گزارش/ بازی هیجان و مرگ با موتورسواری

خودرو اسقاطی۴۰۰ میلیون؟!/۵

خودرو اسقاطی۴۰۰ میلیون؟!

در روزهای اخیر این تصور که «برای خرید خودرو وارداتی باید خودرو فرسوده را اسقاط کرد»، موجی از گرانی عجیب و غیرقابل باور را در خودروهای قدیمی مناسب اسقاط ایجاد کرده اما این تصور چقدر درست است؟

در این گزارش سه پرسش مطرح و تلاش شده به آن‌ها پاسخ داده شود:

  • آیا برای خرید خودرو وارداتی باید خودرو فرسوده را اسقاط کرد؟
  • آیا خودروهای اسقاطی با قیمت‌های بالا در فضای مجازی، واقعا به فروش می‌رود؟
  • چه عواملی به این شایعه دامن زده است؟

هر یک از این پرسش‌ها به صورت جداگانه بررسی شده است.

برخی پراید مدل ۱۳۸۰و ۱۳۸۲ را با قیمت ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون و پژو همین سال را با قیمت ۵۰۰ میلیون تومان آگهی کرده‌اند و جالب آن‌که به اسقاطی بودن خودروها اشاره کرده‌اند۴۰۰ میلیون تومان،‌ قیمت پیکان ۱۳۸۲ !

بررسی آگهی‌های سامانه‌های مجازی نشان می‌دهد این روزها قیمت برخی خودروهای فرسوده که فقط به درد اسقاط می‌خورند، نجومی و حتی بیشتر از قیمت خودرو صفر درج شده است. برخی پراید مدل ۱۳۸۰ و ۱۳۸۲ را با قیمت ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان و پژو همین سال را با قیمت ۵۰۰ میلیون تومان آگهی کرده‌ و جالب آن‌که در آگهی هم به اسقاطی بودن خودروها اشاره کرده‌اند. اما چه عاملی سبب انتشار این قیمت‌ها شده است؟

 

 

آیا برای خرید خودرو وارداتی باید خودرو فرسوده را اسقاط کرد؟
 سایت شیپور

 

چه عواملی به این شایعه دامن زده است؟

واردات خودروهای کارکرده از موضوع‌های داغ‌ این روزهاست. وزیر صمت، هشتم مرداد ۱۴۰۲ اعلام کرد آیین‌نامه واردات خودروهای کارکرده در مدت ۱۰ روز به مجلس ارسال می‌شود که سرانجام این آیین‌نامه ۲۳ مرداد به مجلس ارسال شد. پس از گذشت چند روز از ارسال این آیین‌نامه به مجلس، «جلال رشیدی‌کوچی»نماینده مجلس، به شکل غیررسمی به تشریح هفت بند از آن پرداخت.
وی گفت آیین‌نامه واردات خودروهای کارکرده که چند بند دارد، در وزارت صمت مصوب‌شده و اکنون در انتظار بررسی هیات وزیران است و سپس در بیان بندهای آیین‌نامه وزارت صمت، اعلام کرد به‌ازای هر دستگاه خودروی کارکرده وارداتی، یک دستگاه خودروی فرسوده باید اسقاط شود.

این اظهارنظر در کنار مشخص‌نبودن نوع و قیمت خودروهای وارداتی کافی بود تا موج گرانی خودروهای اسقاطی در فضای مجازی بالا بگیرد.

در فضای ابهام در نوع و قیمت خودروهای وارداتی، شاید این تصور ایجاد شده که خودرو وارداتی (به طور مثال با قیمت ۱ تا ۱.۵ میلیارد تومان) می‌تواند سود چندصد میلیون تومانی برای خریدار داشته باشد و وقتی مجوز واردات منوط به اسقاط خودرو باشد و تصور کلی کمبود این خودروهاست، در نتیجه فضا برای سوداگری خودروهای اسقاطی ایجاد می‌شود.

انجمن صنفی مراکز اسقاط با پشتیبانی ۲۲۰ مرکز اسقاط در سطح کشور، آماده عرضه ۴۰ هزار گواهی اسقاط با نرخ ۳۵ میلیون تومان به تولیدکنندگان و واردکنندگان خودرو و موتورسیکلت استآیا برای خرید خودرو وارداتی باید خودرو فرسوده را اسقاط کرد؟

این ذهنیت‌ها در حالی است که رئیس ستاد نوسازی ناوگان و اسقاط خودروهای فرسوده گفته، اشخاص حقیقیِ متقاضی واردات خودرو، هیچ نیازی به داشتن خودرو فرسوده به نام خود ندارند. به گفته او، حجم قابل توجهی گواهی اسقاط از سال‌های گذشته در سبد مراکز اسقاط انباشت شده که پاسخگوی نیاز واردات و تولیدکنندگان داخلی خودروست.

هر فردی که خودرو کارکرده و اسقاطی دارد، با مراجعه به یکی از ۲۲۰ مرکز اسقاط در سطح کشور مراحل اسقاط خودرو خود را طی می‌کند و در پایان گواهی اسقاط برای خودرو او صادر می‌شود. افراد نوعا این گواهی را در اختیار مراکز اسقاط گذاشته و به ازای آن پول می‌گیرند تا آن را برای خرید خودرو تازه هزینه کنند.

«محمود مشهدی‌شریف» رئیس انجمن صنفی مراکز اسقاط نیز اعلام کرده، انجمن صنفی مراکز اسقاط با پشتیبانی ۲۲۰ مرکز اسقاط در سطح کشور، آماده عرضه ۴۰ هزار گواهی اسقاط با نرخ ۳۵ میلیون تومان به تولیدکنندگان و واردکنندگان خودرو و موتورسیکلت است.

با این وصف، این گواهی به میزان کافی و با قیمت ۳۵ میلیون تومان موجود است و موجود بودن آنها (قوت در عرضه) با وجود تقاضای جدید ایجادشده، می‌تواند مانع سوداگری در این زمینه شود.

 

 

چه تعداد خودرو قرار است وارد شود؟

البته برای پاسخ به پرسش بالا، یک عامل مهم، میزان خودرو وارداتی در این طرح است. در مصوبه مجلس درباره واردات خودرو دست دوم، اشاره ای به تعداد خودرویی که امکان ورود آن هست، نشده؛ از این رو گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره تعداد خودرویی که قرار است وارد شود، انجام شده است، از ۵ تا ۱۰ هزار و ۱۰۰ هزار خودرو.
در هر حال اگر تعداد خودروهای واردشده به میزان ۵ تا ۱۰ هزار خودرو باشد، با وجود ۴۰ هزار برگه اسقاط، دست‌کم اکنون امکان سوداگری گسترده برای خودروهای قدیمی و اسقاطی نیست اما اگر میزان واردات به ۵۰ تا ۱۰۰ هزار خودرو برسد، به طور معمول با تمام‌شدن برگه‌های اسقاط، به خودروهای اسقاطی تازه نیاز است که در این صورت می‌تواند سبب افزایش قیمت آنها شود.

در حالی که قیمت خودرو اندکی کاهش یافته است، تلاش دلالان و سوداگران خودرو برای بالا بردن قیمت با زمینه ایجادشده، چندان عجیب نیستآیا خودروهای اسقاطی با قیمت‌های بالا در فضای مجازی، واقعا به فروش می‌رود؟

در حالی که قیمت خودرو اندکی کاهش یافته است، تلاش دلالان و سوداگران خودرو برای بالا بردن قیمت با زمینه ایجادشده، چندان عجیب نیست؛ با این حال از آنجا که هنوز شروط تحویل خودرو وارداتی به صراحت اعلام نشده، در ابتدا بعید به نظر می‌رسد افرادی حاضر به پرداخت این مبالغ کلان برای خودرو اسقاطی باشند.

با این وجود، بررسی‌های ما نشان می‌دهد خبرهایی از فروش پرایدهای مدل پایین که پیشتر ۱۰۰ میلیون تومان هم قیمت نداشتند، با قیمت‌های حدود ۲۰۰ میلیون تومان وجود دارد که نشان می‌دهد این فرایند بی‌مشتری هم نبوده اما ابعاد این معاملات مشخص نیست.

چه کسانی کم‌کاری کردند؟

اما در شکل‌گیری این فضا به غیر از دلالان و سوداگران بی‌نام و نشان، چه کسانی مقصر بودند؟ برخی، اقدام سامانه‌هایی مانند دیوار و شیپور در انتشار این قیمت‌ها را دلیل اصلی ایجاد این موج می‌دانند. البته این سامانه‌ها نوعا به عنوان نمایشگر و دماسنج بازار عمل می‌کنند و دلیل اصلی این افزایش قیمت غیرطبیعی نیستند؛ با این حال، در بالا گرفتن این فضا به دلیل کنار هم آوردن قیمت خودروها بی‌تاثیر نیستند.

یک دلیل دیگر، بیش از اندازه طولانی‌شدن تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری در این زمینه است که با اطلاع‌رسانی ناقص و محدود یک نماینده، زمینه بدفهمی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر، موضوعی که از سال گذشته بین نهادهای مختلف از مجلس و … تا مجمع تشخیص مصلحت دست به دست شده و فرایند تصمیم‌گیری آن به طول انجامیده و هنوز هم به صورت کامل تعیین تکلیف نشده، زمینه ایجاد شایعه و سودجویی را فراهم می‌کند.

در این شرایط رسانه‌ها لازم است با سرعت بیشتری وارد عمل شوند و گرچه با دشواری، به انتشار اطلاعات درست و دقیق و افشای سوداگری‌ها بپردازند.

 

 

 

 

 

 

چرا مشارکت با بریکس؟/۶

چرا مشارکت با بریکس؟

صحبت از بریکس و پیوستن ایران به آن به موضوع داغی تبدل شده و تحلیل‌های زیادی درباره مزایا و معایب عضویت ایران در بریکس مطرح می‌شود اما از تحلیل خبری نیست! این گزارش، گام پیش از تحلیل را بر می‌دارد و گروه بریکس و حقایق اقتصادی مربوط به آن را بررسی می‌کند، موضوعی که در بسیاری از تحلیل‌ها، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

هر بار که خبری درباره پیوستن ایران، دعوت به پیوستن کشورمان و درخواستی از سمت خودمان برای پیوستن به یک پیمان، اتحادیه یا حتی قرداد بین‌المللی می‌شود، بازار تحلیل‌ها درباره حضور جهانی‌مان داغ می‌شود. مخالفت‌ها و موافقت‌ها، مزایا و معایب و حتی پیش‌بینی‌هایی درباره شکست یا موقفیت ایران، پای ثابت این تحلیل‌ها هستند. با این حال، معمولا کمتر به این موضوع پرداخته می‌شود که پیمان، معاهده، اتحادیه یا گروهی که قرار است در آن مشارکت داشته باشیم چیست؟ چرا تشکیل شده است؟ و چه اهدافی را دنبال می‌کند. این گزارش به چنین پرسش‌هایی درباره بریکس پاسخ می‌دهد.

بریکس چیست؟

بریکس (BRICS) از سرواژه نام کشورهای عضو آن ساخته شده است: برزیل (Brazil)، روسیه (Russia)، هند (India)، چین (China) و آفریقای جنوبی (South Africa)

لوگوی گروه بریکس
 لوگوی گروه بریکس در اجلاس آگوست ۲۰۲۳ / شهریور ۱۴۰۲ در شهر ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی معرفی شد

ایده همکاری اقتصادهای نوظهور از سال ۱۹۹۵(۱۳۷۴) پیگیری شد اما نخستین نشست کشورهای عضو که در آن زمان محدود به سه کشور روسیه، هند و چین بود، در سال ۲۰۰۲(۱۳۸۱) در سطح وزیران امور خارجه برگزار شد و به مرور، با عضویت کشوهای برزیل و آفریقای جنوبی، دامنه جغرافیایی آن از آسیا به دیگر قاره‌ها گسترش پیدا کرد.

پرسش بعدی این است که اقتصادها یا بازارهای نوظهور به چه کشورهایی گفته می‌شود و چه ویژگی‌های مشترکی این کشورها را در کنار هم قرار داده است تا گروه بریکس را تشکیل دهند؟

اقتصادهای نوظهور، گذار به توسعه‌یافتگی

اقتصادهای نوظهور یا بازارهای نوظهور، ترجمه‌ای برای عبارت Emerging Market Economy است. روش‌های گوناگونی برای دسته‌بندی کشورها از نظر اقتصادی وجود دارد. در یک روش می‌توان کشورها در دو گروه کلی «در حال توسعه» و «توسعه‌یافته» قرار داد.
در این دسته‌بندی، شاخص‌هایی همچون «درآمد سرانه، رشد اقتصادی، درجه صنعتی‌شدن، سطح زندگی و برابری» مورد توجه قرار می‌گیرد اما در این میان، کشورهایی نیز هستند که در حال گذار از یک کشور در حال توسعه به یک کشور توسعه‌یافته‌اند و نه می‌توان به راحتی آنها را یک کشور در حال توسعه نامید و نه می‌توان آنها را در کنار کشورهای توسعه‌یافته قرار داد. این اقتصادها در حال صنعتی‌شدن هستند؛ در مدت زمان کوتاهی رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرده‌ و مشارکت خود را در اقتصاد جهانی ارتقا داده‌اند. با نگاهی به اعضای بریکس می‌توان این ویژگی‌ها را به‌طور مشترک در کشورهای عضو، مشاهده کرد.

پرسش بعدی، ویژگی‌های اقتصادی است که بین اقتصادهای نوظهور عضو بریکس مشترک است و تنواسته است از آنها، یک گروه بسازد.

گروه بریکس، چه ویژگی‌های اقتصادی دارد؟

تقریبا همه اعضای کنونی بریکس، کشورهای پر جمعیت هستند. هند و چین با بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر، در ردیف‌های اول و دوم کشورها از نظر جمعیت قرار دارند. برزیل با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر، در رتبه هفتم از نظر جمعیت و روسیه با جمعیتی بیش از ۱۴۰ میلیون نفر در رتبه نهم قرار دارد.
تا به اینجا چهار کشور از پنج کشور عضو بریکس، در فهرست ۱۰ کشور پرجمعیت دنیا حضور دارند. با قرار گرفتن جمعیت حدود ۶۰ میلیون نفری آفریقای جنوبی در کنار چهار کشور دیگر، می‌توان یک نتیجه قابل توجه گرفت: بیش از ۳ میلیارد از حدود هشت میلیارد ساکن کره زمین، در یکی از این پنج کشور زندگی می‌کنند.

بیش از ۴۰ درصد از جمعیت دنیا، در پنج کشور عضو بریکس زندگی می‌کنند
 بیش از ۴۰ درصد از جمعیت دنیا، در پنج کشور عضو بریکس زندگی می‌کنند

اگر تولید ناخالص داخلی(GDP) به قیمت‌های جاری را در نظر بگیریم، می‌توانیم اندازه اقتصاد کشورها را با هم مقایسه کنیم. چین که بعد از آمریکا با سطح تولید حدود ۱۸ هزار میلیارد دلار در سال گذشته میلادی، به عنوان دومین اقتصاد بزرگ دنیا شناخته شد، در گروه بریکس حضور دارد.
پس از چین، هند را به عنوان پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا با تولید ناخالص داخلی بیش از ۳ هزار میلیارد دلار در بین کشورهای عضو داریم. روسیه با بیش از ۲ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی با جایگاه هشتم دنیا در بین کشورهای عضو بریکس است. تا به اینجا سه کشور از پنج کشور عضو، در فهرست ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارند.
پس از این کشورها، برزیل به عنوان یازدهمین اقتصاد بزرگ دنیا با تولید ناخالص داخلی در حدود ۲ هزار میلیارد دلار و همچنین کشوری که رتبه ۳۸ را به خود اختصاص داده یعنی آفریقای جنوبی با تولید ناخالص داخلی ۴۰۶ میلیارد دلاری، در بین کشورهای عضو بریکس قرار دارند.

کشورهای عضو، بریکس، در مجموع ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را جهان به خود اختصاص داده‌اند
 کشورهای عضو، بریکس، در مجموع ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را جهان به خود اختصاص داده‌اند

با این سطح از تولید، حدود ۱۸ درصد از تجارت جهانی توسط این کشورها انجام می‌شود. همچنین کشورهای عضو بریکس، از منابع طبیعی غنی نیز برخوردارند. علاوه بر اشتراک‌ها و منافع اقتصادی، به نظر می‌رسد اهداف ژئوپلوتیکی نیز، یکی دیگر از نقاط مشترک بین این کشورهاست و شاید این کشورها گاهی گروه خود را نمونه شرقی گروه هفت (G۷) تلقی کنند که از هفت اقتصاد توسعه‌یافته عمدتا غربی شامل ایالات متحده، انگلستان، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن تشکیل شده است.

