معلوم نیست مطالبه کمیسیون فرهنگی مجلس از وزیر علوم چه بوده که موجب نگارش این نامه توسط رئیس دانشگاه تهران شده است؟! اما آن گونه که در آغاز نامه تاکید شده، دستور کار مدیریتی این مجموعه در دولت سیزدهم با مفروضات گام دوم انقلاب اسلامی تدوین شده و «جهاد علمی برای تحقیق دانشگاه کارآفرین با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی» تعیین شده است.
دانشگاه تهران کوشیده تا کافههای اطرافش را تعطیل کند؛ این گزارهای است که برخی کاربران شبکههای اجتماعی مطرح کردهاند، اما واقعیت از چه قرار است؟
به گزارش «تابناک»؛ در پی هک سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات، اسناد و مدارکی در شبکههای اجتماعی منتشر شده و دست به دست میشود که از جمله آنها نامهای با سربرگ دانشگاه تهران و محتوایی عجیب است؛ نامهای با تصویر امضای رئیس دانشگاه ذیل آن که خطاب به وزیر علوم نوشته شده و محتوایی در پاسخ به نامه رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی دارد.
نکته جالب توجه، اما موضوع نامه است؛ «کافیشاپهای اطراف دانشگاه تهران»؛ موضوعی که در توضیح آن در بخشی از نامه مذکور آمده: «به منظور صیانت از فرهنگ اصیل اسلامی-ایران و جلوگیری از اشاعه فرهنگ غیرخودی در طول یک سال و نیم گذشته، کلیه کافههای اطراف دانشگاه تعطیل و جمع آوری شدهاند…»
پیرو این توضیحات، نام شماری از کافههای تعطیل شده آمده و تاکید شده که تنها یک کافه (نامش در نامه ذکر شده است) مانده که «فعالیت آن مغایر با ارزشهای اسلامی و سیاستهای علمی و پژوهشی دانشگاه میباشد» و یادآوری شده «متاسفانه آن کافه تلاش میکند با ایجاد رابطه با بخشهای بیرون دانشگاه به فعالیت خود ادامه دهد؛ اما با تلاش همکاران دانشگاه پیش بینی میشود به زودی آن کافه نیز جمع آوری شود.»
مسائلی سوال برانگیز و ابهام آفرین که شاید عمدهترین دلیل جلب توجه بسیاری به این نامه است. اینکه ارتباط دانشگاه با کافههای اطرافش چیست و اساسا چرا و چگونه این دانشگاه توانسته شماری از کافهها را تعطیل نماید و برای تعطیلی یک کافه دیگر، تدابیری اتخاذ نماید که امیدوارند به زودی به ثمر بنشیند و آن کافه هم جمع آوری شود؟!
پرسشی که دست کم بخشی از آن پاسخ دارد و تنها کسانی متوجه این مقوله میشوند که اندکی درباره این دانشگاه و مسائل پیرامونی آن بدانند و با طرح توسعه دانشگاه تهران آشنا باشند؛ طرحی که بر اساس آن قرار است این دانشگاه توسعه کمی و کیفی یافته و در نهایت به «شهر دانش» تبدیل شود. شهری که وسعت آن بیش از وسعت فعلی این دانشگاه خواهد بود و بنابراین، تملک املاک پیرامونی این مجموعه از سالها قبل آغاز شده و ادامه دارد.
بر اساس این طرح توسعه، مالکان املاک واقع در محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران در صورت تمایل به فروش، تنها میتوانند ملک شان را با توافق با دانشگاه به این نهاد بفروشند. بدین ترتیب املاکی به دانشگاه تهران افزوده شده که قرار است در آینده به احداث شهر دانش منجر شوند، اما تا آن روز، در امور مختلفی به کار گرفته و بعضا اجاره داده خواهند شد.
