محمدراعی فرد
ازاتفاقات وجنایاتی که در نوارغزه و مرز رژیم اشغالگر آنقدر گفته و نشان داده شده که کم کم دارد از آن حالت شاذ خود خارج شده و دچار عادت روزمره گی میشود. شرایط را باتوجه به زمان ومکان تاجایی که قلم اجازه داد تحلیل کردیم بدون آنکه سعی کنیم خودمان را در چارچوبه شعار قراردهیم ، این نفس و شاخصه قلم است ورسالت او ، شرایط جنگی در غزه و کشتار بی رحمانه بی گناهان از زن و مرد تا پیر و جوان و کودک و حتی نوزاد به دست صهیونیستها ممکن است جبهه هایی دیگری را هم بگشاید و شعله های این نبرد به سایرنقاط خاورمیانه نیز کشیده شود و پای قدرتهای بزرگ را درآن بگشاید ، لذا چنین بنظر میرسد که باید به دور از هیجانات وشعارهای از پیش طراحی شده بسیار دقیق و عقلانی و باسعه صدر و انتخاب کلمات درست به دلیل حساسیت حیاتی متطقه راهی درست را برگزینیم و آن نیست بجز قدرت قلم و تحلیلهای ریشه ای و نه مغروق درشعارهای روزمره ، وقتی از احترام به آزادی قلم وبیان حرف میزنیم وبارها و بارها با گلوی زخمی قلم فریاد برمی آوریم که رسانه های مستقل را بگذارید تا بی دغدغه و فشار و خطوط فراوان قرمز من درآوردی بشکافند فسادهای پنهان را ، شخم زنند افکار پوسیده ای را که چنین اوضاعی را به ارمغان آورده اند ، بگشایند پرونده هایی را که ازآنها بوی خیانت بجای خدمت به مشام وجدان می رسید، فریاد برآورند ننگ مدیریتهای سفارشی را که تبدیل شد به پشتوانه های لانه های فساد اقتصادی و سیاسی …!!!نتیجه آن سیاست آنی شد که اینک تمامی مردم شاهد آنند، تا خواستیم رونمایی کنیم از وضعیت چرخش نخبگان که دهها سال است که فقط با تعویض دولتها جای شان عوض میشود ، محکوم شدیم به سیاه نمایی وخدمت به دشمن و دهها تهمت و اتهام دیگر !! تا خواستیم از بوجود آمدن باندهای مخوفی که با نامهای عجیب وغریب داعیه خدمت بی منت داشتند پرده برداریم باز با قدرت کامل دندان عقل دردهان مان شکستند !! هنوز رسانه ملی ما با تحلیلهای مکرر و تکراری توسط افرادی خاص ، سعی در عادی نشان دادن شرایط دارد ، اما واقعیات هولناک را آنانی می دانند که زندگی وخانواده و دارایی شان را نابود شده میبینند ، واقعیت را باید اززبان مردم زباله گرد و کولبر و سوخت بری شنید که بسیاری از آنان فقط لباسی برتن دارند وبدون حتی پاپوشی برای زنده ماندن ضجه میزنند و برخی برای سلفی گرفتن وبا دوربینهای فیلمبرداری بیل دردست فیلم تبلیغاتی آماده میکنند…!!!