چالش‌های پیش روی اقتصادهای نوظهور

با اینکه همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند به عنوان فرصتی برای اقتصادهای نوظهور تلقی شود اما اقتصاد جهانی پس از کرونا، چالش‌هایی را برای این این گروه از کشورها به همراه داشته است. گیتا گوپیناث (Gita Gopinath) اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول در سخنرانی اخیر خود در کنفرانس بانک مرکزی آفریقای جنوبی، سه چالش اصلی پیش روی اقتصادهای نوظهور را «شرایط مالی سخت‌تر»، «گسست ژئواکونومیک» و «هزینه‌های ناشی از تغییرات اقلیمی» بیان کرده است.
شرایط مالی سخت‌تری در انتظار اقتصادهای نوظهور است. دلیل آن به تورم دوره کرونا و راه‌حل مقابله با آن باز می‌گردد. تورم در طول دوره همه‌گیری کرونا افزایش یافت. بنابراین برای بازگشت به تورم هدف‌گذاری‌شده، انتظار می‌رود نرخ بهره برای مدت طولانی‌تری، بالا بماند.
در چنین شرایطی، تأمین مالی برای اقتصاد نوظهور، یک موضوع چالشی خواهد بود. گسست ژئواکونومیک یا جغرافیای اقتصادی، نگرانی است که در همه‌گیری کرونا ایجاد و با جنگ اوکراین و روسیه تشدید شد و تاثیر منفی بر امنیت مرزها و نیز زنجیره تأمین کالا گذاشت. این موضوعی است که تولید را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از طرف دیگر، موجب پراکندگی سرمایه‌گذاری خارجی می‌شود.

در مجموع این شرایط، آسیب‌های بیشتری را متوجه اقتصادهای نوظهور در مقایسه با اقتصادهای توسعه‌یافته می‌کند. تغییرات اقلیمی شدید، هزینه‌های قابل توجهی را به اقتصادها وارد می‌کنند و این در شرایطی که اقتصادهای نوظهور، با محدودیت مالی برای آمادگی و مقابله با چنین تغییراتی مواجه‌اند، می‌تواند به موضوعی نگران‌کننده برای آنها تبدیل شود.

رابطه تجاری ایران با بریکس

با وجود این چالش‌، می‌توان گفت به طور کلی تصمیم‌هایی که مشارکت کشورمان را در اقتصاد جهانی ارتقا دهد، یک فرصت است. هر چقدر منافع کشورهای بیشتری در رابطه تجاری و تعامل اقتصادی با ایران باشد، احتمالا انگیزه اعمال اعمالی مانند تحریم اقتصادی توسط دیگر کشورها کمتر می‌شود زیرا در سیستم پیچیده و به هم پیوسته اقتصاد جهانی، هر کشور مانند چرخ‌دنده‌ای عمل می‌کند که تلاش برای متوقف کردن آن، به معنای اخلال در کل سیستم است.

ایران اکنون نیز خارج از گروه بریکس، با کشورهای عضو، رابطه تجاری دارد به طوری که بر اساس آمارهای مقدماتی گمرک، در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۵ درصد از ارزش دلاری کل واردات ایران از کشورهای عضو بریکس انجام شده که در این میان چین با سهم ۲۶ درصدی از مجموع ارزش دلاری واردات در سال گذشته، صدرنشین بوده است. همچنین حدود ۳۴ درصد از ارزش دلاری کل صادرات ایران به کشورهای عضو بریکس بوده است که در این میان باز هم چین با سهم ۲۷ درصدی از مجموع ارزش دلاری صادرات در سال گذشته، صدرنشین بوده است.

با این حال، اگر چین را از در این بررسی کنار بگذاریم، می‌بینیم که رابطه تجاری ایران با چهار عضو باقی‌مانده، درصد قابل توجهی از تجارت جهانی ایران نخواهد بود و شاید عضویت در گروه بریکس راهکاری باشد تا طرف‌های تجاری کشورمان، متنوع‌تر و بازارهای هدف محصولات و خدمات ایران، گسترده‌تر شوند.

اگر دولت هرچه زودتر دست بجنباند؛

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های مونتاژی» به دست مردم می‌رسد/۶

این خودروی آلمانی هیبریدی با کارکرد حدود ۱۱ هزار کیلومتر در کمتر از پنج سال، در بازار امروز دبی به قیمت ۴۵ هزار درهم عرضه شده است که با توجه به حقوق ورودی ۲۰ درصدی، قیمت آن بدون هزینه‌هایی همچون مالیات و شماره گذاری، ۷۳۰ میلیون تومان می‌شود.

به گزارش تابناک اقتصادی؛ حال و روز بازار خودروی کشور در سال های اخیر با توجه به عدم واردات خودرو، به گونه ای بوده است که سنگینی کف عرضه و تقاضا، به سمت تقاضایی بوده که نتیجه آن، قرعه کشی های پی در پی و رونق دلالی و رشد حبابی قیمت های خودرو بوده است؛ اما تداوم این مسیر و قیمت هایی بسیار بالاتر از توان خرید مردم، منجر به این شد تا دولت و مجلس به فکر تسهیل فرآیند واردات خودرو بیفتند. وارداتی که بیش از پنج سال متوقف بود و شهریورماه سال گذشته با ابلاغ قانون و آیین نامه واردات خودروهای صفر کیلومتر، بالاخره قفل آن شکسته شد.

هرچند متاسفانه در سایه کم کاری و کم توجهی مسئولان مربوطه در حوزه واردات خودرو، عملا تا پایان سال گذشته هیچ خودرویی به کشور وارد نشد و در هفته‌های اخیر تعداد اندکی در مقایسه با وعده ۲۰۰ هزار خودرو، وارد شده است، در این میان، تصمیم دولت و مجلس به چراغ سبز ورود خودرو‌های کارکرده نیز گشت، به گونه‌ای که با تصویب قانون در مجلس و ابلاغ آن توسط دولت به وزارت صمت، آیین نامه مربوطه برای واردات خودرو‌های کارکرده، توسط این وزارتخانه تهیه و به هیات وزیران ارسال شد تا هیات وزیران در گام پایانی، آیین نامه واردات خودرو‌های کارکرده را تصویب و ابلاغ کند.

ناگفته نماند، با وجود الزام قانون برای تعیین تکلیف آیین نامه در روز‌های اخیر، هنوز خبری از تایید نهایی هیات وزیران نیست، اما آن گونه که پیشتر رشیدی کوچی نماینده مجلس تاکید کرده بود، در آیین نامه پیشنهادی وزارت صمت، محدودیتی برای ورود خودرو‌های کارکرده به کشور وجود ندارد و هر شخص حقیقی و حقوق اجازه واردات خودروی کارکرده بدون داشتن سقف ارزی و حجم موتوری را دارد.

حال در این شرایط، تابناک اقتصادی در گزارش هایی تلاش داشته است تا با فرض شرایط مذکور و با در نظر گرفتن حقوق ورودی خودروهای سواری به کشور، نمونه ای از خودروهای کارکرده با قیمت متناسب با بازار فعلی کشور را بررسی و معرفی کند، به گونه ای که در گزارش نخست، به بررسی خودروهایی پرداخته شد که دارای سوخت بنزینی و قیمت نهایی برای مصرف کننده در بازه اقتصادی حدود یک میلیارد تومان بودند.

در این گزارش نیز به سراغ نمونه ای از خودروهای کارکرده ای رفتیم که یک شرط مهم را داشته باشند و آن نوع سوخت بنزین/هیبرید یا همان خودروهای هیبریدی است که مورد تاکید وزیر صمت نیز می باشد؛ خودروهایی که با توجه به مصرف بالای بنزین در کشور، می توانند به کاهش مصرف سوخت بنزین کمک کنند. از سوی دیگر، باید اشاره داشت که حقوق ورودی این نوع خودروها نسبت به مدل صرفا بنزینی، بسیار کمتر است. در جدول زیر حقوق ورودی این خودروها را می بینید؛

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

با در نظر گرفتن شرط کارکرد یک روز تا سقف پنج سال و همچنین نوع سوخت هیبریدی و نرخ درهم در بازار آزاد در محدود ۱۳۵۰۰ تومان، خودرو‌های زیر در بازار امارات، گزینه مناسبی برای بازار داخل کشور است؛

۱- Mercedes-Benz E300-Class 2019: این خودروی آلمانی هیبریدی با کارکرد حدود ۱۱ هزار کیلومتر در کمتر از پنج سال، در بازار امروز دبی به قیمت ۴۵ هزار درهم (معادل ۱۲۲۵۰ دلار) عرضه شده است. با در نظر گرفتن نرخ درهم بازار آزاد تهران به عنوان بالاترین نرخ ارز، معادل ریالی این خودرو، حدود ۶۰۸ میلیون تومان است. از سوی دیگر، با توجه به حجم موتور ۲۰۰۰ سی سی، حقوق ورودی این خودروی هیریدی، ۲۰ درصد است و در نتیجه قیمت آن در زمان ورود به گمرک مجموعا حدود ۷۳۰ میلیون تومان می‌شود. اما همان طور که می‌دانید، در زمان ترخیص یک خودروی وارداتی به کشور، هزینه‌های دیگری همچون مالیات بر ارزش افزوده کالا‌های وارداتی، حقوق ورودی یک درصد به عنوان عوارض هلال احمر، عوارض پسماند نیم در هزار از ارزش گمرکی کالا‌های وارداتی، هزینه استاندارد و ارزش گمرکی برای شماره‌گذاری نیز به قیمت فوق اضافه می‌شود؛ بنابراین با در نظر گرفتن سایر هزینه، برآورد قیمت نهایی برای مصرف کننده در بازار داخل کشور، حدود یک میلیارد تا یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان خواهد شد. قیمتی که از بسیاری از خودرو‌های چینی مونتاژی در بازار حال حاضر تهران کمتر است.

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

۲- Toyota Camry 2.4 Hybrid XLE 2020: این خودروی ژاپنی هیبریدی با حجم موتور کمتر از ۲۵۰۰ سی سی، کارکردی حدود ۲۰۰ کیلومتر دارد و تقریبا صفرکیلومتر به حساب می‌آید. قیمت این خودرو در بازار امروز دبی، با تخفیف به ۴۰ هزار درهم (کمتر از ۱۱ هزار دلار) رسیده که معادل ۵۴۰ میلیون تومان است. با در نظر گرفتن حقوق ورودی ۵۰ درصدی برای این خودروی ۲۴۰۰ سی سی، قیمت آن به حدود ۸۱۰ میلیون تومان می‌رسد. حال با در نظر گرفتن سایر هزینه‌های اشاره شده در مورد قبل، برآورد قیمت نهایی این خودرو در کف بازار داخل کشور کمتر از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان می‌شود.

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

۳- Toyota Corolla 1.8L Comfort 2019: دیگر خودروی ژاپنی پیشنهادی در گروه هیبریدی، خودرویی است که کارکرد آن به حدود ۱۱۳ هزار کیلومتر می‌رسد و قیمت آن در بازار امروز دبی، ۳۴۵۰۰ درهم (حدود ۹۴۰۰ دلار) است. معادل ریالی آن نیز ۴۶۶ میلیون تومان است که با توجه به حقوق ورودی ۲۰ درصدی برای آن، قیمت این خودرو به حدود ۵۶۰ میلیون تومان می‌رسد که با توجه به سایر هزینه‌های ترخیص خودرو، برآورد نهایی از قیمت این خودرو در بازار داخل کشور، حدود ۸۰۰ میلیون تومان خواهد شد. رقمی در محدود قیمت برخی تولیدات داخلی!

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

۴- Honda City 1.5L EX 2020: این خودروی ۱۵۰۰ سی سی با کارکرد حدود ۴۵ هزار کیلومتر در کمتر از سه سال در بازار امروز دبی به قیمت ۴۸۵۰۰ درهم (حدود ۱۳۲۰۰ دلار) عرضه می‌شود که معادل ۶۵۵ میلیون تومان است. با در نظر گرفتن حقوق ورودی ۱۵ درصدی برای این خودرو، قیمت آن به رقم ۷۵۴ میلیون تومان افزایش می‌یابد. حال با لحاظ کردن سایر هزینه‌های واردات خودرو به کشور، برآورد قیمت نهایی این خودرو برای مصرف کننده در بازار داخل کشور، حدود یک میلیارد تومان می‌شود.

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

۵- Kia Soul 2019: این خودروی کره‌ای نیز با کارکرد حدود ۱۷ هزار کیلومتر در کمتر از پنج سال، به قیمت ۴۶۵۰۰ درهم (حدود ۱۲۶۰۰ دلار) در بازار دبی عرضه شده است. معادل ریالی آن حدود ۶۲۸ میلیون تومان می‌شود که با در نظر گرفتن حقوق ورودی برای این خودروی ۲ هزار سی سی، قیمت آن به ۷۵۴ میلیون تومان افزایش می‌یابد. در نهایت با در نظر گرفتن سایر هزینه‌های اشاره شده در موارد قبلی، برآورد قیمت نهایی این خودرو در کف بازار داخل کشور حدود یک میلیارد تومان خواهد بود.

«مرسدس بنز هیبریدی کارکرده» ارزان‌تر از «چینی‌های بازار خودرو» به دست مردم می‌رسد

 

 

همه چیز درباره دسته چک و قانون جدید چک/۶

امروزه بسیاری از مراودات تجاری و مالی از طریق چک انجام می‌شود و شهروندان برای انجام فعالیت‌های اقتصادی خود از چکی بانکی کمک می‌گیرند.

 همه چیز درباره دسته چک و قانون جدید چک به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، چک نوشته‌ای (سندی) است که به موجب آن شخصی به نام صادر کننده چک، وجوه یا اعتباری را که نزد شخص دیگری به نام محال‌علیه دارد، کلاً یا بعضاً به شخص دیگری واگذار می‌کند بی آنکه خودش شخصاً آن را دریافت می‌کند.

صدور چک یک توافق بین صادر کننده و ذی‌نفعی است که چک به او داده می‌شود و اراده محال علیه (بانک) نقشی در صدور چک ندارد.

چک حتماً باید به صورت کتبی صادر شود (اعم از کاغذی یا الکترونیکی) اگر این امر به طور شفایی صورت گیرد، تابع حقوق مدنی و نوع حواله مدنی محسوب می‌شود.

در حال حاضر با توجه به اینکه طبق ماده یک قانون صدور چک محال‌علیه چک فقط بانک‌ها هستند، چک دارای فرم چاپی مخصوص و ته برگ است که به همان نحو باید تنظیم و صادر شود و در نتیجه صدور چک بر روی یک برگه معمولی بی‌معناست و بانک‌ها اقدام به پرداخت آن نمی‌کنند عرف بانکی در این خصوص کاملاً قطعی و مسجل است.

برخلاف برات و سفته که صدور آنها به تصریح قانون هم با امضا امکان‌پذیر است و هم با مهر صادر کننده، قانون تجارت در بحث صدور چک فقط از امضا سخن می‌گوید و از صدور چک با مهر سخن نمی‌گوید بنابراین بر طبق قانون تجارت صدور چک فقط با امضا امکان‌پذیر است.

بر اساس ماده ۳۱۲ قانون تجارت، چک می‌تواند به هر سه صورت در وجه حامل و حواله کرده شخص معین و در وجه شخص معین صادر شود. اما با آخرین تغییرات قانون صدور چک بعد از اجرای کامل سامانه صیاد صدور چک در وجه حامل و ظهر نویسی چک در بچه شخصی وجه حامل ممکن نیست و صرفاً صدور و ظهر نویسی چک در وجه شخص معین یا به حواله کرده شخص معین ممکن است.

البته هنوز سامانه صیاد به طور کامل راه‌اندازی نشده و امروزه در عمل همچنان شاهد صدور چک و ظهر نویسی چک در وجه حامل می‌باشیم.

اگر چک در وجه حامل باشد نقل و انتقال آن ممکن است به صرف قبض و اقبال به عمل آید. البته این چک قابل ظهر نویسی نیز است، البته امروزه و در چک‌هایی که دسته چک آنها از ابتدای سال ۱۴۰۰ از بانک دریافت شده و صدور انتقال آنها منوط به ثبت در سامانه صیاد است و صدور چک در وجه حامل قابل صدور یا انتقال نیست.

اگرچه در وجه شخص معین باشد (عبارت حواله کرد خط خورده باشد) انتقال چنین چکی به دیگران تابع قواعد ظهر نویسی تجاری نیست و نوعی انتقال طلب مدنی است بنابراین منتقل الیه از مزایایی چون اصل مسئولیت تضامنی و اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات برخوردار نخواهد بود.

اگر چک به حواله کرده شخص معین باشد (عبارت حواله کد خط نخورده باشد) چک قابل ظهور نویسی است و انتقال آن به دیگران تابع ظهر نویسی تجاری است.