با این توضیحات احتمالا پی برده اید که کافههای یاد شده در نامه، کافههایی بودهاند که در املاک متعلق به دانشگاه تهران دایر شده بودند و به نوعی موجر ایشان، این دانشگاه بوده است. وضعیتی که در مساله آن کافه جمع آوری نشده نیز صادق است، اما ظاهرا مسائل جانبی مثل مسائل حقوقی موجب شده که اجاره این کافه کماکان ادامه داشته باشد و احتمالا مسئولان دانشگاه چشم انتظار سر آمدن مدت قانونی آن باشند.
البته معلوم نیست که مطالبه کمیسیون فرهنگی مجلس از وزیر علوم چه بوده که موجب نگارش این نامه توسط رئیس دانشگاه تهران شده است؟! اما آن گونه که در آغاز نامه تاکید شده، دستور کار مدیریتی این مجموعه در دولت سیزدهم با مفروضات گام دوم انقلاب اسلامی تدوین شده و «جهاد علمی برای تحقیق دانشگاه کارآفرین با رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی» تعیین شده است.
دستور کاری که یک منبع آگاه با تاکید بر آن به «تابناک» میگوید: دانشگاه تهران تصمیم گرفته تا اجاره املاک به ماموریتهایی غیر از ماموریتهای دانشگاه را متوقف کند و املاک تملکی را تنها به کسب و کارهای دانش بنیان و کسب و کارهای دایر شده در حوزه علم و دانش، فناوری و… اجاره دهد. این تصمیم مدتی است که در دست اجراست و کافهها کسر بسیار کوچکی از کسب و کارهای دایرشده در این املاک بودند که مشمول تغییر در رویکرد دانشگاه تهران شده اند.
وی با یادآوری این نکته که این روند ادامه دار خواهد بود، میگوید: اینکه به بهانه توسعه دانشگاه و ایجاد شهر دانش، مبالغی از بودجه عمومی صرف خرید املاک مردم شود، اما در نهایت آن املاک به بهانه درآمد، اجاره داده شود، مساله قابل قبولی نیست، اما سوای این شاهد بودیم که شمار زیادی از املاک تملک شده به ثمن بخس به مشاغل غیرمرتبط داده شده بود که حالا یا به دانشگاه بازگشته یا در این راه در دست اقدام است. البته ممکن است برخی مشاغل مهلت گرفته و همچنان دایر باشند، اما به زودی آنها هم تغییر خواهند کرد.
موضوعی که با تامل در بخش پایانی نامه یاد شده هم هویداست؛ آنجایی که تاکید شده: «بر اساس بررسیهای میدانی، بیش از ۱۵ کافه در این منطقه وجود دارد که ملک آن در تملک دانشگاه نبوده و فعالیتهای آن با ماموریتهای دانشگاه هیچ گونه تناسبی ندارد و دانشگاه قانونی نمیتواند اقدام نماید»؛ اظهارنظری که نشان میدهد تعطیلی تنها شامل کافههایی شده که موجرشان دانشگاه تهران بوده است و نه باقی کافه ها.
مسالهای که البته این سوال را به دنبال دارد که چه عاملی موجب شده دانشگاه تهران اقدام به بررسی میدانی محدودههای اطراف خود نموده و ضمن ارائه گزارش در این خصوص به وزیر و پیرو آن، مجلس، درباره فعالیت کافهها و تناسب یا عدم تناسب آن با ماموریتهای دانشگاه، اظهار نظر نماید و یادآور شود که به رغم مجاز نبودن در این حوزه از منظر قانون، تاکید کرده که «همکاران حراست و نیروهای مامور وظایف خود را با جدیت پیگیری مینمایند»؟!
سوالات و ابهاماتی که انتشار این نامه به دنبال داشته و واکنش وزارت علوم و دانشگاه تهران به آنها تا این لحظه سکوت بوده است. مسائلی که البته برخی از آنها با توجه به طرح توسعه دانشگاه تهران توجیه پذیر به نظر میرسد؛ اما برای یافتن پاسخ باقی شان، بهتر است چشم انتظار اظهارنظر رسمی مسئولان و به طور ویژه متولیان دانشگاه تهران در این خصوص باشیم.