضمن تحمیل خسارتهای بیشتر به آنان، شمار زیادی از آنها را به اسارت درآورد.
رژیم صهیونیستی نمیتواند حماس را از نوار غزه حذف کند چه آنکه این تشکیلات در همه زیرساختهای موجود در این منطقه رخنه کرده و آنها را اداره میکند و در صورت حذف کامل، صهیونیستها با جمعیت خشمگینی مواجه خواهند بود۲. از دست رفتن فرصتهای دیپلماتیک جدید و قرار گرفتن دستاوردهای دیپلماتیک پیشین در معرض خطر
بدون شک حمله زمینی به نوار غزه، تلفات غیرنظامی زیادی را به دنبال خواهد داشت. این سبب میشود تا مذاکرات صهیونیستها با عربستان سعودی متوقف شود. چه آنکه سعودیها حل مساله فلسطین و رفع مشکلات کنونی نوار غزه را به عنوان پیششرط مذاکرات برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح کرده است. از سوی دیگر همه کشورهایی که توافقنامههای آبراهام را امضا کردند، در صورت ادامه درگیریها، منافع کنونی خود را در سرزمینهای اشغالی در معرض خطر میبینند و به طور قطع بر توقف یورش زمینی اصرار خواهند کرد.
۳. غیرممکن بودن حذف کامل حماس یا یافتن جایگزین برای آن
رژیم صهیونیستی نمیتواند حماس را از نوار غزه حذف کند چه آنکه این تشکیلات در همه زیرساختهای موجود در این منطقه رخنه کرده و آنها را اداره میکند و در صورت حذف کامل، صهیونیستها با جمعیت خشمگینی مواجه خواهند بود که به لحاظ اقتصادی به شدت دچار معضل هستند و باید برای جلوگیری از سرریز خشونت دوباره به سرزمینهای اشغالی، مشکلات فراوان اقتصادی را رفع کند.
همچنین نمیتواند جایگزینی برای آن بیابد. با وجود مخالفتهای میان حماس و فتح در کرانه باختری، گروهی همچون فتح حاضر نخواهد بود سوار بر تانکهای اسرائیلی وارد نوار غزه شده و جایگزین حماس شود.
با توجه به این سه گزینه دشوار، برخی از کارشناسان اندیشکدههای غربی بر این باورند ناتنیاهو ممکن است از اقدام نظامی زمینی و ورود به نوار غزه خودداری کند و با انجام حملات هوایی گسترده، مواضع حماس را هدف قرار داده و خسارات سنگینی را بر نوار غزه تحمیل کند و از این راه تا جایی که ممکن است ادامه حیات حماس را دشوار سازد.
به عبارت دیگر ادامه درگیری را برای حماس فرسایشی کرده و آن را وادار به آتشبس کند. این یعنی در پیش گرفتن راهبردی که پیش از این نیز از آن بهره گرفته است. اما همین کارشناسان معتقدند ممکن است این بار حماس برنامههایی را از پیش تعیین کرده باشد که هنوز کسی از آنها مطلع نباشد و در نتیجه همه معادلات صهیونیستی بههم خورده و نتایج دلخواهشان محقق نشود.