صدور چک در وجه یک حساب بانکی

گاه ممکن است صادر کننده چک در قسمت دارنده چک شماره حسابی را درج کند در این صورت آن چک فقط به همان شماره حساب قابل وصول است و وجه چک صرفاً قابل واریز به آن شماره حساب است.

مزایای چک نسبت به دیگر اسناد تجاری

بر اساس ماده ۱۶ قانون صدور چک رسیدگی به تمامی شکایات و دعاوی جزایی و حقوقی مربوط به چک در دادسرا و دادگاه تا خاتمه دادرسی فوری و خارج از نوبت انجام می‌شود

البته این امر به معنای رسیدگی بدون دعوت از طرفین نیست بلکه به معنای تعیین وقت دادرسی زودتر از موعد عادی دادگاه است.

صدور چک پرداخت نشدنی صادر کننده آن را با محدودیت‌هایی مانند عدم امکان گشایش حساب بانکی جدید و دریافت تسهیلات و ضمانتنامه بانکی مواجه می‌کند که به آن محدودیت‌ها سوء اثر می‌گوییم چنین محدودیت‌های در خصوص سایر اسناد تجاری پیش‌بینی نشده است.

بر اساس ماده ۲ قانون صدور چک، چک در حکم سند لازم الاجرا است و می‌توان برای وصول مبلغ آن از طریق اجرای ثبت اقدام کرد.

همچنین بر اساس ماده ۲۳ قانون صدور چک برای چک می‌توان بدون نیاز به طرح دعوی و بدون نیاز به پرداخت هزینه دادرسی دعاوی مالی و بدون نیاز به صدور رای از دادگستری تقاضای صدور اجرائیه کرد.

دادگاه برای وصول چک اجرائیه صادر می‌کند و با تشکیل پرونده اجرایی و توقیف اعمال صادر کننده و جلب او و سایر روش‌های مندرج در قوانین اجرای احکام مدنی و نحوه اجرای محکومیت‌های مالی وجه چک را وصول می‌کند.

صدور چک پرداخت نشدنی جز در استثناهاتی قابل تعقیب کیفری است و می‌توان به وسیله طرح شکایت کیفری ضمن مجازات صادر کننده مبلغ چک را با تشریفات کمتر و سریع‌تر وصول کرد.

در صورت صدور چک به نمایندگی نماینده و اصیل هر دو نسبت به وجه چک مسؤولیت تضامنی دارند.

مبلغ چک

مبلغ چک ممکن است به وجه رایج یا ارز خارجی باشد اگر نوع پولی که در چک درج شده با نوع پولی که حساب جاری بر مبنای آن افتتاح شده یکسان نباشد بانک از پرداخت وجه خودداری می‌کند در این حالت اگرچه بانک از پرداخت وجه چک امتناع می‌کند اما چنین چکی همچنان یک سند تجاری است بنابراین دارنده این چک می‌تواند به نحو تضاامنی علیه همه مسئولین طرح دعوا کند به دلیل پرداخت نشدن وجه چک شکایت کیفری طرح کند.

اگر در چک مبالغ متعددی درج شده باشد که با هم مغایرت دارند، اعم از اینکه با حروف یا عدد نوشته باشد، مبلغ مندرج در سامانه صیاد ملاک عمل است.

بازی هیجان و مرگ با موتورسواری

بازی هیجان و مرگ با موتورسواری + فیلم

موتورسواری و انجام حرکات نمایشی یکی از عوامل وقوع تصادفات است که با توجه به نبود زیرساخت لازم در معابر شهری خراسان جنوبی، عمده جوانان مغلوب بازی هیجان و مرگ می‌شوند.

به گزارش ایرنا، ویراژ، تک چرخ، حرکت خلاف جهت و در نهایت کات؛ صحنه‌هایی است که در خیابان‌های شلوغ و کم‌عرض شهر شاهد آن هستیم، حرکاتی که در بیشتر مواقع برای جوانان موتورسوار و شهروندان مشکلات زیادی ایجاد کرده است، صحنه‌هایی که در آن چند دقیقه خودنمایی گاه با پایانی تلخ همراه می‌شود.

موتور و نبود فرهنگ صحیح موتورسواری همه ساله هزاران جوان را در کشور به کام مرگ می‌کشد و با وجود هشدارها هنوز جوان‌ها کمتر به رعایت مقررات رانندگی توجه می‌کنند.

امید یکی از همین جوانانی است که عشق موتور و شوق تک چرخ زدن داشت و در سن ۱۶ سالگی دچار آسیب مغزی شد و بعد از ۱۰ سال سهمش از دنیا به اندازه یک مترمربع از کنج خانه است.او بعد از حادثه رانندگی، هیچ خاطره‌ای را به یاد ندارد، نه رویای موتورسواری در ذهنش است و نه شوق تک چرخ زدن، فقط می‌توان میان قاب چشمانش آیینه عبرتی را دید برای آنانکه که رویاهایی مشابه امید دارند.

علی اما جوان ۱۹ ساله علاقه‌مند به موتور است که از سن ۹ سالگی موتور سوار می‌شود اما علیرغم همه شوق و اشتیاقی که به تک چرخ زدن دارد هنوز جرات نکرده دست به انجام حرکات نمایشی زند.

از دید او این حرکات نمایشی خطر آفرین بوده و برای موتور هم آسیب زا است، اما سرعت زیاد ، هیجان دارد و به همین خاطر جوانان علاقه به موتورسواری دارند.

وی با اشاره به اینکه استفاده از کلاه ایمنی در جلوگیری از آسیب به سر بسیار اهمیت دارد عنوان کرد: چند بار تاکنون تصادف داشته ام اما خوشبختانه مشکل جدی در این تصادفات برایم رخ نداد.

با این حال خبری که هفته گذشته از تصادف منجر به فوت ۲ نوجوان موتورسوار در یکی از روستاهای اطراف شهر بیرجند منتشر شد بسیار ناگوار بود و علت حادثه توسط کارشناسان پلیس انحراف به چپ یکی از موتورسیکلت‌ها تشخیص داده شد اما این حادثه تلخ ۲ خانواده را به طور همزمان داغدار کرد.

مرگ ۱۸ موتور سوار در جاده‌های خراسان جنوبی

به گفته رئیس پلیس راه خراسان جنوبی از ابتدای امسال ۲۰۰ فقره تصادف در جاده‌های استان مربوط به موتورسیکلت ها بوده که معادل ۱۰ درصد کل تصادفات برون شهری استان است.

سرهنگ علیرضا رضایی با اشاره به اینکه ۱۸ نفر در این تصادفات جان باختند به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: ۲۵۶ نفر در تصادفات برون شهری مجروح شده اند که ۱۴ درصد مجروحین تصادفات برون شهری و ۱۳ درصد متوفیان برون شهری مربوط به موتورسیکلت سواران است.

وی در خصوص بیشترین علت تصادف برون شهری موتورسیکلت ها نیز گفت: بیشترین علل، توجه نکردن به جلو با ۲۹ درصد، تخطی از سرعت مطمئنه با ۱۹ درصد و رعایت نکردن حق تقدم با ۱۹ درصد است.

رئیس پلیس راه خراسان جنوبی با اشاره به اینکه ۶۵ درصد موتورسیکلت سواران در جاده‌های استان از کلاه ایمنی استفاده می کنند ادامه داد: در جاده‌ها شاهد حرکات نمایشی از سوی موتورسواران نیستیم اما در صورت مشاهده طبق دستورالعمل برای دفعه اول تا یک هفته و برای مرحله بعد تا یک ماه وسیله نقلیه توقیف می شود.

بازی هیجان و مرگ با موتورسواری + فیلم

وی یادآور شد: از ابتدای امسال پنج هزار و ۴۸۹ راننده موتورسیکلت متخلف برون شهری اعمال قانون شده که این عملکرد نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۴۲ درصد افزایش دارد.

سرهنگ رضایی ادامه داد: تعداد ۵۲۸ دستگاه موتورسیکلت در جاده‌ها توقیف و به پارکینگ منتقل شده‌اند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۹ درصد افزایش را نشان می دهد.

وی گفت: همچنین چهار هزار و ۳۲۵ دستگاه موتورسیکلت در جاده ها متوقف و نسبت به اخذ تعهد از رانندگان آن ها مبنی بر تکرار نشدن تخلف اقدام شده است.

رئیس پلیس راه خراسان جنوبی با بیان اینکه ۷۷ درصد تصادفات موتوسواران در محورهای روستایی و فرعی و مابقی در جاده‌های اصلی ادامه داد: ۴۸ درصد تصادفات موتورسیکلت سواران برون شهری از ساعت ۱۶ تا ۲۲ است.

وی خاطر نشان کرد:در ۵۲ درصد تصادفات برون شهری موتورسیکلت‌ها مقصر حادثه بوده‌اند.

۹۰ درصد کشته شدگان در تصادف موتور کلاه ایمنی ندارند

رئیس پلیس راهور خراسان جنوبی هم با اشاره به اینکه از ابتدای امسال ۶۰۱ فقره تصادف موتورسیکلت سواران در معابر درون شهری رخ داده گفت: این آمار معادل ۱۲ درصد تصادفات درون شهری استان است.

سرهنگ علیرضا عباسی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ۹ راکب و ترک‌نشین موتوسیکلت از ابتدای سال جاری در این تصادفات درون شهری کشته و ۶۵۴ نفر مجروح شده اند که ۴۵ درصد مجروحان و ۵۷ درصد متوفیان حوادث رانندگی درون شهری استان موتورسواران هستند.

وی یادآور شد: بیشترین علت تصادفات موتورسواران رعایت نکردن حق تقدم عبور با ۳۴ درصد و توجه نکردن به جلو با ۳۲ درصد است همچنین در ۲۰ درصد تصادفات درون شهری موتورسیکلت ها مقصر حادثه بوده‌اند.

رئیس پلیس راهور خراسان جنوبی بیان کرد: پلیس بصورت مستمر و با گشت های محسوس و نامحسوس انجام طرح‌های انتظامی نسبت به برخورد با موتورسیکلت سواران متخلف اقدام می‌کند که از ابتدای سال جاری تاکنون هزار و ۲۸۲ دستگاه موتورسیکلت توقیف که نسبت به مدت سال گذشته ۱۹ درصد افزایش داشته است.

وی افزود: سه هزار و ۶۸۲ دستگاه موتورسیکلت هم از ابتدای امسال اعمال قانون شده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶ درصد افزایش داشته است.

بازی هیجان و مرگ با موتورسواری + فیلم

وی یادآور شد: براساس تحقیقات انجام شده ۹۰ درصد جان باختگان موتورسیکلت‌های درون شهری استان در هنگام تصادف از کلاه ایمنی استفاده نکرده که اگر موتورسوران همین یک مورد را رعایت کنند می‌توانیم با کاهش قابل توجهی در آمار جان باختگان موتورسوار روبرو شویم.

وی عنوان کرد: با این وجود توزیع کلاه ایمنی و آموزشی موتورسیکلت سواران از اقدامات پلیس بوده که در این راستا امسال ۷۵۶ نفر آموزش داده شده است.

موتورسواری، ورزشی مهیج اما بدون زیرساخت

کمبود پیست استاندارد موتورسواری در خراسان جنوبی و جوانان علاقه‌مند به حرکات نمایشی تهدیداتی را متوجه خانواده‌ها می‌کند طوری که عمدتا در سنین پایین دست به اقدامات خطرآفرین‌ زده و شاهد اتفاقات ناگوار در این زمینه هستیم.

بررسی‌های روانشناسی روی افرادی که از موتور به عنوان یک وسیله ابزاری خطرناک استفاده می‌کنند، نشان داده که این افراد فقط برای جلب توجه دیگران و از روی غرور یا برای نشان دادن مهارت رانندگی خود اقدام به چنین کاری می‌کنند لذا برای آنها جریمه تک چرخ موتور مهم نیست یا به عواقب خطرناکی که ممکن است منجر به مرگ شود هم فکر نمی کنند.

این در حالی است که پیست های موتورسواری مکان مناسبی برای دیده شدن این افراد است تا مهارت خود را پرورش داده و در معرض دید علاقه‌مندان به نمایش بگذارند.

گرچه پیست‌های ورزشی استاندارد بهترین مکان برای تخلیه انرژی جوانانی است که تمایل به انجام حرکات نمایشی با وسیله نقلیه در خیابان دارند اما از دید رئیس هیأت اتومبیل‌رانی و موتورسواری خراسان‌ جنوبی هنوز زیرساخت مناسبی در این زمینه برای جوانان خراسان جنوبی فراهم نیست.

بازی هیجان و مرگ با موتورسواری + فیلم

سامان اکبرپور با این وجود به اقدامات فرهنگی اشاره کرد که توسط هیأت اتومبیل‌رانی و موتورسواری خراسان‌ جنوبی در سطح شهرها انجام می شود تا جوانان عشق موتور به پیست های موجود هدایت شوند.

وی با بیان اینکه حتی موتورهای هوندای معمولی هم می‌توانند وارد پیست شوند ادامه داد: از همین رو به تازگی شاهد حضور جوانان و علاقه‌مندان در پیست هستیم که بعد از انجام حرکات نمایشی تخلیه می شوند.

رئیس هیأت اتومبیل‌رانی و موتورسواری خراسان‌ جنوبی مهمترین مشکل را نبود پیست استاندارد در سطح شهر بیرجند برشمرد و افزود: البته یک پیست نزدیک شوکت آباد در حال ساخت است اما با جابه جایی مدیران کل تکمیل این قبیل پروژه‌ها عقب می‌افتد.

وی یادآور شد: پیست موتور سواری در هر شهر وجود دارد اما به شکل استاندارد فقط در شهر سرایان پیست داریم، لذا شهرستان بیرجند به عنوان مرکز استان نیازمند یک پیست استاندارد است که اگر این مکان جدید احداث شود می توان به عنوان بزرگترین پیست موتورسواری و اتومبیل‌رانی شرق کشور از آن استفاده کرد.

اکبرپور با اشاره به وجود جوانان علاقه‌مند به رشته موتورسواری در روستاها نیز گفت: این افراد باید توسط دهیاری‌ها شناسایی و به هیات تخصصی معرفی شود تا بتوان به شکل حرفه‌ای در رشته موتورسواری آموزش دیده و مسابقه دهند.

وی اظهار کرد: پیست موتورسواری مرکز استان روزهای جمعه به مدت یک ساعت برای موتورسواران فعال است اما اگر پیست جدید راه‌اندازی شود در طول هفته می‌توان پذیرای علاقه‌مندان به این رشته مهیج بود.

ورود به پیست موتورسواری از هر سنی آزاد است

رئیس هیأت اتومبیلرانی و موتورسواری خراسان‌ جنوبی تاکید کرد: افرادی که وارد رشته موتور سواری می‌شوند الزاما باید بیمه این رشته ورزشی بوده و با وسایل ایمنی از جمله کلاه وارد پیست شوند.

وی با اشاره به اینکه داشتن گواهی‌نامه برای ورود به پیست الزامی نیست ادامه داد:از هر گروه سنی می‌توانند وارد رشته موتور سواری شوند و حتی کودکان هم اجازه ورود به پیست موتورسواری و تمرین دارند اما در بیرون از پیست نمی توانند از موتور استفاده کنند.

اکبرپور گفت: حتی در رشته موتور کراس بانوان هم می‌توانند ثبت نام کنند و مربی هم داریم لذا مانعی برای تمرین نیست.

وی استقبال از رشته موتورسواری و اتومبیل رانی در استان را وصف ناشدنی دانست و افزود: روزهای جمعه حضور مردم و جوانان در پیست دیدنی است و حتی ساعت ها به طور ایستاده حرکات نمایشی را تماشا می کنند.

قهرمانان موتورکراس بدون حامی

رئیس هیأت اتومبیل‌رانی و موتورسواری خراسان‌جنوبی گفت: برای هدایت جوانان علاقه مند به موتور برای ورود به رشته تخصصی باید فرهنگ سازی انجام شود تا شاهد اتفاقات ناگوار در سطح معابر نباشیم.

وی تاکید کرد: همین هفته گذشته چند موتور هوندا وارد پیست شدند و حرکات نمایشی انجام می دادند که بسیار مورد استقبال تماشاچی ها قرار گرفت لذا اگر جوانان به پیست هدایت شوند قطعا در خیابان دست به حرکات نمایشی و تک چرخ نمی زنند.

اکبر پور افزود: در حال حاضر حدود ۳۰۰ نفر بیمه شده رشته موتورسواری و اتومبیل رانی هستند و در رشته موتورکراس چند نوبت قهرمان ملی داشتیم اما هیچ حمایتی از قهرمانان این رشته نمی شود.

 

 

 

حکایت عاقبت بخیری معلمی که رئیس جمهور شد!/۶

شاید دعای خیر مادرش بود که او را عاقبت به خیر کرد؛ مادری که از چهار سالگی برایش هم پدر بود هم مادر! شاید هم وفای به عهدش با خدا و خلق خدا بود. شاید هم دعای «الهی عاقبت بخیر شوی» همسرش بود که او را به عرش رساند! کسی چه می‌داند شاید مرور سبک زندگی او ما را هم عاقبت بخیر کرد.

حکایت عاقبت بخیری معلمی که رئیس جمهور شد!

به گزارش فارس می‌گویند معلمی شغل انبیاست. او هم معلم بود. معلمِ ریاضی. ریاضت‌های زیادی هم کشید. اما خالصانه و از جان مایه گذاشت. نه تنها وقتی که معلم بود، بلکه حتی وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، حتی وقتی که نخست وزیر شد و حتی وقتی که رئیس جمهور شد! گویی زنده بود برای خدمت به مردم. خالصانه روزی ۱۸ ساعت کار مفید و پربار و گره گشا همراه با تدبیر و برنامه ریزی انجام می‌داد.

 تنها ۲۸ روز بعد از رئیس جمهور شدنش در دفتر نخست وزیری همراه با نخست وزیر محبوبش شهید شد. او نمونه کامل یک رئیس جمهور بود که عاقبت به خیر شد؛ شهید «محمدعلی رجایی». سبک زندگی او الگویی خوبی برای بسیاری ماست. از مدیر و وزیر و رئیس گرفته تا کارمند و کارگر و خادم.


شهید رجایی خالصانه روزی ۱۸ ساعت کار مفید انجام می‌داد.

*راز عاقبت بخیری شهید رجایی چه بود؟ 

شاید دعای خیر مادرش بود که او را عاقبت به خیر کرد؛ عادت هر روزه‌اش دست‌بوسی مادر بود.  مادری که از چهار سالگی برایش هم پدر بود هم مادر! او هم خوب بلد بود رسم ادایِ دِین و احترام به والدین را. هنوز پایش را داخل خانه نگذاشته، سراغ مادر را می‌گرفت. هربار یک جوری ناز مادر را می‌کشید و نوازشش می‌کرد. یک بار با کلمات محبت‌آمیز، یک بار با کشیدن دست محبت بر گیسوانش و یک بار هم با خرید عطر مورد علاقه مادر. یک بار هم با رفتار ملاطفت‌آمیز و شوخی. گاهی هم سرش را روی پای مادرش می‌گذاشت و به یاد دوران بچگی از او نوازش می‌گرفت. می‌گفت، «آدم پیر هم که می‌شود، در برابر مادرش احساس می‌کند هنوز بچه است.» همان احترام و محبت را برای پدر و مادر همسرش هم قائل بود.


شهید رجایی در خانه خود حمام نداشت اما به خواهر‌زاده‌اش کمک کرد حمام بسازد.

*همه ماشین‌های تهران برای شهید رجایی است! / رئیس جمهوری که حتی در خانه حمام نداشت! 

فامیل و نزدیکان همیشه برایشان سئوال بود که چرا شهید رجایی با مشغله‌ای که دارد، برای خودش ماشینی نمی‌خرد، اما به اعتقاد شهید رجایی ماشین داشتن مایه دردسر بود و می‌گفت: «به جای اینکه ماشین برای ما باشد با مشکلاتی که پیش می‌آورد، ما در خدمت او قرار می‌گیریم!» بعد به شوخی می‌گفت: «ولی الان همه ماشین‌های تهران مال ماست. هر جا که بخواهیم برویم، تا دستمان را بلند می‌کنیم، فوری جلوی ما می‌ایستند و ما را سوار می‌کنند و تا هر جا که بخواهیم می‌برند! با این حساب چرا خودمان را به دردسر بیندازیم. پول می‌دهیم و دردسر نمی‌کشیم.»

شاید اندیشه و باور بلندی که داشت یکی دیگر از دلایل عاقبت بخیری‌اش بود. او خودش را خادم مردم می‌دانست و در نظرش می‌آمد اگر ماشین داشته باشم دیگر از خدمت فاصله می‌گیرم و مانند بسیاری از مردمی که ماشین ندارند، نخواهم بود! او علاوه بر اینکه به سمت خرید ماشین نمی‌رفت، برای خواهر زاده‌اش حمام می‌ساخت اما برای خودش نه! «عاتقه صدیقی» همسر شهید رجایی می‌گوید: «پس از شهادت آقای رجایی، خواهرزاده‌اش که دیده بود ما در منزل حمام نداریم می‌گفت، برای من عجیب بود که می‌دیدم شما در منزل حمام نداشتید، اما دایی جان از حقوق خود به من قرض می‌داد تا در منزلم حمام بسازم. ایشان واقعاً از روی صداقت و عقیده این ایثارها را می‌کرد و من این را درک می‌کردم که هدف او این نیست که ما را محروم کند یا به ما بی‌علاقه است، بر عکس، در اینگونه مواقع غبطه می‌خوردم که چرا من این روحیه را ندارم».

شهید رجایی عهد کرده بود قبل از نماز، ناهار نخورد.

*عهد طلایی هم برای خدا هم برای خلق خدا

شاید هم وفای به عهدش با خدا و خلق خدا دلیل دیگری برای عاقبت بخیری‌اش بود؛ عهد کرده بود، هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورد، اگر زمانی ناهار را قبل از نماز می‌خورد، برای جریمه دیر نماز خواندن دو روز روزه می‌گرفت! او دنیا را سه طلاقه کرده بود و این را همسرش می‌گوید، کسی که بیست سال با او زندگی کرد.
او به قدری در وفای به عهدش برای خدمت به خلق خدا راسخ بود که حتی فرصت رفتن به خانه و حتی استراحتی مختصر را نداشت و حتی وقتی بیمار می‌شد، از پزشک می‌خواست تزریقات و سایر خدمات امدادی و درمانی را در محل کارش انجام دهد تا بتواند در فرصت‌های لازم به کار خود ادامه دهد.

* رئیس جمهوری که خادم بود! 

«سید کاظم اکرمی» یکی از وزیران آموزش‌وپرورش در دهه ۶۰ درباره شهید رجایی گفته است: «برای شهید رجایی«مقام» ارزشی نداشت که باعث تغییر رفتار ایشان شود. زمانی که رئیس‌جمهور بود روزی در آخر وقت کاری، یکی از نیروهای خدماتی سیب یا پرتقالی را پوست می‌کند و روی میز ایشان می‌گذارد. آقای رجایی به ایشان نگاه می‌کند و می‌پرسد چرا چنین کاری را کردی؟ میوه آوردی دستت درد نکند، اما پوست‌کندن آن وظیفه خودم هست نه شما! هرگز شنیده نشد که ایشان بگوید من وزیرم یا رئیس‌جمهورم و باید برایم چنین و چنان کنید.»

شهید رجایی معتقد بود؛ وظیفه هر مرد این است که در کارهای خانه به همسرش کمک کند.

* حتی از همسرش یک لیوان آب طلب نمی‌کرد! 

شاید هم دعای «الهی عاقبت بخیر شوی» همسرش بود که او را عاقبت بخیر کرد! در اوایل زندگی، نظر شهید رجایی این بود که وظیفه هر مرد این است که در کارهای خانه به همسرش کمک کند، اما همسرش کمک او را در شستن ظروف نمی‌پسندید و به او می‌گفت: «نمی‌خواهم کار کنید، خودم می‌شویم.» بچه‌ها که کوچک بودند، اگر نصف شب بیدار می‌شدند و گریه می‌کردند، او همسرش را بیدار نمی‌کرد! با اینکه چشمانش برای خواب له له می‌زند، خودش بچه را می‌گرداند تا آرام شود و مادرش را بیدار نکند.

«عاتقه صدیقی» همسر شهید رجایی می‌گوید: «در تمام مدتی که با او زندگی کردم، کمتر پیش می‌آمد که در خانه از من چیزی بخواهد. بارها او را می‌دیدم که بلند می‌شد و می‌رفت آب می‌خورد و دوباره به اتاق برمی‌گشت. گاهی هم اگر چیزی را که می‌خواست پیدا نمی‌کرد، باز نمی‌گفت: مثلاً یک لیوان به من بدهید، می‌گفت، «مثل اینکه لیوان نیست.»

در مرحله خواستگاری و صحبت‌های مقدماتی، خیلی صادقانه و خالصانه با همسرش برخورد کرد، طوری که خیلی از خصوصیات خودش را برای اینکه همسرش آگاهانه این وصلت را انتخاب کند برایش مطرح کرد. یکی از خصوصیت‌های خود را عصبانی بودن می‌دانست. همسرش بعدها متوجه شد این مسئله در آن حدی نبود که او می‌گفت، چون هیچ وقت عصبانیت خود را ظاهر نمی‌کرد، بلکه در اینگونه مواقع عکس‌العمل او رفتار خیلی خشک، اما متین بود.

*از صبح تا ظهر با همسرش به خرید می‌رفت اما لب به شکایت باز نمی‌کرد! 

همسر شهید رجایی می‌گوید: «یک بار که برای خرید لباس بچه‌ها با آقای رجایی به خیابان رفته بودیم، از صبح تا ظهر او را به در مغازه‌ها می‌بردم تا بلکه بتوانم لباس دلخواهم را پیدا کنم. رفتار او در اینگونه مواقع به رغم مشغله زیادی که داشت، سکوت محض بود. با سکوتی که می‌کرد مرا وادار می‌کرد در خرید عجله بکنم و با حالت تسلیمی که در مقابل من نشان می‌داد، می‌خواست به من بفهماند که چقدر از دست من دلخور است. اما بدون اینکه کوچک‌ترین اخمی بکند یا حرفی را به زبان بیاورد، نشان می‌داد که دارد مرا تحمل می‌کند. همین سکوتش مرا وادار می‌کرد از خود بپرسم. چرا من باید کاری بکنم که او مجبور شود رفتار مرا تحمل کند، در حالی که اگر کار به صحبت و جدل می‌کشید، من هیچ وقت به این مسئله فکر نمی‌کردم.

هر کس قیافه ظاهری او را می‌دید فکر می‌کرد آدم خشک و متکبری است، اما اگر با او زندگی می‌کرد، می‌فهمید نه اینطور نیست و خیلی افتاده و با محبت است. آقای رجایی در عین حال که فرد قاطعی بود، ولی در عین قاطعیت، مؤدب بود و احترام همه را رعایت می‌کرد. نسبت به افراد مسن خیلی احترام می‌کرد.»


«کمال رجایی» پسر شهید رجایی در این سال‌ها با پشتوانه نام پدر وارد هیچ سازمان و هیچ پست دولتی نشده و از سهمیه فرزند شهیدی استفاده نکرده است.

* با شوخی و خنده به بچه‌ها درس اخلاق می‌داد/ رئیس جمهور شد، اما معلم ماند!

شاید هم رفتار آرام و محبت پدرانه‌اش دلیل عاقبت بخیری‌اش بود. او با فرزندانش رفیق بود. در عالم رفاقت هم به آن‌ها درس زندگی می‌داد. برای بیدار کردن بچه‌های ۶ تا ۱۰ ساله‌اش، بالای سر بچه‌ها می‌ایستاد و با شوخی و با صدای بلند می‌گفت: «بلند صحبت نکنید که بچه از خواب بیدار می‌شود!» و چون خود بچه‌ها هم مایل بودند و ذوق داشتند، بلند می‌شدند. تأکید آقای رجایی این بود که قبل از اینکه آفتاب بزند، آن‌ها بیدار شوند. اگر می‌دید آن‌ها بیدار نمی‌شوند، بالای سر آن‌ها می‌نشست و با محبت و شوخی شانه‌های آن‌ها را مالش می‌داد و با آن‌ها حرف می‌زد که با لطافت و ملایمت بیدار شوند و بنشینند.

بعد که بلند می‌شدند شانه آن‌ها را می‌گرفت و آن‌ها را تا نزدیک دستشویی همراهی می‌کرد و قبل از رسیدن به دستشویی با شوخی یک ضربه ملایم با کف دست به پشت آن‌ها می‌زد! با این روش‌های بسیار عاطفی و توأم با مهر و محبت می‌خواست فرزندانش به نماز عادت کنند و از این امر هم خاطره تلخی نداشته باشند. الحق و والانصاف هم در شغل انبیایی کم نگذاشت! برای همه اطرافیانش معلمی کامل بود. معلمی که وزیر شد اما معلم ماند، نخست وزیر شد اما معلم ماند و در آخر رئیس جمهور شد اما باز هم معلم ماند! شاید همین شغل بود که او را عاقبت بخیر کرد!

عاقبت بخیری را می‌توان در یادگارهایی که از او به جا مانده دید. فرزندانی که سادگی و آرامش را از پدر به ارث برده‌اند. «کمال رجایی» پسر شهید رجایی بر این امر صحه‌ می‌گذارد. پسری که در این سال‌ها با پشتوانه نام پدر وارد هیچ سازمان و هیچ پست دولتی نشده و از سهمیه فرزند شهیدی استفاده نکرده است و با دست رنج خودش در جنوب شهر تهران برای خودش مغازه‌ای دارد!

 

 

 

 

۶ شاخص حکمرانی که جلوی مهاجرت نخبگان را می‌گیرد/۵

۶ شاخص حکمرانی که جلوی مهاجرت نخبگان را می‌گیرد

تهران- ایرنا- ۶ شاخص «حکمرانی خوب» برای اندازه‌گیری کیفیت نهادی در کشورها، مورد توجه نهادی چون بانک جهانی است؛ شاخص‌هایی که می‌تواند جلوی مهاجرت نخبگان از کشورهای در حال توسعه را بگیرد.

مهاجرت نخبگان بر بستر رابطه‌ای نامتعادل اتفاق می‌افتد که بین کشورهای صنعتی پیشرفته و کشورهای کمتر توسعه‌یافته شکل گرفته و در جریانِ آن نیروی انسانی متخصص و ماهر از کشورهای دسته دوم به دسته اول منتقل می‌شوند.

آنچه مسلم است این که خروج سرمایه انسانی زنگ خطری برای کشورهای در حال گذار به حساب می‌آید زیرا نه تنها این‌گونه کشورها را با تنگنای نیروی انسانی ماهر رو به رو می‌کند، بلکه وابستگی‌شان را نیز به کشورهای صنعتی مضاعف می‌سازد. به عنوان مثال، سازمان جهانی بهداشت تخمین زده به دلیل مهاجرت پزشکان به کشورهای توسعه‌یافته، کمبود ۲.۸ میلیون نفری از پزشکان در کشورهای در حال توسعه به وجود خواهد آمد که با عرضه ناکافی پزشک در کشورهایی با درآمد کم و متوسط ، باید شاهد عواقب ناگواری باشیم که شامل افزایش مرگ ومیر خواهد بود.

سازمان جهانی بهداشت تخمین زده به دلیل مهاجرت پزشکان به کشورهای توسعه‌یافته، کمبود ۲.۸ میلیون نفری از پزشکان در کشورهای در حال توسعه به وجود خواهد آمد

همچنین مهاجرت نخبگان را نباید فقط به عنوان از دست دادن یک عامل مهم برای تولید و توسعه اقتصادی تلقی کرد، بلکه از دیدگاه توسعه اجتماعی، این مهاجرت‌ها مهم هستند، چرا که کشورهای در حال توسعه سرمایه‌های انسانی مهمی را برای مدیریت علمی جامعه از دست خواهند داد. در این صورت نه تنها ظرفیت جامعه برای تولید اقتصادی کاهش پیدا می‌کند، بلکه توانایی این کشورها برای حل مسائل بنیادی خود نیز کاهش می‌یابد. از این دیدگاه رابطه دو سویه‌ای بین حکمرانی و مهاجرت نخبگان به وجود می‌آید؛ از یک سو کیفیت ضعیف حکمرانی در یک کشور در حال توسعه، باعث رانش افراد دارای تحصیلات عالی به سوی کشورهای توسعه یافته‌ای با کیفیت بهتری در حکمرانی می‌شود، از سوی دیگر مهاجرت دانش‌آموختگان باعث می‌شود که کشور در حال توسعه از توان کمتری برای حل مسائل بنیادی خود برخوردار گردد و این چرخه معیوب، توسعه اقتصادی اجتماعی این کشورها را متاثر می‌سازد.

در این خصوص علی مفتخری و همکارانش مطالعه‌ای با عنوان «تاثیر متغیرهای موثر بر حکمرانی فرار مغزها در کشورهای در حال توسعه» انجام داده‌اند که در آن شاخص‌های حکمرانی و نحوه تاثیرگذاری‌ بر مهاجرت نخبگان را مشخص کرده‌اند. در ادامه مشروحی از این مطالعه را می‌خوانید:

نخبگان چرا به کشورهای پیشرفته و صنعتی مهاجرت می‌کنند؟

طبق نظریه «محرومیت نسبی» زمانی که جامعه قادر به تامین نسبی احتیاجات و نیازهای افراد نباشد، احتمال بروز رفتارهای جمعی از جمله مهاجرت افزایش می‌یابد و از این رو در شرایط محرومیت نسبی، افراد برای رفع محرومیت خویش از امکانات مادی و معنوی، مهاجرت می‌کنند. طبق این نظریه وجود محرومیت‌های مختلفی که در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته وجود دارد، دلیل اصلی مهاجرت نخبگان است.

همچنین تجزیه و تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه به خوبی نشان می‌دهد که تصمیم به مهاجرت افراد بیشتر بر اساس انتخاب‌های عقلانی بوده است که تحت تاثیر نیازهای کار نیروی مهاجر و تغییر ساختاری اقتصاد سرمایه‌داری جهان قرار گرفته است. علاوه بر این، وابستگی فرهنگی و اقتصادی بین کشور استعمار شده و استعمارگر به شدت محیط فرهنگی و اجتماعی مستعمره را تحت تاثیر قرار می‌دهد که همین امر باعث تاثیر روی انتخاب افراد و مسیر مهاجرت می‌شود. برای مثال مستعمره‌های پیشین فرانسه مثل الجزایری‌ها، مراکشی‌ها و تونسی‌ها سال‌ها به فرانسه مهاجرت کرده‌اند در حالی که مزایای مقایسه‌ای دیگر کشورها را در نظر نگرفته‌اند.

به علاوه، دلایل مختلفی نظیر تفاوت وضعیت درآمدی مورد انتظار بین مبدا و مقصد، بیکاری، وضعیت مالیات، درآمد سرانه، سطح توسعه، شایسته‌سالاری و همچنین عواملی همچون ثبات سیاسی، کنترل فساد، حاکمیت قانون که به عنوان عوامل دافعه و جاذبه عمل می‌کند، در مهاجرت نخبگان به سمت کشورهای پیشرفته نقش دارند.

با توجه به آن چه گفته شد، پای متغیر مهمی چون وضعیت حکمرانی به میان می‌آید که می‌تواند دلایل یادشده برای مهاجرت را از خود متاثر ساخته و روند مهاجرت را معکوس یا تشدید کند. همچنین می‌توان به متغیرهای دیگری از جمله شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد.

دلایل مختلفی نظیر تفاوت وضعیت درآمدی مورد انتظار بین مبدا و مقصد، بیکاری، وضعیت مالیات، درآمد سرانه، سطح توسعه، شایسته‌سالاری و همچنین عواملی همچون ثبات سیاسی، کنترل فساد، حاکمیت قانون که به عنوان عوامل دافعه و جاذبه عمل می‌کند، در مهاجرت نخبگان به سمت کشورهای پیشرفته نقش دارند

ویژگی‌های یک حکمرانی خوب که می‌تواند جلوی مهاجرت نخبگان را بگیرد

در تعریف بانک جهانی ، ۶ شاخص تحت عنوان شاخص «حکمرانی خوب» برای اندازه‌گیری کیفیت نهادی در کشورها استفاده شده است که این ۶ شاخص عبارتند از:

۱-‌آزادی‌های قانونی، وجود نهادهای مدنی و انتشار آزاد اطلاعات که مصادیقی از وجود حق اظهارنظر و پاسخگویی هستند و موجب می‌شوند صاحبان کسب وکار، قدرت لازم برای نقد سیاست‌های اقتصادی نادرست و مقابله با تغییرات نابجا در قوانین را داشته باشند و به این ترتیب کسب و کار و سرمایه‌گذاری توسعه یابد.

۲- مهاردرگیری‌های جناحی، نزاع‌های داخلی و ترور که با از بین بردن ثبات سیاسی موجب افزایش ریسک و نااطمینانی و کاهش سرمایه‌گذاری داخلی وخارجی و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی می‌شود.

۳-اثربخشی دولت در توانایی تدوین و اجرای سیاست‌های صحیح که لازمه آن برخورداری از یک دستگاه اداری کارآمد است. یک دستگاه اداری کارآمد باید از قدرت و مهارت لازم برای اداره امور کشور برخوردار باشد تا از پس مشکلات جدید برآید.

۴- نهادهای حاکم بر جامعه تاثیر به‌سزایی بر منافع و هزینه‌های یک فعالیت اقتصادی دارد. کیفیت بروکراسی و قوانین و مقررات مطلوب و کارآمد یکی از مهمترین عواملی است که می‌تواند بر عملکرد اقتصادی جوامع تاثیرگذار باشد و سرمایه‌گذاران را تشویق کند. برعکس قوانین و مقررات اختلال‌زا در مسیر راه‌اندازی کسب و کارها، مجوزها و موافقت‌نامه‌های دولتی و محدودیت‌های تجاری هزینه پروژه‌های سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد و انگیزه کارآفرینان را از بین می‌برد.

۵- حاکمیت قانون در حمایت از افراد در مقابل اقدام‌های غارتگری و خودسرانه و همچنین وجود نظام قضایی قابل پیش‌بینی و منصف که این موارد تضمین حقوق مالکیت و حسن اجرای قراردادها و هدایت صحیح منافع را به دنبال دارد و به سرمایه‌گذاری‌های مولد منجر می‌شود.

۶- مقابله با فساد که باعث تخصیص غیربهینه استعدادهای جامعه می‌شود و جذابیت‌های اقتصاد را برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی کاهش می‌دهد. فساد همچنین درآمدهای مالیاتی دولت‌ها را کاهش داده و از این طریق دولت‌ها را در انجام وظایف خود که ارائه خدمات زیربنایی و کالاهای عمومی در فرایند تولید است، ناتوان می‌سازد.

تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر مهاجرت نخبگان

وجود یک ارتباط فراگیر و گسترده بین نخبگان داخل و خارج کشور و اطلاع نخبگان کشور مهاجر از مزایا و امکانات علمی و رفاهی کشور مقصد موجب می‌شود انگیزه مهاجرت نخبگان داخل کشور به کشورهای توسعه‌یافته در سال‌های بعد افزایش یابد.

حاکمیت قانون و تاثیراش بر فرار مغزها

هر چقدر حاکمیت قانون در کشورهای در حال توسعه افزایش یابد، انگیزه نخبگان برای مهاجرت به خارج کاهش می‌یابد. در واقع، حاکمیت قانون می‌تواند منعکس‌کننده کیفیت نهادی کشور مبدا باشد و بالا بودن کیفیت نهادی و تضمین نهادهایی همچون حقوق مالکیت مادی و معنوی، حق اختراع، پیگیری حقوق شهروندی و سایر نهادها می‌تواند موجب تقویت فضای کسب و کار در کشورهای مذکور شود و در نتیجه در چنین محیطی نخبگان انگیزه بیشتری برای کارآفرینی، نوآوری و تجاری سازی اختراع و ایده‌ها در کشور خود دارند.

تاثیر کنترل فساد بر مهاجرت نخبگان

فساد به مثابه نیرویی است که به عملکرد مناسب بازارها آسیب رسانده و سیستم بازار را مختل می‌سازد و از این رهگذر موجبات کاهش رشد اقتصادی را فراهم می‌آورد. عواملی چون کیفیت بد قوانین و مقررات، دیوان‌سالاری ناکارآمد، ناکارآیی نظام قضایی و فقدان حاکمیت قانون عوامل فسادزا هستند که عمدتا در کشورهای توسعه نیافته شایع هستند. فساد در جنبه‌های مختلف سبب هدایت غیر بهینه نخبگان جامعه میان کارآفرینی و رانت‌جویی شده که خود عامل مهاجرت قشر نخبگانی جامعه است. از این رو کنترل فساد در هر جامعه‌ای باعث ایجاد شرایطی با ثبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جهت جلوگیری از مهاجرت نخبگان به کشورهای دیگر می‌شود.

وجود یک ارتباط فراگیر و گسترده بین نخبگان داخل و خارج کشور و اطلاع نخبگان کشور مهاجر از مزایا و امکانات علمی و رفاهی کشور مقصد موجب می‌شود انگیزه مهاجرت نخبگان داخل کشور به کشورهای توسعه‌یافته در سال‌های بعد افزایش یابد

اثربخشی دولت و جذب نخبگان در کشور

دولت‌ها با تصویب مقررات مناسب و کارا از طریق شفاف‌تر ساختن ساختارهای موجود، برابرسازی فرصت‌ها و کاهش هزینه‌های رانت‌جویانه و همچنین از طریق به هنگام سازی نظام حقوقی می‌توانند نقش قابل توجهی در بسترسازی لازم برای کارکرد مناسب بازارها داشته باشند. از این رو،کیفیت مقررات نشان دهنده توانایی دولت‌ها در تدوین و اجرای سیاست‌های تاثیرگذار و مقرراتی است که منجر به ترویج و توسعه کسب و کار و در پی آن جذب نخبگان هر جامعه در بخش مورد نیاز می‌شود که خود عاملی اثرگذار در جلوگیری از فرار مغزها است.

مهاجرت نخبگان و مساله آزادی بیان

آزادی بیان در پوشش آزادی‌های سیاسی، اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی به پیشبرد قابلیت عمومی یک فرد کمک می‌کند و سبب می‌شود فرد در یک جامعه توسعه ‌یافته و یا در حال توسعه با جوامع پیشرفته آشنا شده و به منظور ارتقای سطح زندگی و فراگیری علوم جدید دست به مهاجرت بزند. به بیان دیگر آزادی بیان پل ارتباطی جوامع مختلف از اقصی نقاط جهان و تسهیل مهاجرت به ویژه نخبگان از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه‌یافته خواهد شد.

راهکار چیست؟

با توجه به اینکه کیفیت حکمرانی در مهاجرت نخبگان تاثیر دارد، پیشنهاد می‌شود که تصمیم‌گیران در کشورهای در حال توسعه، در اعمال سیاست‌ها و وضع قوانین خود در دفاع از طرح‌های حمایتی نخبگان و کارآفرینان و ایجاد بستر رشد و پیشرفت برای نخبگان توجه بیشتری به خرج دهند.

همچنین با توجه ویژه به مسائل اقتصادی قشر نخبگان، گسترش روحیه نشاط و امید، همکاری بین بخشی جهت ارتقا سطح دانش و حذف ساختارهای موازی و ناکارآمد در حوزه پژوهش و تحقیق و با توجه به ظرفیت مراکز آموزشی و دانشگاهی از مهاجرت نخبگان جلوگیری کنند.

کاهش فشار روانی محیط‌های دانشگاهی، توجه به اوقات فراغت و آرامش فکری و روانی نخبگان، برقراری آموزش‌های فنی و حرفه‌ای جهت بالا بردن سطح دانش نیروهای متخصص، اشتغال پایدار و توانمندسازی تعاملی در سطح بین المللی و پوشش بیمه‌ای مناسب برای جامعه متخصص و نخبگان از دیگر اقداماتی است که دولت‌ها به منظور جلوگیری از مهاجرت نخبگان می‌توانند انجام دهند.

 

 

 

 

خطرناک‌ترین نوع مهاجرت/۵

مینا اینانلو
خطرناک‌ترین نوع مهاجرت

در کشور ما، هم مهاجرت مساله است و هم مهاجرانی که به ایران می‌آیند. با این حال آنچه باید آن را به درستی به تصویر کشید پیامدهای مهاجرت است که با تبلیغاتی که برای آن صورت می‌گیرد ممکن است زمین تا آسمان تفاوت داشته باشد و نیز عوارض رفتنِ نخبگان از کشور.

مهاجرت مساله‌ای است که این روزها بسیار درباره آن گفته می‌شود و به گوش می‌رسد؛ از هشدار نماینده‌های فعلی و سابق مجلس درباره مهاجرت نخبگان تا گفته‌های وزیر آموزش و پرورش که ضمن اشاره به دلایل مهاجرت دانش‌آموزان اظهار داشته باید برای جلوگیری از آن روی هویت و حب به وطن کار شود.

با توجه به اهمیت این موضوع و بررسی ابعاد کمتر دیده‌شده مهاجرت، پژوهشگر ایرنا با «علیرضا رجایی» عضو شورای عالی دانش‌پژوهان و نخبگان تشکل‌های شاهد و ایثارگر و «محسن مسعودیان» جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی پرسش‌وپاسخ‌هایی داشته که شرح آن در ادامه آمده است.

مهاجرت به مثابه مساله

رجایی در پاسخ به این پرسش که آیا مساله مهاجرت یک چالش برای کشور ما به شمار می‌آید، می‌گوید: با توجه به این که شمار قابل‌توجهی از مردم انگیزه مهاجرت دارند، از این رو مهاجرت از مسائل اصلی سیاسی و اجتماعی و حتی آموزشی است اما باید این تهدید را با در نظر گرفتن بسته‌های تشویقی تبدیل به فرصت کرد تا تجارب و سرمایه‌های کشورهای پیشرفته با توجه به تحریم‌های موجود روانه کشور ما شود.

مسعودیان: مهاجرت نخبگان خطرناک‌ترین نوع مهاجرت است که هزینه‌های سنگینی برای کشور دارد. کشور پزشک و متخصص تربیت می‌کند و پس از به ثمر رسیدن، قصد مهاجرت می‌کنند. همچنین مهاجرت نیروی کار فعال حرفه‌ای نیز خطرناک است، وقتی یک جوشکار حرفه‌ای از کشور می‌رود، عملا واحدهای صنعتی ما متضرر می‌شوند

مسعودیان نیز در این باره معتقد است: مهاجرت به عنوان یک مساله‌ مهم در حوزه‌های مختلف مطرح است. از مهاجرت معکوس گرفته تا انواع مهاجرت‌ها، همگی به عنوان مساله و در صورت تکرار بیش از حد، چالشی بزرگ برای جوامع محسوب می‌شود. برای مثال در ایران که اقتصاد و معیشت مردم وضعیتی چالشی دارد هر گونه جابجایی و مهاجرت می‌تواند تبعات اقتصادی مهمی بر جای بگذارد. مهاجرت از روستا به شهر تبعات اقتصادی و اجتماعی سنگینی دارد. یا اینکه مهاجرت از شهرها به سبب گرانی و تورم، رشد حاشیه‌نشینی را در پی دارد. از بین رفتن نظام روستا و شکل‌گیری حاشیه‌نشینی‌ها علاوه بر پیامدهای اقتصادی موجب آسیب‌های گسترده‌ اجتماعی نیز می‌شود، پس می‌توان گفت مهاجرت‌ها تابعی از چالش‌های موجود هر جامعه است.

این جامعه‌شناس می‌افزاید: جدای از مهاجرت داخلی، در مهاجرت‌های خارجی نیز علاوه بر پیامدهای اقتصادی و اجتماعی، پیامدهای سیاسی و امنیتی قابل تامل به نظر می‌رسد. با حضور مهاجران همسایه، عقاید سیاسی و مذهبی هم دستخوش دگرگونی خواهد شد. حادثه‌ تروریستی شاهچراغ و حرم امام رضا و موارد دیگر نمونه‌ی بارزی از پیامدهای مساله است.

مساله مهاجرت مهم‌تر است یا مهاجران؟

رجایی به این پرسش که در قیاس با دیگر کشورهای رو به توسعه، ایران با چه وضعیتی در حوزه مهاجرت دارد، روبرو است چنین پاسخ می‌دهد: در تمام دنیا مهاجرت صورت می‌گیرد و مختص خاورمیانه و ایران نیست. البته در بسیاری از کشورها با توجه به ناامنی‌هایی که قدرت‌های جهانی به وجود آورده‌اند مهاجرت بیشتر است و طبیعی هم به نظر می‌رسد. به همین دلیل نمی‌توان قیاسی در این زمینه ارائه داد.

مسعودیان پیش از ورود به بحث مهاجرت، به مساله مهاجرانی که راهی ایران می‌شوند چنین اشاره می‌کند: کشور ایران در مقایسه با عراق و ترکیه مهاجرپذیری بسیار بالایی دارد. چون قوانین و شرایط حضور در ایران بسیار آسان‌تر از عراق و ترکیه است. مهاجرت غیرقانونی در ایران به خصوص از طریق مرزهای شرقی یکی از معضلات جدی است که نظام باید برای آن فکری جدی کند. ما باید بیشتر پذیرای سرمایه‌گذاران، دانشمندان و کارآفرینان باشیم. حضور جمعیت کارگری غیرمجاز در نهایت به ضرر کشورمان خواهد شد. در برخی کشورها مانند کانادا و کشورهای غربی قوانین بسیار سختی برای پذیرش مهاجر وجود دارد که این قوانین به نفع آن کشور و مردمش است.

سردرگمی برای ماندن و عوارضِ رفتن

رجایی در خصوص اصلی‌ترین انگیزه‌ها برای مهاجرت می‌گوید: اصلی‌ترین انگیزه یافتن مدینه فاضله است که متاسفانه تحت تاثیر تبلیغات گسترده و پرحجم صورت می‌گیرد و خیلی از ما ایرانی‌ها فکر می‌کنیم بهشت برین در خارج از کشور است که در آن به پول و رفاه بیشتر می‌رسیم، اما باید در نظر گرفت در ایران یا خارج از ایران نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.

به گفته وی، مهاجرتی که بدون برنامه و صرفا به دنبال رفاه و یافتن پول باشد، بسیار خطرناک است و متاسفانه بسیاری از ایرانی‌هایی که از دیرباز به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند، دچار بیماری‌هایی روانی و روحی خطرناکی شده‌اند.

مسعودیان نیز بیان می‌دارد: افرادی که در کشور نتوانسته‌اند سرمایه‌ای بیاندوزند و با تحریک دیگران یا پنداشت‌های اشتباه، از طریق قاچاق اقدام به مهاجرت می‌کنند، عموما جذب مشاغل سیاه یا فصلی و بدون امنیت می‌شوند. عده‌ای از آن‌ها در اردوگاه‌های پناهندگی، عمرشان به تباهی می‌رود و چون گمان می‌کنند سایر کشورها، بهشت گمشده‌ آنان است، با جهنمی سخت و طاقت‌فرسا رو به رو خواهند شد. یکی از پیامدهای مهاجرت، دچار شدن به بیماری‌های روحی و روانی است

این جامعه‌شناس می‌افزاید: در سوی مقابل هم متاسفانه عدم حمایت از سرمایه‌گذاران و وجود قوانین قدیمی تجارت و سرمایه‌گذاری باعث بی‌انگیزگی و ترغیب به رفتن می‌شود. کشورهای دیگر بابت مقدار پولی که در کشورشان سرمایه‌گذاری می‌شود، امتیازات خاصی در نظر می‌گیرند. همچنین برای صادرات محصول تولیدکنندگان و تشویق تولیدکنندگان هم امتیاز ویژه‌ای در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر قدر نخبگان داخلی دانسته نمی‌شود و قوانین بسیار دست و پا گیری برای حضور دانشمندان و نخبگان در بخش‌های مولد کشور وجود دارد. یکی دیگر از عوامل رفتن دانشجویان نبود آینده‌ شغلی مناسب است. بسیاری از فارغ التحصیلان به دلیل نبودن شغل مرتبط سردرگمند و در نهایت سرخورده می‌شوند.

مهاجرت نخبگان، پرهزینه‌ترین نوع مهاجرت است

رجایی: مهاجرتی که بدون برنامه و صرفا به دنبال رفاه و یافتن پول باشد، بسیار خطرناک است و متاسفانه بسیاری از ایرانی‌هایی که از دیرباز به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند، دچار بیماری‌هایی روانی و روحی خطرناکی شده‌اند

رجایی درباره موضوع مهاجرت نخبگان اظهار می‌دارد: گل سرسبد سرمایه‌های هر کشوری علاوه بر منابع خدادادی، نیروی انسانی ماهر و متخصص است. وقتی صحبت از افراد ماهر و متخصص می‌شود، نیز واژه استعداد، هوش و ذکاوت، خلاقیت و نوآوری هم به دنبال آن مطرح می‌شود. به عبارتی کسی که این خصایص را داشته باشد، می‌تواند به عنوان فرد نخبه مطرح شود و این نخبگی زمانی بالفعل می‌شود که فرد از هوش و نبوغ فطری خلاقیت و نوآوری خود استفاده کند و مرتبه بالایی از مهارت، خبرگی، نوآوری وهنر خود را به نمایش گذارد. با این وصف، نخبگی و نخبگان تنها منحصر به دانش‌آموختگی در رشته خاصی نیست و این نخبگی می‌تواند در هنر، کارآفرینی، تولید، نوآوری، رهبری تغییر و مدیریت باشد یا به طور کلی نخبگی در دانشگاه می‌تواند هم در پژوهش و نوآوری و هم در آموزش یا خدمات و… باشد.

وی ادامه می‌دهد: برخی کشورهای به اصلاح توسعه‌یافته با تبلیغات درصدد جذب نخبگان ایرانی هستند. در واقع آنها با دادن امتیازات، نخبگان را جذب و تشویق به مهاجرت می‌کنند و گاهی نیز نیروی نخبه را بدون هیچ هزینه‌ای و صرفا از طریق تبلیغات به دست می‌آورند و ثمره ژنتیکی آن کشور و دسترنج سیستم و نظام آموزش عالی آن کشور را می‌بلعند. آنچه اتفاق می‌افتد تهی شدن یک کشور از نیروهای با استعداد و عدم امکان بهره برداری از توانمندی‌های ایشان است که در درازمدت موجب عقب ماندگی کشورها در حوزه‌های مختلف خواهد شد و کشور استفاده کننده از این استعدادها مسیر بالندگی و توسعه را طی خواهد کرد. از این رو مهاجرت نخبگان در صورت عدم بازگشت خسارت جبران ناپذیری را به کشورها تحمیل می‌کند، اما چنانچه این مهاجرت مقطعی باشد و فرد نخبه بعد از مهاجرت به کشور دیگری و کسب علم و هنر و دانش بیشتر، مجددا به کشور مبدا بازگردد موجب رشد و نمو آن کشور خواهد شد.

مسعودیان نیز در این باره می‌گوید: مهاجرت نخبگان خطرناک‌ترین نوع مهاجرت است که هزینه‌های سنگینی برای کشور دارد. کشور پزشک و متخصص تربیت می‌کند و پس از به ثمر رسیدن، قصد مهاجرت می‌کنند. همچنین مهاجرت نیروی کار فعال حرفه‌ای نیز خطرناک است، وقتی یک جوشکار حرفه‌ای از کشور می‌رود، عملا واحدهای صنعتی ما متضرر می‌شوند.

چاره چیست؟

رجایی به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و می‌گوید: وضعیت اقتصادی باید بهتر شود تا بتوان وضعیت پایداری در کشور به وجود آورد. از سوی دیگر باید با تدابیر و تبلیغات درست زمینه ورود سرمایه‌گذارانی را که از کشور مهاجرت کرده‌اند فراهم ساخت.

وی ادامه می‌دهد: در رابطه با نخبگان نیز باید در قدم اول سیستم شناسایی استعدادها و نخبگان در زمینه‌های مختلف راه اندازی و در گام دوم امتیازات و مشوق‌هایی برای ماندگاری نخبگان در کشور فراهم شود و در گام سوم از نخبگان در زمینه‌های مرتبط با نخبگی آنان استفاده صورت گیرد و راه را برای آن‌ها باز گذاشت تا بتوانند از نخبگی خود برای تغییر سازنده امور تولید، علمی، هنری، خلاقیت و نوآوری و… استفاده کنند.

به گفته وی، این تدابیر باعث دلگرمی نخبگان برای عدم مهاجرت مقطعی و دائم خواهد شد. از سوی دیگر، در ارتباطات بین‌‎المللی و دنیای امروز باید به سمت جذب نخبگان و استعدادها از سایر کشورها نیز پیش رفت و اجماع و شبکه نخبگانی را با توجه به ماهیت و ویژگی‌های جامعه ایرانی شکل داد. همچنین دراین راستا شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، مرکز دانش پژوهان نخبگان، مرکز تشکل‌های شاهد و ایثارگر، سمن‌های تخصصی داخلی و خارجی و استارتاپ‌ها برای جذب وایجاد انگیزه می‌توانند به عنوان پیشران درراستای ایجاد اشتراکات و انگیزه محور در تمام زمینه نقش موثر و مفیدی را ایفا کنند.

مسعودیان نیز در این زمینه اظهار می‌دارد: رشته‌های تحصیلی بدون اشتغال باید حذف شود. حقوق و دستمزد مناسب و مکفی برای نیروی فعال و ماهر باید در نظر گرفته شود. برای نخبگان قوانین دست و پا گیر حذف شده و مزایای ویژه‌ای برای ماندن آن‌ها در نظر گرفته شود. مرزهای زمینی به شدت کنترل شوند و خندق‌های مرزی سخت‌گذر تعبیه شود. همچنین به جای کارگران خارجی، به نیروی کارگری ایرانی اهمیت داده شود.

 

 

 

 

یاسمین مقبلی کیست و در فضا چه می‌کند؟/۶

ارینب سیفی
یاسمین مقبلی کیست و در فضا چه می‌کند؟

به گزارش ایرنا در جریان ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱، رسانه‌های غرب همسو با دیگر رسانه‌های معاند برای ساخت و ارائه تصویری جدید از زن موفق ایرانی به عنوان الگویی برای زنان ایران تلاش کردند. این رسانه‌ها در ادامه الگوسازی‌ها که در بیشتر موارد با شکست مواجه شد «یاسمین مقبلی» افسر ارشد ارتش آمریکا را به عنوان زن موفق ایرانی معرفی کردند.

یاسمین مقبلی کیست؟

یاسمین مقبلی متولد ۲۴ ژوئن ۱۹۸۳(۳ تیر ۱۳۶۲) در «باد ناوهیم» آلمان غربی است. پدر و مادرش در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ از کشور خارج شده و در آلمان ساکن می‌شوند. مقبلی در سال ۱۳۶۲ در همان کشور به دنیا می‌آید اما بعد از چند سال به آمریکا مهاجرت می‌کنند.

مقبلی خلبان آزمایشی ارتش تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا و فضانورد ناساست. او فارغ‌التحصیل موسسه فناوری ماساچوست، دانشکده فوق لیسانس نیروی دریایی و مدرسه خلبانی آزمایشی نیروی دریایی است. از سال ۲۰۱۹ او بیش از ۲۰۰۰ ساعت زمان پرواز داشته و در ۱۵۰ ماموریت جنگی در کشورهای مختلف از جمله افغانستان شرکت کرده است.

مقبلی در سال ۲۰۰۵ به عنوان افسر در تفنگداران دریایی ارتش ایالات متحده مامور شد و برای تبدیل‌شدن به یک خلبان سوپر کبرا AH_۱ آموزش دید. او در زمان خدمت در سپاه تفنگداران دریایی، سه بار در خارج از کشور مستقر شد و ۱۵۰ ماموریت جنگی را به پایان رساند. مقبلی با هلی‌کوپتر کبرا که پر از توپ‌های چند لول و موشک‌های مرگبار است پرواز کرده و برای تبحر در این کار در زمان حضورش در افغانستان، به او نام مستعار «آرواره» داده‌اند.

مقبلی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی هوا فضا از دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی ایالات متحده در کالیفرنیا دریافت کرد و همچنین در دانشکده خلبانی آزمایشی نیروی دریایی ایالات متحده در ایستگاه هوایی Patuxent River در مریلند شرکت کرد و به عنوان خلبان آزمایش هلی‌کوپتر با VMX-۱ در ایستگاه هوایی نیروی دریایی ارتش در یوما در ایالت مریلند فعالیت کرد.

یاسمین مقبلی کیست و در فضا چه می‌کند؟

ماموریت جدید مقبلی در ناسا

یاسمین مقبلی در سال ۲۰۱۷ به عنوان کاندیدای فضانوردی ناسا انتخاب و فقط چند سال بعد یکی از ۱۸ فضانورد انتخاب شده برای برنامه آرتمیس شد. او در جدیدترین ماموریت «خدمه_۷» (Crew-۷) اسپیس ایکس که در روز یکشنبه ۵ شهریورماه با موفقیت در ایستگاه فضایی بین‌المللی پهلو گرفت به عنوان فرمانده حضور داشت.
در فضاپیمای Dragon Endurance(استقامت اژدها) چهار فضانورد به نمایندگی از چهار کشور مختلف حضور داشتند. ماموریت Crew-۷ هفتمین ماموریت سرنشین‎‌دار به ایستگاه فضایی بین‌المللی توسط ناسا و اسپیس ایکس است. فضانورد دانمارکی «آندریاس موگنسن» نماینده آژانس فضایی اروپا، «ساتوشی فوروکاوا» از آژانس اکتشافات هوا فضای ژاپن(JAXA) و «کنستانتین بوریسف» فضانورد روسی از روسکوسموس در این ماموریت حضور دارند. آنها یک دوره ۶ ماهه را در فضا آغاز خواهند کرد و قرار است نزدیک به ۳۰ آزمایش علمی را انجام دهند.

حضور در ناسا به عنوان فضانورد و شرکت در ماموریت‌های فضایی نیازمند گذراندن دوره‌های سخت و طولانی در زمینه‌های مختلف مرتبط با فضانوردی و اخذ مدارک در این رشته‌هاستعضویت در ارتش آمریکا؛ میانبری برای فضانورد شدن

حضور در ناسا به عنوان فضانورد و شرکت در ماموریت‌های فضایی نیازمند گذراندن دوره‌های سخت و طولانی در زمینه‌های مختلف مرتبط با فضانوردی و اخذ مدارک در این رشته‌هاست. بر اساس توضیحات منتشر شده در سایت رسمی ناسا، نیازهای اولیه برای درخواست شامل شهروندی ایالات متحده با مدرک کارشناسی ارشد در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات(STEM) و حداقل دو سال تجربه حرفه‌ای مرتبط یا ۱۰۰۰ ساعت خلبانی در هواپیمای جت است. تجربه تدریس، از جمله در سطوح K-۱۲ به عنوان تجربه واجد شرایط برای موقعیت کاندید فضانورد در نظر گرفته می‌شود؛ مشروط بر اینکه مدرک در رشته‌های علوم، مهندسی یا ریاضیات باشد.

نامزدهای فضانوردی همچنین باید قادر به گذراندن دوره فیزیکی فضانوردی طولانی‌مدت ناسا باشند که بخشی از آن شامل شرایط زیر است:

حدّت بینایی دور و نزدیک باید تا ۲۰/۲۰ در هر چشم قابل اصلاح باشد. استفاده از عینک قابل قبول است. اعمال جراحی انکساری چشم PRK و لیزیک مجاز است. از آنجایی که از خدمه انتظار می‌رود روی فضاپیما حرکت کنند و پیاده‌روی فضایی انجام دهند، متقاضیان باید شرایط تن‌سنجی برای حضور در فضاپیما و لباس فضایی را داشته باشند.

بدیهی است مسیر فضانورد شدن برای کسی که در ارتش ایالات متحده به عنوان خلبان حضور داشته، در ماموریت‌های متعددی در کشورهای مختلف شرکت کرده و چنین الزامات و شرایط سختی را گذرانده باشد هموارتر می‌شود و شانس بیشتری برای انتخاب‌شدن در یک سفر فضایی دارد. در واقع همانگونه که یاسمین مقبلی در یکی از مصاحبه‌هایش بیان کرد عضویت او در ارتش ایالات متحده و ساعت‌ها پرواز با هواپیماهای جنگنده آمریکایی در طول این سال‌ها، میان‌بری برای رساندن او به آرزوی دیرینه‌اش یعنی فضانوردی بود.

الگوی زن ایرانی که ایرانی نیست

در نگاه اول، مقبلی به عنوان زن موفق ایرانی که مادر دو دختر است به عنوان الگویی برای زنان ایران معرفی می‌شود؛ زنی که از ایرانی بودن فقط نام و پدر و مادری ایرانی دارد. او آنقدر ایرانی نیست که در مصاحبه‌هایی که با رسانه‌های فارسی‌زبان غربی دارد هم به سختی به زبان فارسی صحبت می‌کند. او در مصاحبه‌های مختلفی که به زبان انگلیسی داشته، خود را متولد «باد ناوهیم» آلمان غربی و اهل ایالات متحده آمریکا معرفی کرده است.

مقبلی با سام والد(Sam Wald) اهل سن‌آنتونیو تگزاس ازدواج کرده و دو دختر دوقلو دارد. تنها اشاره مقبلی به ایران، زادگاه پدر و مادرش در چند جمله‌ای خلاصه می‌شود که او در یک مصاحبه تصویری بیان کرد و با حمایت از ناآرامی‌های ۱۴۰۱ در ایران، زنان معترض را به عنوان الگوی تلاش‌گر در مسیر رسیدن به هدف معرفی کرد. مقبلی در حالی این جملات را بیان می‌کرد که از سال ۲۰۱۷ به عنوان نامزد فضانوردی در فهرست ناسا قرار گرفته و در طول سال‌های پیش از آن نیز بر اساس معیارهای غرب، موفقیت‌هایی را در بین تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا کسب کرده است.

گرچه رسانه‌های غربی سوار بر موج اعتراض‌های زنان در ایران تلاش می‌کنند از یک افسر ارشد ارتش و خلبان جنگنده با سابقه حضور در ماموریت‌های مختلف در کشورهای اشغال‌شده توسط آمریکا چهره‌ای متعادل و موفق در نقش یک مادر فضانورد برای جامعه زنان ایرانی بسازند اما این تلاش‌ها موفقیت چندانی ندارد
زنان موفقی که ریشه در خاک ایران دارند

اگرچه رسانه‌های غربی سوار بر موج اعتراض‌های زنان در ایران تلاش می‌کنند از یک افسر ارشد ارتش و خلبان هواپیمای جنگنده با سابقه حضور در ماموریت‌ها و عملیات‌های مختلف در کشورهای آسیایی اشغال‌شده توسط آمریکا چهره‌ای متعادل و موفق در نقش یک زن فضانورد که از قضا مادر است برای جامعه زنان ایرانی بسازند اما این تلاش‌ها موفقیت چندانی ندارد. تلاشی که تا پیش از این رسانه‌های غربی با قهرمان‌سازی از «نازنین بنیادی» بازیگری با پدر و مادر ایرانی که حتی یک روز را هم در ایران نگذرانده و به سختی به زبان فارسی صحبت می‌کرد، الگوی زن موفق و پیشرو ایرانی را به زنان ایران معرفی کند، با شکست مواجه شد.

تاریخ ایران پر است از زنان بزرگی که در عرصه‌های مختلف فرهنگی، ورزشی، سیاسی نام‌آوری کرده‌اند و الگوی مناسب‎تری برای زنان ایران هستند. «عالم‌تاج قائم‌مقامی» شاعر و نویسنده، «سیمین دانشور» داستان‌نویس و مترجم، «پروین اعتصامی» شاعر، «زهرا نعمتی» ورزشکار، «لیلا عراقیان» معمار و طراح پل طبیعت، «بهناز حیدرچی» پژوهشگر و عضو تیم پژوهش و تولید پادتن ایدز، «ایران درودی» استاد دانشگاه در رشته تاریخ هنر، «مرضیه برومند» کارگردان در حوزه ساخت برنامه کودک و عروسکی، «پوران درخشنده» کارگردان سینما و … تنها بخشی از زنان پرآوازه و موفق ایرانی هستند.

 

 

 

در میان نام زنان موفق ایرانی نام‌هایی به چشم می‌خورند که گرچه بخشی از زندگی خود را در شهر و کشورهایی دورتر از وطن گذرانده و موفقیت‌های زیادی کسب کرده‌اند اما هیچ‎گاه خود را متعلق به کشور دیگری جز وطن خود، ایران ندانسته‌اند. زنان موفقی همچون زنده‌یاد «مریم میرزاخانی» ریاضی‎دان و استاد دانشگاه استنفورد آمریکا، «فاطمه مقیمی» کارآفرین و مدیرعامل شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی و کشتیرانی و «ترانه رضوی» پزشک دفتر مرکزی شرکت گوگل.

 

 

 

 

 

وقتی جراح قلب عمل زیبایی انجام می دهد/ خروج پزشکان از چرخه طبابت/۵

وقتی جراح قلب عمل زیبایی انجام می دهد/ خروج پزشکان از چرخه طبابت

دردسرهای حرفه پزشکی و سختی‌های برخی اعمال جراحی و عدم حمایت مالی، دست به دست هم داده تا خیلی از پزشکان سراغ انجام عمل های زیبایی بروند که درآمد بیشتر و دردسر کمتری دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، این روزها و به طور کلی در چند سال اخیر، شاهد گرایش مردم به انجام کارهای زیبایی پوست، مو، بینی، پلک، گونه و…، هستیم.

نکته قابل توجه این است که این استقبال، محدود و معطوف به سن و جنس خاصی نبوده و حالا، افراد میانسال و سالمند هم سراغ کارهای زیبایی می‌روند.

همین موضوع باعث شده تا بازار اعمال جراحی زیبایی نیز رونق بگیرد و پزشکان زیادی از رشته‌های مختلف پزشکی، به سمت انجام اعمال زیبایی بروند.

گرایش جامعه پزشکی به ویژه آن دسته از پزشکان به سمت و سوی انجام اعمال زیبایی، تبعاتی هم داشته و دارد که شاید مهم‌ترین چالش آن، خالی شدن سایر ظرفیت‌های خدمات درمانی باشد.

زیرا، وقتی که پزشک فقط نگاه درآمدی به حرفه خودش داشته باشد و نخواهد از تخصص اصلی خودش به نحو مطلوب استفاده کند؛ در نتیجه شاهد کمبود پزشک متخصص در سایر رشته‌های حیاتی خواهیم بود.

عبدالله مقدسی رئیس نظام پزشکی دامغان، با عنوان این مطلب که بسیاری از پزشکان متخصص ما به کارهای زیبایی روی آورده اند، گفت: روانپزشک و متخصص بیهوشی امتیاز MMT خریده است، متخصص بیهوشی، کار بیهوشی در بیمارستان انجام نمی‌دهد چون درآمد MMT بالا و راحت تر است.

وی افزود: در چنین شرایطی، پزشک متخصص نیز از چرخه طبابت خارج می‌شود. پزشک ارتوپد از ما سوال می‌کند که ما هم می‌توانیم در مطب کار زیبایی انجام دهیم، یا روانپزشک ما MMT کار می‌کند چون تنها با فروش شربت تریاک و قرص به درآمد مطلوب می رسند. تا زمانی که وزارت بهداشت این قضیه را حل نکند حتی پزشکان متخصص ما روز به روز از حوزه درمان خارج شده و وارد کار جانبی می‌شوند.

مقدسی گفت: من متخصص داخلی می‌شناسم که در مطب خودش را بست یا متخصص طب اورژانس که مطب زیبایی زده است. اینها نتیجه سیاست‌های غلط وزارت بهداشت است که باعث شده سرمایه‌های مملکت به باد فنا می‌رود.

وی ادامه داد: من متخصص قلب می‌شناسم که وارد کار بوتاکس شده که درآمد بیشتری دارد، جراح قلب می‌شناسم که ماموپلاستی می‌کند. این در حالی است که بیماران زیادی در صف جراحی عمل قلب هستند؛ بنابراین نه تنها پزشکان عمومی بلکه پزشکان متخصص هم به این جرگه اضافه می‌شوند.

رئیس نظام پزشکی دامغان، سیاست گذاری‌های غلط وزارت بهداشت و جاذبه‌هایی که در جامعه به وجود آمده است را باعث گرایش پزشکان به انجام کارهای زیبایی دانست و افزود: برخی متخصص‌ها از فیلد درمان خارج شده و به کاشت مو و بوتاکس روی آورده اند.

وی گفت: تعارف نداریم پزشکان عمومی ما کاشت مو و بوتاکس می‌کنند. برای هر کاشت مو حداقل ۲۰ میلیون هزینه دریافت می‌کنند اگر پزشک عمومی ما روزی دوتا کاشت مو انجام دهد آیا رغبتی می‌ماند که بیاید و برای مریض نسخه بپیچد؟! این ظلم و ضرر متوجه هم پزشک عمومی هم جامعه است.

در همین حال، سیدمحمدعلی اکبریان پیشکسوت طبابت در رشته مغز و اعصاب، با عنوان این مطلب که پزشکی در جامعه اُفت کرده است، به خبرنگار مهر گفت: نگاه معنوی و مردمی کار طبابت در کشور خیلی ضعیف شده و اغلب به فکر پول در آوردن هستند.

وی افزود: انجام اعمال جراحی زیبایی، یکی از همین موارد اُفت جایگاه طبابت در جامعه است. زیرا، وقتی نگاه پزشک فقط کسب درآمد باشد، به سایر جنبه‌های طبابت توجه نمی‌کند.

اکبریان ادامه داد: وقتی پایش علم پزشکی بر اساس شایسته سالاری نباشد، باید منتظر چنین رفتارهایی از جامعه پزشکی بود.

این پیشکسوت نورولوژی افزود: وقتی من پزشک عمومی بودم، مطب نداشتم. یا اورژانس بیمارستان بودم یا درمانگاه و روزی ۵۰ تا ۶۰ مریض می‌دیدم و حقوق دولتی من، روزانه ۳۰۰ تومان بود. البته نه ۳۰۰ هزار تومان، بلکه ۳۰۰ تک تومان بود. حالا، پزشک عمومی مطب پوست و زیبایی می‌زند و درآمد آنچنانی دارد.

 

 

 

 

 

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع/۵

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

واقعه عاشورا و پیاده‌روی اربعین تبدیل به منبع قدرت نرم گفتمان تشیع در برابر ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی، مارکسیستی و لیبرال شده است.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: با فرارسیدن اربعین حسینی ۱۴۰۲، بار دیگر شیعیان و محبان اهل‌بیت از سراسر جهان راهی سرزمین عراق شدند. در کنار هم قرار گرفتن ملت‌ها و قومیت‌های مختلف در زیر یک پرچم واحد نماد همبستگی میان مسلمانان و تبلور قدرت نرم محور مقاومت در غرب آسیا است. در تعاریف کلاسیک قدرت برای فهم توان کشورها و بلوک‌های منطقه‌ای، بررسی دامنه «عمق راهبردی» و میزان دسترسی آنها به متغیرهای استراتژیک همچون دسترسی به اقیانوس‌ها و آب‌های آزاد، جمعیت جوان نیمه‌ماهر-ماهر، منابع طبیعی، تولید ناخالص داخلی، توان بسیج‌کنندگی، موقعیت جغرافیایی، قدرت کیفی- کمی تسلیحات و نیروهای قوای مسلح مورد بررسی قرار می‌گرفت. با پایان جنگ سرد و تخریب دیوار برلین، دانشمندان حوزه روابط بین‌الملل به سایر مؤلفه‌های غیرملموس قدرت همچون توان اقناع یا قدرت معنایی توجه بیشتری کردند. بر همین اساس دیگر کشورها نمی‌توانند صرفاً بر روی تقویت قدرت مادی متمرکز شوند و نیازمندند با افزایش دامنه نفوذ معنوی و قدرت نرم خود در عرصه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به نوعی «قدرت هوشمند» دست پیدا کنند. با توجه به نکات فوق در این یادداشت به بررسی مؤلفه‌های قدرت شیعیان از خلیج فارس تا حوزه شامات خواهیم پرداخت.

ژئوپلیتیک شیعه؛ قلب انرژی جهان

منابع هیدروکربن موتور محرکه صنایع، کارخانه‌ها، بخش حمل‌ونقل و واحدهای نظامی است. قدرت‌های فرامنطقه‌ای همواره برای حفظ و توسعه روند توسعه صنعتی- اقتصادی نگاه ویژه‌ای به منطقه نفت‌خیز خاورمیانه داشتند. در گذشته دولت‌های غربی و امروز قدرت‌های نوظهور شرقی مانند چین، هند، ژاپن و کره‌جنوبی وابستگی راهبردی به منابع موجود در این منطقه دارند. بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی گمرک چین، تنها در سال ۲۰۲۱ بیش از ۵۳ درصد از واردات نفت پکن از کشورهای حوزه خاورمیانه بوده است. تنها سهم کشورهای حوزه خلیج‌فارس در سال ۲۰۲۲ با رشد چشم‌گیر ۴۱ درصد بوده است. به گزارش «هیندو بیزینس» کشورهای خاورمیانه قریب به ۶۹ درصد از نفت هند را تا آوریل ۲۰۲۲ تأمین می‌کردند. اندیشکده آمریکایی «شورای روابط خارجی» در مطلبی میزان وابستگی کره‌جنوبی به منابع نفتی خاورمیانه، به ویژه حوزه خلیج فارس را حدود ۷۵ درصد اعلام کرد. پاییز سال گذشته خبرگزاری رویترز در خبری اعلام کرد که ژاپنی‌ها ۹۴.۵ درصد از واردات نفت خود را از مبدأ خاورمیانه انجام دادند.

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

با وجود جمعیت کمتر شیعیان نسبت به اهل سنت، اما شیعیان عمدتاً در مناطق نفت-گاز خیز ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، جمهوری آذربایجان، لبنان، یمن و سوریه سکونت یا نفوذ قابل توجهی دارند. این موضوع سبب ارتقای جایگاه ژئواکونومی شیعیان در میان سایر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است. به عبارت دیگر اگر قدرت‌های بزرگ جهانی قصد دارند تا دسترسی پایداری به منابع انرژی منطقه داشته باشند، چاره‌ای جز مذاکره و جلب‌نظر کانون‌های قدرت تشیع یعنی جمهوری اسلامی ایران و مراجع عظام تقلید در قم و نجف ندارند.

محور مقاومت؛ بزرگ‌ترین نیروی مبارزه با تروریسم

قرارگرفتن منطقه خاورمیانه در مرکز چهار راه ارتباطی میان سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا از یک سو و از سوی دیگر میزبانی از منابع سرشار نفت و گاز سبب شده است تا قدرت‌های فرامنطقه‌ای با مطالعه، شناسایی و فعال کردن گسل‌های تنش در غرب آسیا و شمال آفریقا، جلوی همکاری میان بازیگران منطقه‌ای را گرفته و با ایجاد جنگ‌های قومی- فرقه‌ای در میان آنها زمینه لازم برای غارت منابع خاورمیانه را فراهم آورند. ظهور گروه‌های تروریستی همچون القاعده، داعش، جبهه النصره و بوکوحرام، نشان دهنده تداوم سیاست «اختلاف بینداز، حکومت کن» دولت‌های غربی است.

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

در حالی که جامعه جهانی خود را آماده اشغال تمام کشورهای خاورمیانه توسط پدیده داعش می‌کرد، شیعیان و محبان اهل بیت در قالب گروه‌هایی همچون حزب‌الله لبنان، حسینیون آذربایجان، زینبیون پاکستان، فاطمیون افغانستان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن و … تحت عنوان «محور مقاومت» به مانند دژی محکم جلوی سقوط دولت‌های مرکزی در دمشق و بغداد را گرفتند. هسته مرکزی این حرکت ضدتروریستی، نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی شهید سپهبد قاسم سلیمانی بود. آمریکا و دولت‌های غربی قصد داشتند تا پس از اشغال تمام منطقه توسط پدیده داعش، بار دیگر به خاورمیانه لشگرکشی کنند و اینبار نقشه منطقه را مطابق با طرح «خاورمیانه بزرگ» بازتعریف کنند. پس از شکست کامل داعش و سایر گروه‌های تروریستی در عراق و شام، دولت وقت آمریکا تصمیم گرفت تا با قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست «FTO» و سپس ترور شهید سلیمانی در اطراف فرودگاه بغداد ضربه جدی به مسیر مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا وارد نماید. تحرکات مشکوک نیروهای آمریکایی در شمال عراق، سوریه و انتقال پنهانی عناصر داعش در افغانستان نشان دهنده برنامه واشنگتن برای خیزش مجدد این پدیده مخرب در سراسر منطقه است.

از تهران تا بیروت- لاذقیه؛ کریدور جدید شرق به غرب

در یک دهه گذشته دولت‌های خاورمیانه تمرکزشان را بر روی ایجاد کریدورهای ارتباطی «شرق به غرب» و «جنوب به شمال» در بخش‌های حمل‌ونقل ریلی- هوایی- دریایی- زمینی قرار دادند. در هر دو مسیر ارتباطی، مناطق شیعه‌نشین نقش محوری در اتصال قاره آسیا به بازارهای اروپایی و آسیایی دارند. پس از پیروزی محور مقاومت بر تروریسم سلفی- تکفیری در عراق- شام و استقرار گروه‌های مقاومت در این مناطق، حال بسیاری از کارشناسان صحبت از خط کریدوری ۱۴۶۳ کیلومتری تهران- بیروت می‌کنند. این اتوبان منحصر به فرد که حاصل کار خود شهدای مدافع حرم است؛ امکان اتصال مستقیم مسیرهای ارتباطی تا دریای مدیترانه و بازارهای جنوب اروپا را فراهم خواهد کرد. همچنین پس از شکست معارضان سوری و تروریست‌ها در سوریه، دولت‌های ایران و عراق به عنوان متحدان رسمی دمشق این فرصت را دارند تا با استفاده از بندر لاذقیه به بازارهای اروپا متصل شوند.

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

این خط ترانزیتی می‌تواند جایگزین، رقیب یا مکمل سایر مسیرهای ارتباطی مانند «کریدور میانی» در دشت‌های اوراسیا یا راه ابریشم دریایی باشد. عملیاتی شدن این طرح ضمن توسعه زیرساخت‌ها در کشورهای ایران، عراق، سوریه و لبنان زمینه ارتقای جایگاه ژئواستراتژیک شیعیان در میان سایر جمعیت‌های مذهبی و قومی در منطقه را فراهم خواهد کرد. شاید بزرگ‌ترین مانع در مسیر اجرایی شدن این ابتکار، حضور غیرقانونی نیروهای آمریکایی در نوار مرزی عراق- سوریه باشد. تحلیل‌گران معتقدند واشنگتن با هماهنگی تل‌آویو قصد دارد با ایجاد مانع بر سر راه انتقال نیروهای مقاومت، ضمن قطع ارتباط مستقیم میان محور مقاومت، جلوی شکل‌گیری مسیرهای ترانزینی رقیب در این منطقه را بگیرد. استراتژی مقام معظم رهبری مبنی بر اخراج نیروهای آمریکایی از عراق- سوریه راه‌حل مناسبی برای کنترل کامل جاده ارتباطی یا به حاشیه راندن متجاوزان خارجی است.

راهپیمایی اربعین؛ فرصتی برای دیپلماسی عمومی

در تئوری‌های جدید علم سیاست و روابط بین‌الملل، «سازه‌انگاری- Constructivism» به پژوهش‌گران کمک می‌کند تا فراتر از مؤلفه‌های امنیتی یا اقتصادی، جایگاه کشورها را از نظر برساخت هویتی- اجتماعی تحلیل و بررسی کند. در قالب چهارچوب‌های این نظریه، گفتمان شیعه به عنوان یک واقعیت تاریخی- اجتماعی توانسته ضمن بازتولید خود در دوره‌های مختلف، امروز به عنوان منبع الهام و هویت‌بخش شیعیان جهان عمل نماید. در این گفتمان مرزهای جغرافیایی و تفاوت‌های انسانی اهمیت خود را از دست می‌دهد و هویت مشترکی بر مبنای پیروی از قرآن کریم و اهل بیت سلام الله علیها شکل می‌گیرد. دال‌های مرکزی این گفتمان ولایت‌مداری، شهادت‌طلبی، منجی‌گرایی، ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، توحیدمحوری و آزادگی بر پایه عقل و شریعت است.

پیاده روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

در چنین بستری راه‌پیمایی اربعین بدل به نماد جهان‌وطن‌انگاری شیعی با محوریت امام حسین (ع) می‌شود. به عبارت دیگر واقعه عاشورا و پیاده‌روی اربعین تبدیل به منابع الهام و قدرت نرم گفتمان تشیع در برابر ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی، مارکسیستی و لیبرال می‌شود. قدرت معنایی اربعین این امکان را برای شیعیان فراهم می‌کند تا بتوانند به عنوان یک کل واحد در برابر هژمونی قدرت‌های بزرگ و خطراتی مانند رژیم صهیونیستی یا تروریسم تکفیری مقاومت نمایند و جلوی از بین رفتن نمادهای دینی- هویتی را بگیرند.

بهره سخن

ساختار متصلب نظم یک- چند قطبی شکسته شده و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی سعی دارند تا در «دوران گذار نظم بین‌المللی» به سمت ارتقای جایگاه سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود حرکت کنند. در چنین شرایطی شیعیان خاورمیانه به رهبری جمهوری اسلامی ایران این فرصت را دارند تا با استفاده از پتانسیل‌هایی همچون برخورداری از منابع سرشار نفت‌وگاز، توان دفاعی ناشی از محور مقاومت، ایجاد خطوط کریدوری تهران- بیروت و تهران- لاذقیه و قدرت نرم ناشی از پیاده‌روی اربعین موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئوکالچری تشیع را در نظم جدید ارتقا دهند.

بکُش و قسطی خوشگلم کن؛

کلینیک‌های زیبایی که از مشتری طلا می‌گیرند!/۵

بعضی از مطب‌ها و کلینیک‌های زیبایی برای ارائه خدمات قسطی، علاوه بر چک و سفته، طلا هم از مشتری می‌پذیرند.

 

افزایش چندبرابری نرخ خدمات جراحی پلاستیک و زیبایی پوست و دندان و… در کشور باعث رواج چشمگیر آگهی‌های خدمات زیبایی اقساطی در تهران و شهرستان‌ها شده است. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانید انواع سایت‌ها و پیج‌های اینستاگرامی را پیدا کنید که ادعا می‌کنند بخشی از هزینه خدمات زیبایی را «به صورت اقساط» از شما دریافت می‌کنند و بعضی‌ها هم برای دلگرمی بیشتر و جلب نظر مشتری، در آگهی خود می‌زنند «حتی بدون پیش‌پرداخت».

به گزارش همشهری این آگهی‌ها از خدمات جراحی بینی را شامل می‌شوند تا جوان‌سازی صورت، لیفت صورت، لیپوساکشن، جراحی سینه، لیفت سینه، ابدومینوپلاستی (جراحی‌های کاهنده شکم و سینه)، بلفاروپلاستی (جراحی پلک)، کاشت مو، کار‌های زیبایی دندان مثل لمینیت، کامپوزیت و ارتودنسی که عمل‌های پرهزینه‌ای شناخته می‌شوند. برخی مراکز زیبایی حتی ادعا می‌کنند که برای انجام ژل و بوتاکس هم اقساط قبول می‌کنند.

آگهی‌های خدمات زیبایی قسطی از اقساط ۳ ماهه موجود است تا ۱۲ ماهه و تک و توک ۲۴ ماهه؛ آن هم بدون ضامن و فقط با ارائه چک صیادی و سفته. بعضی کلینیک‌ها محکم‌کاری را بیشتر کرده و طلا هم به‌عنوان ضمانت قبول می‌کنند! یعنی شما معادل مبلغی که قرار است به‌صورت اقساط پرداخت کنید، طلا‌های خود را به کلینیک می‌سپارید و بعد از تسویه‌حساب، آن مقدار طلا به شما برگردانده می‌شود.

البته وقتی با کلینیک‌های زیبایی و مطب‌ها تماس می‌گیرید، ماجرا کمی فرق می‌کند و تازه آن وقت متوجه می‌شوید مبلغی که برای اقساط تعیین می‌شود، بسیار ناچیز و در مواردی تنها ۱۰ درصد از کل مبلغ است و برای فردی که توان مالی ندارد، اما دنبال دریافت خدمات زیبایی قسطی برای جوان و زیبا نگه داشتن خود است، به هیچ‌وجه نمی‌صرفد.

سایت‌هایی که وام زیبایی می‌دهند

علاوه بر کلینیک‌های زیبایی که خود به‌طور مستقیم خدمات زیبایی قسطی به مشتریان ارائه می‌دهند، برخی سایت‌ها نیز در این راستا فعالند که با تعدادی از کلینیک‌های زیبایی، مراکز درمان چاقی و لاغری قرارداد همکاری دارند و ادعا می‌کنند که وام خدمات زیبایی به‌صورت کارت اعتباری ارائه می‌کنند! کارتی غیربانکی که فقط برای پرداخت هزینه در مراکز زیبایی تعیین‌شده کاربرد دارد.

بعضی از این سایت‌ها برای خود اپلیکیشن هم طراحی کرده‌اند و کار‌های پرداخت وام و ارائه کارت اعتباری را از طریق اپلیکیشن انجام می‌دهند. بعضی از سایت‌ها پیشنهاد‌ها یا به قول معروف، آفر‌های مثلا جذابی هم می‌گذارند تا نظر مشتریان را جلب کنند؛ مثلا اعلام می‌کنند برای کسانی که از طرف این سایت اقدام به عمل جراحی کنند، آزمایش‌های قبل از عمل جراحی مثل آزمایش خون، ایدز، هپاتیت، سی‌تی‌اسکن برای افراد با مشکل پولیپ یا انحراف شدید بینی و … نیم‌بها محاسبه می‌شود.

اما ماجرا آنجا جالب‌تر می‌شود که وقتی تماس می‌گیرید، می‌بینید آفر و اقساط خاصی هم در کار نیست و مثلا از ۸۰میلیون تومان هزینه لیفت صورت، فقط ۲۰میلیون تومان قسطی است و باقی هزینه باید نقد پرداخت شود که این برای مراجعانی که به‌دنبال خدمات اقساطی هستند، اصلا کار راه‌انداز نیست. بعضی از مراکز نیز نیمی از مبلغ را به‌صورت اقساط دریافت می‌کنند، اما در مدت ۳ماه. اگر مشتری مدتی بیش از ۳‌ماه مدنظر داشته باشد، حدود ۲۰درصد روی مبلغ قسط کشیده می‌شود.

متصدی یک مرکز در منطقه گیشا به همشهری می‌گوید: «اقساط ما ۳ماهه است و اگر مشتری اقساط ۶ماهه را انتخاب کند، ۲۰ درصد روی مبلغ کشیده می‌شود؛ مثلا ایمپلنت در این مرکز از ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای هر دندان شروع می‌شود که مشتری می‌تواند نصف آن را در اقساط ۳ماهه پرداخت کند. قیمت کامپوزیت هم بسته به برند آن متفاوت است؛ در ضمن بستگی به خط لبخند مشتری هم دارد. بعضی‌ها خط لبخندشان ۱۱واحد است، بعضی‌ها ۱۴ واحد نیاز دارند و بعضی‌ها ۱۶ واحد. اگر خط لبخند را ۱۶واحد درنظر بگیریم، هر واحد حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان آب می‌خورد که ضرب در ۱۶ واحد درمی‌آید ۴۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان که نصف آن را مشتری نقد می‌دهد و نصف دیگر را در اقساط ۳ ماهه می‌پردازد؛ یعنی ماهانه چیزی حدود ۷میلیون تومان.»

بعضی از مطب‌ها و درمانگاه‌های خصوصی هم می‌گویند مشتریانی که خدمات قسطی از ما می‌خواهند، خیلی‌خیلی کم هستند و اکثر آن‌ها کار خود را به‌صورت نقدی انجام می‌دهند.

دریافت خدمات زیبایی با امانت گذاشتن طلا!

بعضی از مراکز زیبایی مبالغ گفته‌شده در سایت یا پیج‌شان به‌روز نیست و حتما باید تماس بگیرید یا مراجعه کنید تا از تعرفه‌ها و مبلغ اقساط و پیش‌پرداخت مطلع شوید. یکی از مراکز واقع در شرق تهران به همشهری می‌گوید: «ما طلا هم قبول می‌کنیم؛ طلا به ارزش بدهی که به‌صورت امانت تا پایان زمان پرداخت اقساط نگه داشته می‌شود.» او توضیح می‌دهد: «مثلا اگر قیمت ۲ واحد ایمپلنت دندان بشود ۳۰ میلیون تومان و قرار باشد شما ۱۵میلیون تومانش را اقساطی بپردازید، مقداری طلا معادل قیمت کل اقساط‌تان پیش ما نگه داشته می‌شود و در پایان وقتی تسویه کردید، طلا به شما برگردانده می‌شود.

البته بابت به امانت گذاشتن طلا، با مشتری قرارداد بسته می‌شود و طلا هم در صندوق امانات بانک نگهداری می‌شود؛ نه در کلینیک. طلا هم قبل از پذیرش، توسط یکی از همکاران ما راستی‌آزمایی و وزن‌گذاری می‌شود. اگر مشتری طلا امانت بگذارد، تا ۷۰ درصد از مبلغ را می‌تواند به‌صورت اقساط پرداخت کند؛ در غیراین صورت با ارائه یک فقره چک صادره از تهران می‌تواند تا سقف ۱۰ میلیون تومان از کل مبلغ را قسطی پرداخت کند.» ظاهرا به‌گفته او، بازپرداخت اقساط در هر دو روش ۵ماهه است.

توضیحات بارگزاری‌شده روی سایت معمولا با توضیحات ادمین صفحه یا منشی کلینیک و مطب متفاوت است. در سایت اعلام می‌کنند خدمات زیبایی دندان بدون پیش‌پرداخت و تمام‌قسط هم امکان‌پذیر است، اما بعد از تماس می‌گویند بدون پیش‌پرداخت فقط مختص خدمات درمانی است، نه زیبایی.

اما درحالی‌که اینترنت پر است از آگهی‌های فریبنده و پرزرق و برق خدمات زیبایی قسطی، بعضی از پزشکان فعال در کلینیک‌ها از ارائه خدمات اقساطی هیچ رضایتی ندارند و تن به آن نمی‌دهند؛ چراکه معتقدند سهم پزشک در این موضوع دیده نمی‌شود.

منشی یکی از جراحان در کلینیکی واقع در پاسداران می‌گوید: «از ۶۵ میلیون تومان پول پروتز سینه فقط ۱۵ میلیون تومان به پزشک جراح می‌رسد و بقیه سهم بیمارستان می‌شود.»

او می‌گوید: «بیمار، سهم بیمارستان را قبل از جراحی باید یکجا پرداخت کند، اما ۱۵میلیون تومان سهم جراح در ۶ یا ۱۲ قسط تعیین می‌شود. خب، این اصلا به سود پزشک جراح نیست و برای مشتری هم به نوعی تبلیغات فریبنده محسوب می‌شود. چون مشتری در سایت می‌خواند که کل یا نیمی از مبلغ جراحی را می‌تواند به‌صورت اقساط پرداخت کند، اما وقتی تماس می‌گیرد یا مراجعه می‌کند، ما به او توضیح می‌دهیم که خیر، اینطور نیست و شما باید سهم بیمارستان را یکجا بپردازید. اینجاست که مشتری متوجه می‌شود که این روش اصلا به نفعش نیست. مگر مشتری لنگ آن ۲۰ میلیون است؟ کسی که ۶۰ میلیون تومان پول بیمارستان را دارد، قطعا سهم جراح را هم دارد که نخواهد خود را گرفتار پرداخت قسطی کند.»

یک پزشک متخصص پوست‌ومو هم با اشاره به اینکه اصلا کار قسطی انجام نمی‌دهیم و مراجعه‌کننده‌ای هم که خدمات اقساطی از ما بخواهد تا حالا نداشته‌ایم، می‌گوید: «سایت‌هایی که نام ما را به‌عنوان پزشکانی که خدمات اقساطی ارائه می‌دهند می‌گذارند، خودسرانه اقدام به این کار می‌کنند؛ مثلا مشتری زنگ می‌زند و می‌گوید ما شماره و مشخصات مطب شما یا اسم شما را در فلان سایت دیدیم و متقاضی دریافت خدمات قسطی زیبایی هستیم؛ درحالی‌که ما با این سایت‌ها اصلا همکاری و گاهی خودمان خبر نداریم که اسم، مشخصات و نوع فعالیت‌مان در فلان سایت بارگزاری شده است.»

اما چرا آگهی ارائه خدمات زیبایی قسطی این قدر زیاد است و آیا درصورت واقعیت داشتن آگهی‌ها، این روش به کیفیت کار پزشکان لطمه نمی‌زند؟

دکتر علیرضا صابری، دبیر انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران به این نکته اشاره می‌کند که ارائه خدمات زیبایی به‌صورت قسطی اصلا کار درست و معقولی نیست و ما در جراحی پلاستیک اصلا چنین مواردی را نداریم. جراحی بینی، پروتز سینه و سایر جراحی‌های پلاستیک را قسطی انجام نمی‌دهیم و اصلا نداریم. کلینیک‌ها و پیج‌هایی که این موارد را آگهی می‌کنند، قطعا کیفیت کار پایینی دارند و کاملا بازاری برخورد می‌کنند.»

او می‌گوید: «در کشوری مثل فرانسه حتی تبلیغ کار‌های زیبایی و گذاشتن تصاویر قبل از عمل و بعد از عمل و… ممنوع است و قوانین سختگیرانه‌ای برای جراحان زیبایی وجود دارد. ما هم در کشورمان باید به همین سمت برویم؛ ضمن اینکه عمل زیبایی اصلا نباید سهل‌الوصول باشد. کشور‌های توسعه‌یافته همین کار را کرده‌اند و کشورشان را برده‌اند به این سمت که جراحی‌های زیبایی در دسترس همه نباشد تا هرکسی زیر تیغ جراحی نرود و فقط کسانی که لازم دارند، این کار را انجام دهند. اگر فرد شکاف کام و شکاف لب و بینی خیلی نافرم داشته باشد، منطقی است که جراحی زیبایی انجام دهد، ولی در غیر از این موارد اصلا ضرورتی ندارد. چیزی هم که ضرورت ندارد، نباید قسطی شود یا بازاری با آن برخورد شود.»

این فوق‌تخصص جراحی پلاستیک می‌گوید: «کسی که می‌خواهد عمل جراحی زیبایی انجام دهد، باید اولا حال روحی و جسمی خوبی داشته باشد. دوم اینکه باید توانایی مالی داشته باشد که نیاز نباشد قسطی خدمات بگیرد یا برای انجام این کار وام دریافت کند؛ چون عمل زیبایی وقتی قسطی می‌شود دیگر کیفیت لازم را ندارد. بعضی کلینیک‌ها برای انجام ژل و بوتاکس هم آگهی ارائه خدمات قسطی می‌دهند؛ درحالی‌که این کار حقیقتا کیفیت کار را پایین می‌آورد و قطعا عوارض و بیماری‌های خاص خود را هم در پی خواهد داشت.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*